ترجمههای حسین کتابدار (٣٦١)
٢,٦٥٢
٣ سال پیش
Dave pulled a back muscle and could barely kick the ball.
١٧
ماهیچه های پشت دیو صدمه دیده و به زحمت می تواند توپ را شوت کند.
٣ سال پیش
Paul couldn't move a muscle he was so scared.
١٧
پائل آنقدر ترسیده بود، که نتوانست جُنب بخورد
٣ سال پیش
We were so tired we couldn't move a muscle.
٢٠
آنقدر خسته بودیم که نمی توانستیم تکان ( جنب ) بخوریم