پیشنهادهای کاردۆ / Kardo (١,٥٢٥)
خیانَت: بدپیمانی، بیوفایی، پیمانشکنی، دزدی، دغلی، نادرستی، ناراستی، دغا، دغاکاری، دغاگری، خنجرزنی، ناروزنی؛ نمک - نشناسی، ناسپاسی؛ دشمنیاری
روحیّه: ١. انگیزه، انگیزش، دلگرمی ٢. شیوەیِ فکر، ذهن، ویر
مُقَدَّماتی: یکم، یکمین، نخست، نخستین، آغازین، سرآغازین، پایه، پایەای
اِحتِمالی: ١. انجامپذیر، انجام - شدنی، شدنی، رخدادنی، رویدادنی؛ شایدی، شایمند، گویا؛ شاید ٢. گمان - شده، گاس - شده، گمانی، گاسی ٣. شکیبیده، شکیب - کر ...
مُحتَمِل: ١. انجامپذیر، انجام - شدنی، شدنی، رخدادنی، رویدادنی؛ شایدی، شایمند، گویا؛ شاید ٢. گمان - شده، گاس - شده، گمانی، گاسی ٣. شکیبیده، شکیب - کرد ...
زِمامِ اُمور: ادارەیِ کارها، ادارەیِ کاروبار؛ رهبریِ بخش یا کشور
زِمام: ١. ( نیز مجازی ) افسار، دهانه، دهنه، لگام، مهار ٢. پیشوایی، رهبری؛ نیرو
عُلیاحَضرَت: ١. شهبانو، شاهبانو، شهربانو ٢. شاهدخت ٣. شهبانو، سرورم، سرورِ من، والاگوهر
اَعلیحَضرَت: ١. همایون، والاسرور، والاگوهر، سرور، برترِ پیشگاه، بزرگِ پیشگاه، پیشگاهِ والا، والاشهریار ٢. سرورم، سرورِ من، والاگوهر، والاشهریار
طَفره: ١. خیز برداشتن، جَست، پرش، گریز ۲. کوتاهی، درنگ، دیرکرد، امروزوفرداکاری، این شاخه به آن شاخه پریدن، سردوانی، بهانه، سستی ٣. ترابریِ / گسیلِ / ...
جَبَلُ - الطّارِق: کوهِ تارِق
شائبه: ١. بدی، کم و کاستی ۲. آلودگی، آمیختگی ۳. گمان، دودلی، تردید
ظَرف: ١. دیگ، در، تشت، کاسه، دوری، تابه، تابَک، باردان؛ گنجه، گنجانه، آوند، ( در آمیختگی ) - دان، - دانی ٢. ( زمان ) بازە
نگارکِشی، نگارسازی، نگارگری، نقشنگاری، نماسازی؛ چهرەکِشی، چهرەسازی
تَصویرسازی: نگارکِشی، نگارسازی، نگارگری، نقشنگاری، نماسازی؛ چهرەکِشی، چهرەسازی
تَصویر: ١. نما، نقش، نگار، نگاره، سیما، شکل، دیس، فرتور ٢. تندیس، پیکر ٣. نگارکِشی، نگارسازی، نگارگری، نقشنگاری، نماسازی؛ چهرەکِشی، چهرەسازی، چهرەگری
مَظنون: متهم، ( فردِ ) تردیدشده، ( فردِ ) گمان - شده
نَفَقه: هزینەیِ خانواده، هزینەیِ زن، هزینەیِ همسر
مُنحَرِف: ١. کجراهەرو، کجرو، کژرو، بیراهەرو، بیراهه، گمراه، سستگام، ازراەبەدررفته، سرگشته، چَفسیده؛ تباه، تباهکار، ناراست، نادرست، تاریکجو، تاریکپرست ...
اِنحِراف: ١. کجراهەروی، کجروی، کژروی، بیراهەروی، بیراهگی، گمراهی، ازراەبەدررفتگی، چَفسیدگی ۲. کج - شدگی، کجی، خمشدگی، خمیدگی، کجدیسی، کژدیسی، کژیدگی، ...
