ترجمه‌های حسین کتابدار (٣٠٩)

بازدید
١,٥٧٥
تاریخ
٢ روز پیش
متن
We went to the show early to stake out a good spot.
دیدگاه
١

ما زود به نمایش رفتیم تا جای خوبی را برای خودمان رزرو کنیم.

تاریخ
٢ روز پیش
متن
Heretics were burned at the stake.
دیدگاه
١

بدعت گذاران را به عنوان مجازات، در آتش سوزاندند/ کسانی که عقایدشان با مذهب رسمی مخالف بود، به جرم بدعت گذاری، با آتش سوزانده شدند.

تاریخ
٤ روز پیش
متن
Likewise the ground, the concrete, which did not cleave to devour or entomb him.
دیدگاه
١

مانند زمین و بتن که می توانند هر چیزی را در خود نگه دارند، اما آن ها نپذیرفتند که او را نابود یا دفن کنند. / این استعاره تصویری پر قدرت از مقاومت و ا ...

تاریخ
٤ روز پیش
متن
My aunt devours four or five mystery books each week.
دیدگاه
٢

عمه من در هر هفته با ولع و اشتیاق زیاد چهار یا پنج کتاب معمایی می خواند.

تاریخ
٤ روز پیش
متن
Men live like fish, the great ones devour the small.
دیدگاه
٢

افراد بزرگ تر، قدرتمندتر یا موفق تر، افراد کوچک تر یا ضعیف تر را تحت کنترل گرفته یا از پای در می آورند؛ این بیانگر نابرابری، رقابت شدید و گاهی بی رحم ...

تاریخ
٤ روز پیش
متن
Devour all on your deadly pyre!
دیدگاه
٢

همه چیز را در آتش مرگبار خودت نابود کن!/ این جمله به نحوی نشان می دهد که همه چیز باید در آن آتش مرگبار بلعیده شده و نابود شود. استعاره ای قوی از پایا ...

تاریخ
٤ روز پیش
متن
The seasons would devour one another.
دیدگاه
١

این جمله اشاره به جریان پایدار زندگی دارد که هر مرحله با پایان یکی آغاز می شود و همانند فصل ها هیچ چیزی ثابت نمی ماند و همه چیز در حال تغییر است.

تاریخ
٤ روز پیش
متن
The seasons would devour one another.
دیدگاه
١

فصل ها یکی پس از دیگری می گذرند و جای یکدیگر را می گیرند.

تاریخ
٤ روز پیش
متن
Not so natural to put her down with a thud and devour her with a kiss.
دیدگاه
١

او را با صدای محکمی بر زمین گذاشت و بوسیدش طوری که انگار می خواست او را با بوسه اش کاملاً ببلعد.

تاریخ
٤ روز پیش
متن
They would tear to pieces the wild creatures they met and devour the bloody shreds of flesh.
دیدگاه
١

آن ها هر موجود وحشی را که می دیدند تکه تکه می کردند و با ولع تکه های خون آلود گوشتش را می خوردند.

تاریخ
٤ روز پیش
متن
An exotic beauty, with fire at her heart, a flame that could easily devour an unwary man.
دیدگاه
١

یک زیبایی عجیب و غریب، با آتشی در قلبش، شعله ای که به آسانی می تواند مردان ناآگاه را بلعیده و تحت تاثیر قرار دهد.

تاریخ
٤ روز پیش
متن
Hundreds of fans will be in the audience over the next two nights just waiting to devour those lines.
دیدگاه
١

صدها هوادار در سالن تئاتر حضور خواهند داشت که با اشتیاق زیادی منتظر شنیدن آن دیالوگ ها هستند و می خواهند کاملاً جذب نمایش شوند.

تاریخ
٤ روز پیش
متن
Shove his face into his own shit, they were learning, and he will devour it, smacking his lips.
دیدگاه
١

او مجبور است با پیامدهای بد خودش روبرو شود و این تجربه را با تمام وجود می پذیرد و می بلعد.

تاریخ
٦ روز پیش
متن
Hide the brackets by adding an edging of deep wallpaper border - backing it with stiff card for extra durability.
دیدگاه
١

برای پنهان کردن پایه های دیواری یا قاب ها ( brackets ) می توان از یک نوار کنار دیوار ( والپیپر باردر عمیق ) استفاده کرد و پشت این نوار را با یک کارت ...

تاریخ
٦ روز پیش
متن
She faced the stark choice of backing the new scheme or losing her job.
دیدگاه
١

او با انتخاب دردناک و سخت حمایت از برنامه جدید یا از دست دادن شغلش روبرو بود.

تاریخ
١ هفته پیش
متن
It is much easier to regurgitate previously assembled information than to ascertain new relationships and organize original categories and assimilations.
دیدگاه
٢

بسیار آسان تر است که اطلاعاتی را که قبلاً جمع آوری شده اند تکرار کنیم تا اینکه روابط جدید را کشف کرده و دسته بندی ها و ادغام های اصلی و نوآورانه بساز ...

