implying

پیشنهاد کاربران

حاکی از آن است که. . . .
مستلزم
تلویحا
اشاره داشتن
ادعاکردن
سر بسته، تو لفافه، . . .
مشعر بر
۱. اشاره کردن، تلویحاً گفتن، به طور ضمنی گفتن ( که ) ، به طور ضمنی فهماندن ( که )
۲. حاکی بودن از، اشاره داشتن بر، علامتِ . . . بودن، دالِّ برو . . . بودن، رساندن
۳. متضمّنِ . . . بودن، مستلزمِ . . . بودن
...
[مشاهده متن کامل]

Are you implying that. . . ?
منظورتان این است که. . . ؟ می خواهید بگویید که. . . ؟
فعل imply در انگلیسیِ رسمی بیانگرِ آن است که نویسنده یا گوینده، مطلبی را تلویحاً یا به طورِ ضمنی بیان کرده است
منبع: فرهنگ هزاره

دلالت

اشاره کردن

بپرس