وَصله: پینه، پاره، تگل
مُخَلَّفات: ١. داراییِ / داراییهایِ بەجامانده، نیامانده ٢. باروبُنەیِ خانه ٣. ( خوراک ) افزودەها، خوردنیهایِ افزوده
جَوازِ کَسب: پروانەیِ درآمدزایی / درآمدجویی / درآمدیابی
اِمرارِ مَعاش: گذرانِ زندگی؛ درآمدزایی
دَخل: ١. [دربرابرِ هزینه] درآمد، سود، بهرە ۲. ( در مغازه ) سندوقِ پول ٣. ( نامِ بُنواژه ) [کهنه] درآمدن ۴. پادرمیانی، میانجیگری ۵. پیوند؛ وابستگی
جَواب کَردَن: ١. بیرون کردن، برکنار کردن ٢. پاسخ ِ رد دادن، پاسخِ نه دادن
قِزِل - آلا: قرمزماهی، ماهیِ سرخفام، زرین - ماهی، ماهیِ زرین
تُحفه: ١. ارمغان، رەآورد، پیشکش، پیشکشی ۲. کمیاب و گرانبها، کمیاب و باارزش
مَشروب خوردَن: مِی خوردن، باده خوردن، مِیخوری، بادەخوری، مِیگساری، بادەگساری
حُلول: ١. آغاز، سرآغاز، ازسرگیری ٢. رخنە ( یِ چیزی در چیزی دیگر ) ٣. رخنە ( یِ روانِ یک فرد در تنِ فردی دیگر )
حَرِکَت دادَن: ١. تکان دادن، جنباندن، جنبانیدن، به جنبش درآوردن ٢. جابەجا کردن، کوچاندن، کوچ دادن، راهی کردن، رهسبار کردن، فرستادن
مُسَلَّم: ١. پذیرفته، پذیرفتەشده، پذیرش - شده ۲. آسان، آسوده، ساده، همچون آب خوردن ۳. [کهنه] راستین، بیچون - و - چرا، روشن، آشکار، سددرسدی، بی - گفتو ...
تَبعیدگاه: گسیلگاهِ تنبیهی، تارانگاهِ جزایی
تَبعیدی: ١. تاراندەشده، تارانده، تارانیده، گسیل - شدەیِ واداشته، گسیلیِ وادارشده، بیرون - شده، راندەشده، دهرانده، شهررانده، کشوررانده ٢. کوچیده، کوچک ...
اِحضاریه: ١. فراخواننامەیِ دادگاه ٢. فراخواننامه
خَتم: ١. پایان، فرجام، سرانجام، انجام ٢. پایان دادن ٣. واپسین ۴. آیینِ سوگواری
تَشییعِ جِنازه: ١. همراهیِ پیکر، بدرقەیِ مُرده / درگذشته
تَشییع: ١. همراهیِ پیکر / بدرقەیِ مُرده / درگذشته ٢. همراهیِ / پسوازِ / بدرقەیِ مهمان تا دمِ در
جَعبەیِ جادویی: سندوقچەیِ جادویی، تلویزیون
بیحُوصِله: ١. بیتاب، نابردبار، ناشکیب، ناشکیبا ۲. شتابزده
بیحُوصِلِگی: ١. بیتابی، نابردباری، ناشکیبی، ناشکیبایی ۲. شتابزدگی
اِعلامیه: بیاننامه، آگاهینامه، بانگنامه، پخشنامه، جارنامه، آگهینامه
دَست اَز پا خَطا کَردَن: دچارِ اشتباه شدن، اشتباه کردن، لغزش کردن، لغزیدن
ماوَراءاُلطَّبیعه: فرازیستگاه، فرازیستبوم، برون - زیستگاه، برون - زیستبوم
هِیئَتِ رَئیسه: انجمنِ سرپرستان، گروهِ سرپرستان
قَد عَلَم کَردَن: ایستادگی کردن، رودررو شدن، روبەرو شدن، دراُفتادن، سربرافراشتن
قَبضه کَردَن: بەدست آوردن، در دست گرفتن، به دست گرفتن، فرمان به دست گرفتن، خودویژه کردن، ازآن خود کردن
اَفکارِ عُمومی: دیدگاهِ مردم
جِبهه: ١. ( جنگی ) مرزِ جنگ، میدانِ جنگ، آوردگاه، رزمگاه ٢. ( سیاسی ) تودەیِ / گروهِ / سازمانِ پیکارجو ٣. ( هواشناسی ) برخوردگاهِ ( دو تودەیِ ) هوایِ ...
مُزمِن: ١. کهن، کهنه، دیرین، دیرینه، دیرپا، دیرباز، آزگار، دراززمان ۲. [پزشکی، در برابرِ کوتاەزمان] دراززمان، دیرگذر، کند، آهسته مُزمَن: زمینگیر، نات ...