پیشنهادهای محمدرضا فیروزجایی (٩٦)
ارائه کردن
احتمالاً
نگاه، دید، دیدگاه
ثبت کردن ( عکس و تصویر )
بهترین ترجمه همون توسری خور هست
تیم
تخم
کسی که به فضا و نجوم علاقه دارد
کامپیوتر و نرم افزار: دستی
انگار
غیرواقعی
در پای متون علمی پیش از نام نویسندگان و پژوهشگران به همراه : یعنی گزارش، پژوهش: ( توسط فلانی )
۱. اشاره کردن، تلویحاً گفتن، به طور ضمنی گفتن ( که ) ، به طور ضمنی فهماندن ( که ) ۲. حاکی بودن از، اشاره داشتن بر، علامتِ . . . بودن، دالِّ برو . . ...
شانسی تصادفی پیش بینی ناپذیر
صاحب امتیاز ( در عکاسی و. . . )
شکار کرد
شایان توجه
قاعدتاً
پیاپی
باردار ( چارجد پارتیکل )
به دام افتادن/انداختن
شرمنده
مخلوط کردن مخلوط شدن در هم شدن
دنبال کردن ( مثلاً تغییرات چیزی را )
در دستورهای پخت غذا هم بکار می ره: Yield: 20 cop cake
غول پیکر
بیرون زدگی مثل: disk bulge ( دیسک کمر )
جدی، پیگیر
خبر چیزی را دادن
خیلی زیاد خیلی قوی
از هم باز شدن
در مازندران کُماج نام دارد
کلک باز. دورو.
جگرسوز
تحکیم کردن تقویت کردن
نشان ( اختصاصی )
طوفان و گردباد هم می تواند معنی دهد Dust devils
( اغلب بمعنی منفی ) چیزی که به چیزی بزرگتر یا مهمتر اضافه یا متصل شده است.
درباره ی عکس و تصویر: واضح
قلعه
دیرگاه، دیرگاهی، دیرزمان، دیرزمانی البته به گمانم ترکیب واژه فارسی دیر با عربی زمان چندان درست ننماید، پس دیرگاه بسیار خوش ساخت و خوش تراش تر و هم چن ...
وارد شدن
تهیه کنندگان
نوردهی زیاد ( عکاسی )
همتا، شریک
قطر
ساختارشکن
چگالش
ته نشین شدن
ترتیبی پی در پی زنجیره ای