تاریخ
١ هفته پیش
متن
The Home Office has also been remiss about security devices, an important subject that has been debated at length today.
دیدگاه
٢

دفتر امور داخلی ( یا وزارت کشور ) نیز در رعایت مسائل مربوط به دستگاه های امنیتی کوتاهی کرده است، موضوع مهمی که امروز به طور مفصل مورد بحث قرار گرفت. ...

تاریخ
١ هفته پیش
متن
It was remiss of him to forget her birthday.
دیدگاه
٢

فراموش کردن سالگرد تولد او از طرف او کوتاهی و سهل انگاری بود.

تاریخ
١ هفته پیش
متن
The meniscus and the doctors said they had to operate,'said Torres. "
دیدگاه
٢

هم پزشکان و هم وضعیت جسمی ( مِنیسک آسیب دیده ) حکم کردن که جراحی اجتناب ناپذیره.

تاریخ
١ هفته پیش
متن
To get the success of the human knee meniscus transplantation needs the cooperation of all aspects in non-linear interaction.
دیدگاه
٢

برای دستیابی به موفقیت پیوند منیسک زانوی انسان، نیاز است که همه جنبه ها در یک تعامل غیرخطی با هم همکاری کنند. این جمله به این معناست که موفقیت در عمل ...

تاریخ
١ هفته پیش
متن
"This seems like the latest example of BP taking a calculated risk that goes wrong, " says Kimberly Gladman, director of research at GMI, a corporate governance ratings firm.
دیدگاه
٢

کیمبرلی گلادمن، مدیر تحقیقات در شرکت GMI، که در زمینه ارزیابی حاکمیت شرکتی فعالیت می کند، می گوید: �به نظر می رسد این آخرین نمونه از ریسک حساب شده ای ...

تاریخ
١ هفته پیش
متن
An ad hoc committee has been set up to deal with the problem.
دیدگاه
٢

یک کمیته موقت و موضوعی برای رسیدگی به این مشکل تشکیل شده است.

تاریخ
١ هفته پیش
متن
Ad hoc task forces will be put together to solve tough problems.
دیدگاه
٢

نیروهای کاری موقت و موردی تشکیل خواهند شد تا مشکلات سخت را حل کنند.

تاریخ
١ هفته پیش
متن
But informal, ad hoc networks may then appear and disappear as the net is rearranged.
دیدگاه
٢

اما شبکه های غیررسمی و موردی ممکن است به طور موقت ظاهر شده و ناپدید شوند، زیرا شبکه در حال بازچینی است.

تاریخ
١ هفته پیش
متن
Mercifully, circumstances now allow me to rectify this faux pas.
دیدگاه
٢

خوشبختانه شرایط اکنون به من این امکان را می دهد که این اشتباه اجتماعی/خطای ناخوشایند را جبران کنم.

تاریخ
١ هفته پیش
متن
And when the lights dimmed, faux snow began to float down from the ceiling and on to the sweet-smelling soil.
دیدگاه
٢

و زمانی که چراغ ها کم نور شدند، برف مصنوعی شروع به ریزش از سقف کرد و بر روی خاک خوشبو و معطر نشست / "faux snow" به معنای برف ساختگی و مصنوعی است که ب ...

تاریخ
١ هفته پیش
متن
Read in studio A 93 year old woman has been tricked out of her life savings and pension book.
دیدگاه
٢

در استودیو A خوانده شد که یک زن ۹۳ ساله به طور فریب آمیز از پس انداز عمر و دفترچه حقوق بازنشستگی اش محروم شده است. / یعنی این زن سالمند قربانی کلاه ب ...

تاریخ
١ هفته پیش
متن
Zeus took up the white fat and was angry when he saw the bones craftily tricked out.
دیدگاه
٢

زئوس چربی سفید را برداشت و وقتی استخوان هایی را دید که به شکلی حیله گرانه تزئین شده بودند، خشمگین شد. / این جمله به داستانی از اساطیر یونان اشاره دار ...

تاریخ
١ هفته پیش
متن
Zeus took up the white fat and was angry when he saw the bones craftily tricked out.
دیدگاه
٢

این جمله به داستانی از اساطیر یونان اشاره دارد که در آن زئوس خشمگین می شود زیرا ترفندی در قربانی به کار رفته است.

تاریخ
١ هفته پیش
متن
Cherries turn up again in a buttermilk pudding tricked out with rose petals and violets.
دیدگاه
٢

گیلاس ها دوباره در یک پودینگ باترمیلک ظاهر می شوند که با گلبرگ های رز و بنفشه تزئین شده است ( این جمله توصیف یک دسر ظریف و زیبا است که علاوه بر طعم گ ...

تاریخ
١ هفته پیش
متن
This crisp shell gives way to hot luscious crab within, not tricked out with too many spices.
دیدگاه
٢

این پوسته ترد و شکننده در داخلش خرچنگ داغ و خوشمزه ای دارد که با ادویه های زیادی تزیین نشده است ( اشاره شده که طعم خرچنگ طبیعی و اصیل است و از ادویه ...

