ترجمههای محمد م (١٣٢)
اجازه بده صندلی همون گوشه باقی بمونه. اونجا اون خوب به نظر میرسه.
این یک بازی پیچیده است و یاد گیری نحوه بازی کردن آن ، از ما مقداری زمان گرفت.
مادرخوانده اش به قدری خرده گیر بود که راضی کردن او به نظر غیر ممکن می رسید.
این ایده که ممکن است او به خودش صدمه وارد کند، هرگز برایش اتفاق نیفتاد.
او رویای برنده شدن جایزه را تصور کرده بود، اما وقتی واقعا این اتفاق افتاد او شگفت زده شد.
ما فردا در جای همیشگی همدیگر را ملاقات خواهیم کرد.
ما فهمیدیم که او نمرده است چون هنوز نفس می کشید.
او چندین میلیون دلار بعد از مرگ پدرش به ارث برد
آنها بالاخره به جایی که او پول را مخفی میکند پی بردند
هنوز اسم او را نفهمیدی ؟ ( هنوز به اسم او پی نبردی؟ )
رئیس هیئت مدیره مدرسه در مورد مسائل مربوط به بودجه سرسخت است
سربازان سرسخت ( محکم ) به جنگ تحت شرایط مهیب ادامه دادند.
به عنوان یک راه حل برای وقوع تصادفات مکرر در ان قسمت بزرگراه ، حداکثر سرعت مجاز کاهش داده شد.
هیچ علاج ساده ای برای بیکاری زیاد ( آمار بالای بیکاری ) وجود ندارد
حل معما چندین ماه از وقت پلیس را گرفت.
یک خردل خوب و تند ، اشک شما را در خواهد آورد
فکر کردم جلسه داره از هم می پاشه اما تو مثل یک حرفه ای واقعی جلسه رو نجات دادی
بعضی وقت ها چیزهایی باید از هم پاشیده شوند تا راهی برای چیزهای بهتر ایجاد کنند .
این یک کار جالب است و بعلاوه حقوق پرداختی آن نیز واقعاً خوب است
ما باید با لذت همانگونه برخورد کنیم که با عسل برخورد می کنیم، فقط با نوک انگشت آن را لمس کنیم و نه به خاطر زیاده خواهی با تمام دست
من باید اعتراف کنم که آن نقشه ها ذهن مرا مشغول میکند
برخی خانم ها ذهنشان همیشه درگیر ران و شکمشان است
به نظر میرسد موضوعی وجود دارد که ذهن او را مشغول میکند.
ببین! من ماشینمو به تو قرض نمیدم . تماام
من قبلا بهت گفته ام ، ما نمیتوانیم از عهده آن برآییم ، تمام.
مجبور نیستم برای تو دلیل بیاورم ، تمااام .
او بعد از ظهر ها پیانو تمرین میکند ، زمانی که مزاحمت برای کسی ایجاد نشود
من شنیدم که شوهرش با زن همسایه رابطه داره
شما به پوشیدن یک ژاکت سبک در روزهای خنک بهاری ، نیاز خواهی داشت.
ما نور چراغ چشمک زن هواپیما را در آسمان شب دیدیم
من از قرض دادن پول بیشتر به او امتناع می کنم
به دلیل افسردگی ، پیتر سعی کرد که خودش را غرق کند
به دانش آموزانی که تاخیر داشتند، اجازه ورود به اتاق امتحان داده نشد.
کمبود پول Tight money, also known as dear money, results from a shortage of money when monetary policy decreases money supply and the amount of money ...
مینا همیشه اول صبح یه مقدار بدخلق است