پیشنهادهای محمدرضا فیروزجایی (٢٣٢)
٥١٥
٧ سال پیش
١٤
( اغلب بمعنی منفی ) چیزی که به چیزی بزرگتر یا مهمتر اضافه یا متصل شده است.
٧ سال پیش
٢٦
قاعدتاً
٧ سال پیش
٢٧
شانسی تصادفی پیش بینی ناپذیر
٧ سال پیش
١١
تهیه کنندگان
٧ سال پیش
١٣
کلک باز. دورو.
٧ سال پیش
-١١
قلعه
٧ سال پیش
٢١
شرمنده
٧ سال پیش
٥
وارد شدن
٧ سال پیش
٣٤
کامپیوتر و نرم افزار: دستی
٧ سال پیش
١١٣
ثبت کردن ( عکس و تصویر )
٧ سال پیش
١٤٤
نگاه، دید، دیدگاه
٧ سال پیش
-٢
در پای متون علمی پیش از نام نویسندگان و پژوهشگران به همراه : یعنی گزارش، پژوهش: ( توسط فلانی )
٧ سال پیش
٣١١
ارائه کردن
٧ سال پیش
٣٢
انگار
٧ سال پیش
٢
در عکاسی: تقویت رنگ، بهبود رنگ، اشباع رنگ
٧ سال پیش
١٠
نوردهی زیاد ( عکاسی )
٧ سال پیش
٢
نوردهی کم ( عکاسی )
٧ سال پیش
-٢
هم معنی نوباوه
٧ سال پیش
١٦١
احتمالاً
٧ سال پیش
٤
شکار کرد
٧ سال پیش
٢٠
مخلوط کردن مخلوط شدن در هم شدن
٧ سال پیش
٠
در هم شدن
٧ سال پیش
٢١
صاحب امتیاز ( در عکاسی و. . . )
٧ سال پیش
٢٦
شایان توجه
٧ سال پیش
٣
ته نشین شدن
٧ سال پیش
١٤
از هم باز شدن
٧ سال پیش
-١٢
همتا، شریک
٧ سال پیش
٩
دیرگاه، دیرگاهی، دیرزمان، دیرزمانی البته به گمانم ترکیب واژه فارسی دیر با عربی زمان چندان درست ننماید، پس دیرگاه بسیار خوش ساخت و خوش تراش تر و هم چن ...
٧ سال پیش
٠
خواستگاه آرمان و آرزو
٧ سال پیش
٢
Peridot
٧ سال پیش
٥٧
تیم
٧ سال پیش
١٧
جدی، پیگیر