پیشنهادهای محدثه فرومدی (٤,٧٢٢)
پرکاری ( کردن )
پرکاری
عقل خود را از دست دادن
اغواگر
رهیافته، راهیافته
به اضافه ی، به علاوه ی
تندکار، سریع العمل، چالاک، زبردست
محلی ها
محلی ها، مردم محلی
خراش
کلان سیستم، کلان نظام
خرده نظام، خردنظام، نظام خرد
رزمی کار
پذیرفتنی
اوهوم
غمگین ( زبان ایتالیایی ) ( ju یعنی پایین، di حرف ربط، morale روحیه، معنی تحت الفظی: کم روحیه )
بیرون ( زبان ایتالیایی )
آتش ( به زبان ایتالیایی؛ معادل fire در انگلیسی )
قرص ( به زبان ایتالیایی؛ معادل pill در انگلیسی )
پسرها، پسران، رفقا، جمعی از دختران و پسران ( زبان ایتالیایی )
پسر ( زبان ایتالیایی )
خواهر ( به زبان ایتالیایی؛ معادل sister در انگلیسی )
بای بای ( خداحافظ خودمونی )
( عمدا ) گیج بازی درآوردن
عقلانی سازی
a brief but intense infatuation for someone, especially someone unattainable she did have a crush on Dr Russell someone who is the subject of such ...
دردسرآفرین
مضرات و محاسن
الواربردار
الواربردار
پیش دبستانی
در سر کسی همهمه کردن If problems or thoughts crowd in on you, a lot of them happen to you or affect you at the same time, so that they occupy all yo ...
کم اهمیت سازی
کم اهمیت سازی
نسنجیده
مدخل sit on the fence را ببینید
دوبه شک/مردد/نامصمم بودن
دودل، نامصمم، بی طرف، بر سر دوراهی
گام سنج، دوسنج
( دستگاهِ ) گام سنج، دوسنج
گره گشا، کارساز، حلال مسائل، برطرف کننده مشکل
گره گشایی، مشکل گشایی گره گشا، کارساز
معجزه آفرین
نمی بایست، نمی بایستی، نباید، درست/صحیح/سزاوار/روا/خوب نیست، نسزد ( که )
نمی بایست، نباید، درست/صحیح/سزاوار/روا/خوب نیست، نسزد که
صرف نظر کردن، به کل فراموش کردن، پشت سر انداختن، ازیاد بردن، نادیده گرفتن، از خاطر بردن
تصادفی
با خاک یکسان کردن
میخکوب کردن
بی اعتمادی