preschooler

جمله های نمونه

1. Experiments with water Older preschoolers will enjoy these simple experiments, which will need your supervision and explanation.
[ترجمه گوگل]آزمایشات با آب کودکان پیش دبستانی بزرگتر از این آزمایشات ساده لذت خواهند برد که به نظارت و توضیح شما نیاز دارند
[ترجمه ترگمان]کودکان پیش دبستانی با آب سالم کودکان پیش دبستانی از این آزمایش ها ساده بهره مند خواهند شد که به نظارت و توضیح شما نیاز دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. And with a preschooler or a school-age child, you could expect longer and longer dialogues.
[ترجمه گوگل]و با یک کودک پیش دبستانی یا یک کودک در سن مدرسه، می توانید انتظار دیالوگ های طولانی تر و طولانی تری داشته باشید
[ترجمه ترگمان]و با یک کودک یا کودک در سن مدرسه، شما می توانید انتظار گفتگوهای طولانی و طولانی تر را داشته باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. You can follow the same strategy with a preschooler.
[ترجمه گوگل]شما می توانید همین استراتژی را با یک کودک پیش دبستانی دنبال کنید
[ترجمه ترگمان]شما می توانید یک استراتژی را با یک preschooler دنبال کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A preschooler might get confused by such games as sorting blocks by shape.
[ترجمه گوگل]ممکن است کودک پیش دبستانی با بازی هایی مانند مرتب کردن بلوک ها بر اساس شکل گیج شود
[ترجمه ترگمان]یک preschooler ممکن است با این بازی ها به عنوان بلوک های مرتب سازی براساس شکل اشتباه گرفته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. While playing with a preschooler you might communicate visually.
[ترجمه گوگل]در حین بازی با یک کودک پیش دبستانی ممکن است به صورت بصری ارتباط برقرار کنید
[ترجمه ترگمان]در حالی که با یک preschooler بازی می کنید، ممکن است به صورت بصری ارتباط برقرار کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Soon preschoolers will get their shot using new peripherals and software developed jointly by Compaq Computer Corp. and Fisher-Price.
[ترجمه گوگل]به زودی کودکان پیش دبستانی با استفاده از ابزارهای جانبی و نرم افزار جدیدی که به طور مشترک توسط Compaq Computer Corp و Fisher-Price توسعه یافته اند، عکس خود را دریافت خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]طولی نکشید که کودکان پیش دبستانی با استفاده از لوازم جانبی جدید و نرم افزاری که مشترکا توسط شرکت \"Compaq\"، و فیشر - پرایس به طور مشترک توسعه داده شدند، عکس خود را به دست خواهند آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The educational program is aimed at preschoolers.
[ترجمه گوگل]برنامه آموزشی برای کودکان پیش دبستانی است
[ترجمه ترگمان]هدف از برنامه آموزشی کودکان پیش دبستانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The new preschooler myPyramid is a great tool for the parents and children in regards to what a well balanced meal means to a preschooler.
[ترجمه گوگل]پیش دبستانی جدید myPyramid یک ابزار عالی برای والدین و کودکان در رابطه با معنای یک وعده غذایی متعادل برای یک کودک پیش دبستانی است
[ترجمه ترگمان]The myPyramid جدید یک ابزار عالی برای والدین و کودکان در رابطه با چیزی است که وعده غذایی متعادل به معنی a است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. As a preschooler, he had a fascination with books and a passion for subjects such as the night sky, plumbing and explorers.
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک کودک پیش دبستانی، شیفتگی به کتاب داشت و به موضوعاتی مانند آسمان شب، لوله کشی و کاوشگران علاقه داشت
[ترجمه ترگمان]او به عنوان یک preschooler علاقه زیادی به کتاب و علاقه به موضوعاتی همچون آسمان شب، لوله کشی و explorers داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Of course, you should not simply plop your preschooler in front to the television for hours on end.
[ترجمه گوگل]البته، نباید کودک پیش دبستانی خود را ساعت‌ها در مقابل تلویزیون نگه دارید
[ترجمه ترگمان]البته، شما نباید به سادگی preschooler خود را در مقابل تلویزیون برای ساعت ها در نظر بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A preschooler will learn that it's not all right to eat in the classroom, because the teacher says it's not.
[ترجمه گوگل]یک کودک پیش دبستانی یاد می گیرد که خوردن در کلاس درست نیست، زیرا معلم می گوید که اینطور نیست
[ترجمه ترگمان]یک preschooler یاد می گیرد که همه چیز درست نیست که در کلاس غذا بخورید، چون معلم می گوید این کار نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Don't have time to read your preschooler a book before bedtime?
[ترجمه گوگل]آیا وقت ندارید قبل از خواب برای کودک پیش دبستانی کتاب بخوانید؟
[ترجمه ترگمان]قبل از خواب وقت ندارید کتاب preschooler را بخوانید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Again, like the preschooler, she has to arrive at her own conclusions, and when she does, she will take accountability for what she can change and not blame you for any negative results.
[ترجمه گوگل]باز هم، مانند یک کودک پیش دبستانی، او باید به نتیجه گیری خودش برسد، و وقتی این کار را کرد، مسئولیت آنچه را که می تواند تغییر دهد، بر عهده خواهد گرفت و شما را به خاطر هیچ نتیجه منفی سرزنش نمی کند
[ترجمه ترگمان]مجددا، مانند preschooler، او باید به نتایج خود برسد، و زمانی که این کار را انجام دهد، او مسئول آنچه می تواند تغییر کند و شما را به خاطر هیچ گونه نتایج منفی ملامت نمی کند، پاسخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. As the parent of a preschooler you likely have come to understand that one of the most challenging tasks on a daily basis is getting your child ready for bed.
[ترجمه گوگل]به عنوان والدین یک کودک پیش دبستانی، احتمالاً متوجه شده اید که یکی از چالش برانگیزترین وظایف روزانه، آماده کردن فرزندتان برای خواب است
[ترجمه ترگمان]به عنوان والد یک preschooler احتمالا به این نتیجه رسیده اید که یکی از the وظایف روزانه، کودک خود را برای خوابیدن آماده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• child of preschool age, child who attends preschool, child between the ages of approximately 2 and 5 years old

پیشنهاد کاربران

بپرس