تاریخ
١ هفته پیش
متن
She certainly hasn't been pining while you were away!
دیدگاه
٢

قطعاً او در غم و انتظار تو نبوده است وقتی که تو دور بودی! ( بنابراین، این جمله به صورت کنایه آمیز می گوید که آن فرد نه تنها دلتنگ و ناراحت نبوده، بلک ...

تاریخ
١ هفته پیش
متن
It was a slight overlook on my part.
دیدگاه
١

کمی غفلت یا سهل انگاری کوچک از طرف من بود. یا کمی بی توجهی جزئی از جانب من اتفاق افتاد.

تاریخ
١ هفته پیش
متن
People think that epilepsy is divine simply because they don't have any idea what causes epilepsy. But I believe that someday we will understand what causes epilepsy, and at that moment, we will cease to believe that it's divine. And so it is with everything in the universe. Hippocrates
دیدگاه
٢

این جمله از بقراط ( Hippocrates ) ، پزشک یونانی و پدر طب غربی است و به دیدگاه علمی او درباره بیماری صرع ( epilepsy ) اشاره دارد. او می گوید: مردم فکر ...

تاریخ
١ هفته پیش
متن
The Government had to jump in and purchase millions of dollars worth of supplies.
دیدگاه
١

دولت مجبور شد سریعاً وارد عمل شود و میلیون ها دلار تجهیزات و کالا خریداری کند.

تاریخ
١ هفته پیش
متن
With inflation apparently moribund, a big jump in rates seems unlikely.
دیدگاه
١

با توجه به اینکه به نظر می رسد نرخ تورم در حالت رکود یا کاهش است، افزایش قابل توجه نرخ بهره دور از ذهن به نظر می رسد.

تاریخ
١ هفته پیش
متن
Send out a mayday, jump in and wait.
دیدگاه
٢

در شرایط اضطراری فوراً درخواست کمک کن، سپس وارد عمل شو و منتظر بمان

تاریخ
٢ هفته پیش
متن
She's out of the top drawer / She's very top drawer.
دیدگاه
٢

او از بهترین هاست یا او خیلی عالی و با کیفیت است.

تاریخ
٢ هفته پیش
متن
He proved himself to be a cut above the rest in last week's competition.
دیدگاه
٢

او خودش را در مسابقه هفته گذشته خیلی بهتر از بقیه نشان داد. یا او ثابت کرد که در مسابقه هفته قبل از بقیه یک سر و گردن بالاتر است.

تاریخ
٢ هفته پیش
متن
Her debts aggregated thousands of dollars.
دیدگاه
٤

بدهی های او به هزاران دلار رسید. یا مجموع بدهی های او چند هزار دلار بود.

تاریخ
٢ هفته پیش
متن
They haven't been given these rights for eternity - they should justify having them just like most other people have to.
دیدگاه
٢

این حقوق به آنها برای همیشه اعطا نشده است - آنها باید مانند اکثر مردم دلیل و توجیهی برای داشتن این حقوق ارائه دهند.

تاریخ
٢ هفته پیش
متن
The two parties have reached a consensus.
دیدگاه
٢

دو طرف به یک اجماع یا توافق مشترک رسیدند.

تاریخ
٢ هفته پیش
متن
Since it was his first offense, the judge decided to spare him.
دیدگاه
٢

از آنجا که این اولین تخلف او بود، قاضی تصمیم گرفت او را مورد بخشش قرار دهد. یا با توجه به اینکه این اولین جرمش بود، قاضی تصمیم گرفت به او تخفیف دهد.

تاریخ
٢ هفته پیش
متن
He was spared having to wait.
دیدگاه
٣

�او مجبور نشد منتظر بماند. �

تاریخ
٢ هفته پیش
متن
The report was well-researched and showed a high degree of accuracy.
دیدگاه
٣

این گزارش با دقت و پژوهش خوب تهیه شده بود و نشان دهنده درجه بالایی از صحت و درستی بود.

تاریخ
٣ هفته پیش
متن
But her durability, her will to survive, were attractive, and 1 liked her very much.
دیدگاه
٤

اما پایداری اش و اراده اش برای بقا جذاب بود، و من او را بسیار دوست داشتم.

تاریخ
٣ هفته پیش
متن
He never even bothered to acknowledge her presence.
دیدگاه
٤

او حتی به خود زحمت نداد که حضور او را به رسمیت بشناسد.

تاریخ
٣ هفته پیش
متن
Babies are weak and vulnerable in the presence of huge shapes that they can only dimly perceive.
دیدگاه
٤

نوزادان در برابر اشکال عظیمی که تنها به گنگی و تاریکی توان درک آن ها را دارند، ضعیف و آسیب پذیرند.

تاریخ
١ ماه پیش
متن
Since you're breaking the law anyway by smuggling contraband, you might as well trick out your starship with all manner of illegal modifications.
دیدگاه
٥

از آنجایی که شما با قاچاق کالای قاچاق، قانون را زیر پا می گذارید، بهتر است سفینه فضایی خود را با انواع تغییرات غیرقانونی به کار بگیرید.

تاریخ
١ ماه پیش
متن
She was tricked out of her life savings.
دیدگاه
٥

او را فریب دادند و تمام پس انداز زندگی اش را از او گرفتند.