latent

/ˈleɪtənt//ˈleɪtnt/

معنی: پنهان، نا پیدا، نهفته، پوشیده، مکنون، در حال کمون
معانی دیگر: بالقوه، موجود (ولی ناآشکار)، (بیماری و غیره) در کمون، (زیست شناسی) خفته، نهان، (روان شناسی) نهفته، ناخودآگاه

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: latently (adv.), latency (n.)
• : تعریف: present but not yet apparent, developed, or operative.
مترادف: dormant, immanent, quiescent
متضاد: patent
مشابه: hidden, nascent, possible, potential, unacknowledged, undeveloped, undisclosed, unexpressed, unrealized, unseen

- His latent gift for comedy will make him a fine clown.
[ترجمه گوگل] هدیه نهفته او برای کمدی او را به یک دلقک خوب تبدیل خواهد کرد
[ترجمه ترگمان] استعداد نهانی او برای کمدی او را یک دلقک خوب خواهد ساخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. a latent bud
شکوفه (یا جوانه)ی خفته

2. a latent homosexual
همجنس باز ناخودآگاه

3. the latent meaning of a dream
معنی نهفته ی رویا

4. the latent period of a disease
دوران کمون بیماری

5. the heat latent in firewood
حرارت موجود (نهفته) در هیزم

6. this disease can remain latent for years
این بیماری می تواند سال ها در کمون باشد.

7. proper education will bring out her latent talents
آموزش درست استعدادهای نهفته ی او را آشکار خواهد کرد.

8. Recent developments in the area have brought latent ethnic tension out into the open.
[ترجمه گوگل]تحولات اخیر در این منطقه تنش های قومی نهفته را آشکار کرده است
[ترجمه ترگمان]پیشرفت های اخیر در این منطقه باعث ایجاد تنش قومی پنهانی در فضای باز شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The European states retained a latent capability to menace Britain's own security.
[ترجمه گوگل]کشورهای اروپایی توانایی پنهانی برای تهدید امنیت خود بریتانیا را حفظ کردند
[ترجمه ترگمان]کشورهای اروپایی توانایی نهفته در تهدید امنیت خود بریتانیا را حفظ کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. How long is its latent period?
[ترجمه گوگل]دوره نهفته آن چقدر است؟
[ترجمه ترگمان]این دوره latent چقدر طول می کشد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The virus remains latent in the body for many years.
[ترجمه گوگل]این ویروس سال ها در بدن نهفته باقی می ماند
[ترجمه ترگمان]این ویروس چندین سال در بدن موجود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Advertisements attempt to project a latent meaning behind an overt message.
[ترجمه گوگل]تبلیغات تلاش می کنند تا معنای پنهانی را در پس یک پیام آشکار نشان دهند
[ترجمه ترگمان]تبلیغات تلاش می کنند که معنای پنهان پشت یک پیام آشکار را نشان دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We're trying to bring out the latent artistic talents that many people possess without realising it.
[ترجمه گوگل]ما در تلاش هستیم تا استعدادهای نهفته هنری را که بسیاری از مردم بدون اینکه متوجه شوند از آن برخوردارند، آشکار کنیم
[ترجمه ترگمان]ما سعی می کنیم استعدادهای هنری پنهانی را که بسیاری از مردم بی آن که به آن پی ببریم، از بین ببریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The status of latent inhibition was assessed in a final stage of training that immediately followed the habituation test.
[ترجمه گوگل]وضعیت بازداری پنهان در مرحله پایانی آموزش که بلافاصله پس از آزمون عادت‌یابی انجام شد، ارزیابی شد
[ترجمه ترگمان]وضعیت مهار پنهان در مرحله نهایی آموزش مورد ارزیابی قرار گرفت که بلافاصله پس از تست به کار گرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Latent inhibition was still found to be attenuated by the change of context.
[ترجمه گوگل]بازداری پنهان هنوز هم با تغییر زمینه کاهش می یابد
[ترجمه ترگمان]مهار Latent هنوز در اثر تغییر بافت ضعیف یافت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Police experts found latent fingerprints on the glass.
[ترجمه احمد] کارشناسان پلیس اثرانگشتان ناپیدایی را روی شیشه پیدا کردند.
|
[ترجمه گوگل]کارشناسان پلیس اثر انگشت نهفته را روی شیشه پیدا کردند
[ترجمه ترگمان]متخصصان پلیس اثر انگشت پنهانی را بر روی شیشه پیدا کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. Everyone has that latent power within him, although most of us never make use of it throughout our lives.
[ترجمه گوگل]هر کس آن قدرت نهفته را در درون خود دارد، اگرچه اکثر ما هرگز در طول زندگی خود از آن استفاده نمی کنیم
[ترجمه ترگمان]هر کسی آن قدرت نهفته را در خود دارد، اگر چه بیشتر ما هرگز از آن در طول زندگی خود استفاده نمی کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پنهان (صفت)
hidden, abstruse, secret, latent, back-door, surreptitious, cryptic, furtive, hugger-mugger, perdu, perdue

نا پیدا (صفت)
missing, latent, blind, transparent, unclear, inconspicuous, indiscernible

نهفته (صفت)
latent, bosomed, cryptographic

پوشیده (صفت)
secret, latent, private, occult, overcast, covert, recondite, impenetrable

مکنون (صفت)
hidden, latent

در حال کمون (صفت)
latent

تخصصی

[مهندسی گاز] نهانی
[نساجی] درونی - داخلی - نهانی
[ریاضیات] نهفته، نهان
[آمار] 1. پنهان 2. راکد

انگلیسی به انگلیسی

• concealed, hidden; present but not visibly active or developed; (pathology) dormant, existing in an inactive state (of a disease, etc.)
latent is used to describe something which is hidden and not obvious at the moment, but which may develop further in the future.

پیشنهاد کاربران

در حال کمون.
بالقوه ای که هنوز بالفعل نشده اما مترصد است.
hidden
در سیستم ایمنی و زیست شناسی : سلول نابالغ
مترادف با dormant
Laten به معنی پنهان، نهان، نهفته، ناپیدا، پوشیده، باقی و موجود ( ولی دور از نگاه ها ) ، غیرقابل دیدن است
Latent tuberculosis : سل پنهان
Laten heat of vaporization : گرمای نعان تبخیر ( آنتالپی تبخیر )
...
[مشاهده متن کامل]

Latent heat of fusion : گرمای نهان ذوب ( آنتالپی ذوب )
adjective
[more latent; most latent] — used to describe something ( such as a disease ) that exists but is not active or cannot be seen
◀️a latent infection
◀️The house they bought had latent defects
اسم این صفت Latency هست
◀️ The disease was in a period of latency. [=the disease was present but had not produced any noticeable symptoms]
◀️ the latency period of a disease

نهان - پنهان
latent variable - متغیر پنهان
موجود اما نا آشکار / ناپیدا/ پنهان، نهفته، ناشکوفا،
ناشکفته، بروز نیافته
A Latent latent : استعداد بالقوه/بروز نیافته، استعداد شکوفا نشده، استعداد به فعلیت نرسیده
If somebody is born with a particular talent, that talent will usually remain latent if it is not
...
[مشاهده متن کامل]

. fostered, honed and exercised

تاخیری
بالقوه

بپرس