تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

کند ، غیرسریع

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

۱. سریع ۲. به موقع ۳. فوراً انجام می شود ۴. وادار کردن ( کسی ) به انجام کاری ۵. واژگان یا کارها را ( به کسی ) یادآوری کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

اجتماع میکروارگانیسم ها

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢١

۱. کنار گذاشتن / کنار انداختن ۲. دور ریختن ۳. از چیزی خلاص شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

۱. رویداد / رخداد / حادثه ۲. نتیجه / پیامد ۳. مراسم / جشن / مسابقه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

۱. تصویر متحرک ۲. سالن فیلم ۳. صنعت ساخت فیلم ها

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

به دست آورنده شخصی که به دست می آورد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

۱. مسائل مالی / امور مالی ۲. سرمایه گذاری ۳. پرداختن ۴. فراهم کردن پول برای ۵. دارایی / اموال

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

اشتیاق برای لاتاری ( نوعی قمار ) بازی کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

گریزانه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

وبال گردن، مایه درد سر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

to have a heart of gold = قلبی مهربان داشتن [بسیار مهربان ٬ بخشنده]

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

آواها ٬ کلمات و عبارات کوتاهی که برای نشان دادن اینکه ما واقعا به کسی گوش می دهیم استفاده می کنیم . مثلا : uh - huh yeah ok I see - - - cool aweso ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

۱. get و become اغلب می توانند با کلمات مشابهی هم نشین شوند ٬ ولی become رسمی تر است و در نتیجه برای مقالات مناسب ترند : become/get pregnant - - - be ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

۱. get و become اغلب می توانند با کلمات مشابهی هم نشین شوند ٬ ولی become رسمی تر است و در نتیجه برای مقالات مناسب ترند : become/get pregnant - - - be ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

turn اغلب با رنگ ها ترکیب می شود : The sky turned gold as the sun set . When the tomatoes turn red, farmers pick them and sell them.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

۱. go برای تغییرات در شخصیت ٬ ظاهر و توانایی فیزیکی افراد بکار می رود: people go mad/bald/grey/blind/deaf ۲. go اغلب برای تغییرات ناگهانی و معمولا م ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

۱. خمیر مانده و ترشیده که برای ور آمدن خمیر به کار می رود ۲. مجازا منشا و اساس ٬ مسبب

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

۱. توشه و اندوخته ۲. توانایی تحمل سنگینی یا فشار

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

صلیب سرخ ( Red Cross ) : موسسه ای جهانی است که کار آن امداد رسانی به آسیب دیدگان است .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

۱. مضطرب ۲. پریشان ۳. هراسان

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

۱. بخشی از تفنگ که لوله روی آن سوار می شود ۲. قسمت انتهایی تفنگ

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

۱. خاموش ۲. سردشده ۳. منجمد و یخ زده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

زیرپوستی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

برنامهِ . . . را چیدن پلنِ . . . را ریختن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

assignment

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

بنظرم "لنز دورنگار" واژه مناسبیه .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

۱. ظرف یا وسیله ای که برای اهداف کاربردی استفاده می شود . ۲. چیزی/ابزاری که در حال آشپزی استفاده میشود . ۳. یک ظرف یا وسیله یا سایر اسباب ٬ به ویژه ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

آمر ( امر کننده به دیگران )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

بیشتر به معنای منفی کنجکاو هست - - > فضول

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

گستاخ

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

extroverted

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

اطفال

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

پسوند ish برای توصیف اشخاص کاربردی است : She's tallish = او نسبتا بلند است . He has brownish hair = او موی مایل به قهوه ای ( خرمایی ) دارد . He m ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

your first reaction to someone = واکنش اولیه ت به کسی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

very attractive = بسیار جذاب

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

نحیف

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

red - brown = موی قرمز - قهوه ای

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

very high wind

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

very cloudy

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤٩

۱. با میل شخصی خود ۲. طبیعی ۳. فی البداهه ۴. بدون تمرین ۵. ناخودآگاه ۶. خود به خود ۷. ذاتی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

۱. تا به ریشه پیش رفتن ۲. بنیادی ۳. افراطی / تندرو ۴. فردی که دارای عقاید افراطی است

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢١

۱. توده نرم و کوچک ۲. مچاله کردن ۳. بسته ٬ کپه ( از چیزی ) ۴. فشردن ٬ فشار دادن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

اگر با لحن خشن گفته شود این معنی را می دهد : بکش کنار

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

لهت کردم نابودت کردم شکستت دادم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

مفعول پذیر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤٠

خیلی بعید به احتمال خیلی کم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

stop = cease ( cease is very formal ) = end

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

سیگاری شده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

[در فتوشاپ و برخی نرم افزار های گرافیکی]: نمودار نور و رنگ تصویر