پیشنهادهای محمدرضا فیروزجایی (٢٣٢)
پاراسل، پاراسل سواری. جزو سرگرمی های آبی که یک یا دو نفر سوار بر یک پاراشوت ( چتر ) به کمک طنابی که پاراشوت را به قایقی در میانه ی دریا بسته می دارد، ...
to realize, understand, or discover something: As you've probably sussed by now, Chris likes football.
برآیند
نخ نما در مورد لباس ؟
Miss take برداشت اشتباه بدفهمیدن عوضی گرفتن بد برداشت کردن
بهترین ترجمه همون توسری خور هست
به دام افتادن/انداختن
در مازندران کُماج نام دارد
کوهساری
پیاپی
ترتیبی پی در پی زنجیره ای
جای جای
تحکیم کردن تقویت کردن
درباره ی عکس و تصویر: واضح
خبر چیزی را دادن
علامت چیزی بودن
توفان
operated, moved, or controlled by a specified person or source of power.
خیلی زیاد خیلی قوی
چگالش
پربرکت، پرمحصول، برمایه
درویدن
مسدود کننده ( ؟ )
To a small degree; not considerably
۱. اشاره کردن، تلویحاً گفتن، به طور ضمنی گفتن ( که ) ، به طور ضمنی فهماندن ( که ) ۲. حاکی بودن از، اشاره داشتن بر، علامتِ . . . بودن، دالِّ برو . . ...
قطر
باردار ( چارجد پارتیکل )
( of colour or lighting ) soft and restrained
عصبیت
�میدان جاذبه ی سیاره� اشتباه است. باید به �میدان مغناطیسی سیاره که ذرات باردار در آن به دام می افتند� تغییر پیدا کند
مغناطیس کره
کاوش، کاویدن
Neurotic
نادر
نشان ( اختصاصی )
کسی که به فضا و نجوم علاقه دارد
جگرسوز
طوفان و گردباد هم می تواند معنی دهد Dust devils
ساختارشکن
بخش Section, part
دپارتمان
از پرده های دوازده گانه اصلی موسیقی سنتی ایرانی که پس از تحول موسیقی سنتی بصورت گوشه ای در دستگاه نوا درآمد. در آینه ی اشعار حضرت مولانا این چنین از ...
دنبال کردن ( مثلاً تغییرات چیزی را )
تخم
Denoting a mutually beneficial relationship between different people or groups: the reader can have a symbiotic relationship with the writer
غیرواقعی
بیرون زدگی مثل: disk bulge ( دیسک کمر )
در دستورهای پخت غذا هم بکار می ره: Yield: 20 cop cake
حیات فرازمینی
غول پیکر