white knight


رهایی بخش، ناجی

جمله های نمونه

1. The sole British runner, White Knight, was unplaced.
[ترجمه گوگل]تنها دونده بریتانیایی، وایت نایت، جای خود را نداشت
[ترجمه ترگمان]تنها دونده بریتانیایی، شوالیه سفید، unplaced بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It seems more logical to reposition the White knight with 24 d
[ترجمه گوگل]به نظر منطقی تر است که شوالیه سفید را با 24 d تغییر دهیم
[ترجمه ترگمان]بیشتر منطقی به نظر میرسه که شوالیه سفید رو با ۲۴ ثانیه تغییر بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The black knight began his tilt against the white knight.
[ترجمه گوگل]شوالیه سیاه شیب خود را در برابر شوالیه سفید آغاز کرد
[ترجمه ترگمان]شوالیه سیاه به طرف شوالیه سفید خم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Our other white knight was G. William Miller, secretary of the treasury.
[ترجمه حسین کتابدار] ناجی دیگر ما، ویلیام میلر وزیر خزانه داری بود.
|
[ترجمه گوگل]دیگر شوالیه سفید ما جی ویلیام میلر، وزیر خزانه داری بود
[ترجمه ترگمان]شوالیه سفید دیگر ما جی بود ویلیام میلر، منشی خزانه داری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He picked up the white knight and moved it across the board.
[ترجمه گوگل]او شوالیه سفید را برداشت و آن را روی تخته حرکت داد
[ترجمه ترگمان]شوالیه سفید را برداشت و آن را روی تخته گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. As a white knight on a steed.
[ترجمه گوگل]مثل یک شوالیه سفید روی یک اسب
[ترجمه ترگمان] به عنوان شوالیه سفید روی اسب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Isn't there a white knight upon a fiery steed?
[ترجمه گوگل]آیا یک شوالیه سفید روی یک اسب آتشین وجود ندارد؟
[ترجمه ترگمان]آیا اسب سفید بر مرکب آتشین وجود ندارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Prudential Corporation slipped 5p to 19 5p on worries that it could emerge as Pearl's white knight.
[ترجمه گوگل]Prudential Corporation با نگرانی از اینکه ممکن است به عنوان شوالیه سفید مروارید ظاهر شود، 5p به 19 5p کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]شرکت prudential ۵ بعد از ظهر ۵ بعد از ظهر از نگرانی ها مبنی بر اینکه ممکن است به عنوان شوالیه سفید مروارید ظهور کند، سقوط کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Hartwell had handed his birthright on a silver salver to the rescuing white knight.
[ترجمه گوگل]هارتول حق اولاد خود را بر روی نقره ای به شوالیه سفید نجات داده بود
[ترجمه ترگمان]Hartwell حقوق خود را در یک سینی نقره به نجات شوالیه سفید تحویل داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He turned back to the chessboard and picked up the white knight again.
[ترجمه learner] او به سمت صفحه شطرنج برگشت و اسب سفید را برداشت
|
[ترجمه گوگل]او به سمت صفحه شطرنج برگشت و دوباره شوالیه سفید را برداشت
[ترجمه ترگمان]دوباره به صفحه شطرنج برگشت و دوباره شوالیه سفید را برداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Clara : I saw him too, and he seemed like a white knight.
[ترجمه گوگل]کلارا: من هم او را دیدم و به نظر یک شوالیه سفید بود
[ترجمه ترگمان]او را هم دیدم و مثل یک شوالیه سفید به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He drank another mouthful of gin, picked up the white knight and made a tentative move.
[ترجمه گوگل]او یک لقمه دیگر جین نوشید، شوالیه سفید را برداشت و یک حرکت آزمایشی انجام داد
[ترجمه ترگمان]او جرعه دیگری از جین نوشید، شوالیه سفید را برداشت و حرکت سریعی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

1 -
a person or thing that helps someone who is in a difficult situation
شخص یا چیزی که به کسی که در شرایط سختی است کمک می کند
ناجی، حامی، پشتیبان، معین
For these property owners, the Institute for Justice is a white knight that's come to fight for them and save their homes.
...
[مشاهده متن کامل]

He became something of a white knight for his party, a symbol of youth and fresh ideas.
Republicans have seen him as a white knight who will rescue the party from having to choose among candidates unacceptable to conservatives.
2 -
BUSINESS / specialized
کسب و کار �/ تخصصی
a person or organization that saves a company from financial difficulties or from an unwanted takeover ( = a situation in which a company gets control of another company ) by putting money into the company or by buying it
شخص یا سازمانی که یک شرکت را از مشکلات مالی یا از تصرف ناخواسته نجات می دهد ( = وضعیتی که در آن شرکت کنترل شرکت دیگری را به دست می آورد ) با گذاشتن پول در شرکت یا خرید آن
The board decided to file for bankruptcy and seek a white knight.
A white knight has galloped to the aid of the company and will acquire it for more than $11 billion.

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/white-knight
White knight : ناجی - شوالیه سفید - در شطرنج اسب سفید
شرکت ناجی و پشتیبان که از سقوط شرکت دیگر جلوگیری کند!

بپرس