پیشنهادهای کاردۆ / Kardo (١,٥٢٥)
شَرایِط: ١. پیشنیازها، پیمان، سامه ٢. روال، کاروبار، روالِ زندگی؛ زمان، روزگار، دوره، زمانه؛ همەچیز
کامِلاً: یکسره، پاک، سراپا، سرتاپا؛ بی - کم - و - کاستی، بدونِ کمبود
آذَربایجان: آذربادگان، آذرآبادگان، آتورپاتکان
شَرط: پیشنیاز
جَلّ الخالِق: شگفتا! چه چیزها! چه چیزهایِ ندیده و نشنیده!
اِحتِمالی: ١. انجامپذیر، انجام - شدنی، شدنی، رخدادنی، رویدادنی؛ شایدی، شایمند، گویا؛ شاید ٢. گمان - شده، گاس - شده، گمانی، گاسی ٣. شکیبیده، شکیب - کر ...
اِقدام: ١. گامبرداری ( کردن ) ، گامگذاری ( کردن ) ؛ گام، گامها؛ کوشش ( کردن ) ، پیشروی ( کردن ) ٢. کنش، کار، رفتار ٣. دلیری؛ دلیر کردن ۴. به سوگند وا ...
مُزمِن: ١. کهن، کهنه، دیرین، دیرینه، دیرپا، دیرباز، آزگار، دراززمان ۲. [پزشکی، در برابرِ کوتاەزمان] دراززمان، دیرگذر، کند، آهسته مُزمَن: زمینگیر، نات ...
تَمَرکُز: ١. کانونمندی، هستەگرایی، نافەگرایی، وندسارمندی، میانگرایی، کُیانگرایی؛ یکجایی؛ همایش، گردهمایی، گردآوردی، گردآمدن؛ دورهمی ٢. هشیاری، هوشیار ...
آحاد: تک تک، تک به تک، تک ها، یک یک، یک به یک، یک ها، فردفرد، فردبه فرد، فردها، یگان یگان، یگان به یگان، یگان ها، یکان یکان، یکان به یکان، یکان ها
تَسلیم: ١. واگذاری، واسپاری؛ گردن نهادن، وادادن، وادهی، پسدهی، بازگردانی، پیشکش کردن؛ پذیرش ٢. واداده، تن - درداده، فرمانبر، فرمانبردار، پیرو، رام، ر ...
عامِل: ١. پدیدآورنده، سازنده؛ مایه، زمینەساز؛ انجامگر، انجامدهنده، کننده؛ فراهمگر، فرآور ٢. کارگذار ٣. کنشگر، کنشور ۴. کارگر، باربر ۵. گماشته، مزدور، ...
١. زمینِ خانەدار، اُردوگاه، پردیس/مانشگاهِ آبادشده، زمین و خانه، زمین و ساختمان ٢. [جنگی] اُردوگاه، پادگان، سربازخانه ٣. [شیمی/کیمیا] آمیزه، آمیخته؛ ...
بیرونی، برونی؛ برونذهنی، برونتَنی، نگاهپذیر، دیدنپذیر، دیدنی، پدید، بدید
حَیاط: هواباز، سرا، میانسرا، پردیس، پردیسگاه، فراخه
مُطلَق: ١. یله، رها ٢. تنها ٣. سددرسد، بی چون و چرا ۴. رسا ۵. بی - پایان ۶. خودگردان ٧. خودکامه ٨. آویژه، آهنجشی، آهنجیده
تَلقین: ١. باورسازی، باوردهی، باورانش، باوراندن، کاشتِ فکر ٢. وادار کردن کسی به بیانِ گفتەای ٣. یاد دادن، آموزش دادن، آگاه کردن
ظاهِراً: انگار، گویا، آن جور که پیداست، آن گونه که نشان می دهد، چنین می نماید، برای وانمود، از رویِ وانمود، از بیرون ( نما ) ، از برون ( نما )
مُزاحِم: ١. سربار، سرخر، دست - وپاگیر ٢. مایەیِ رنجش، مردم - آزار، آزارده، آزاردهنده، خرمگس ٣. رنجەآور، رنجاور ۴. آشوبگر ۵. دردسرساز، پردرد ۶. آرامش ...
شائبه: ١. بدی، کم و کاستی ۲. آلودگی، آمیختگی ۳. گمان، دودلی، تردید
تَصمیم: آهنگ ( داشتن / کردن ) ، برآن شدن، رای، گزیر ( کردن ) ، گزیرش، گزینش ( کردن ) ، گزیدن، برگزینش، برگزیدن، کمربستن
سَطح: ۱. بام ۲. پهنه، پهنا، گستره؛ رو، رویه؛ سراسر ۳. ( ریاضی ) گستره ۴. میزان، اندازه؛ پایه، جایگاه ۵. دورۀ دوم آموزشی دین - آموزی ۶. ( خوشنویسی ) ج ...
حاضِر: ١. هست، باشا، باشنده، پیشِ - رو، پیدا، پدید، درپیشگاه، بەپیشگاەآمده ٢. آماده، فراهم، تیار، ( در ) دسترس ٣. هستنده ۴. کنون، اکنون، اینگاه، ایند ...
آلی: ۱. ( رسمی، پزشکی ) ( وابسته به ) هرکدام از اندامهای تَن، اندامی، تَنپارەای ۲. ( وابسته به ) اندامهای هستندەیِ زنده ۳. دارای اندامها یا بخشهایِ گ ...
صَرف: [دستورِ زبان] کاربرد، گردانش، کارواژەشکافی، کنشواژەگردانی
سرگرداننده، سرپرستِ نخست، نخست - سرپرست، سرپرستِ کارگذار، سرپرستِ انجامی
اَربابِ رُجوع: ١. [اداری] درخواست - کننده، درخواستگر ٢. [بازرگانی] خریدار، خریدکننده، مشتری ٣. [قانونشناسی] موکل ۴. کمکجو، کمکخواه ۵. درمانجو، درمانخ ...
فَضا، فَضاء: فراسو، فرامون، هواباز ١. جا ٢. کیهان ٣. آسمان، سپهر ۴. هوا ۵. میدان، میدانگاه ۶. گستره، پهنه، فراخه ٧. پیرامون
آلتِرناتیو، آلتِرناتیف: ۱. گزین، گزینه، گزینش ۲. جایگزین، جانشین، راەکارِ دیگر، راەچارِ دیگر، راهِ/کارِ دیگر، پیشنهادِ دیگر ۳. ( فیزیک ) دگرواره ای، ...
خائِن: بدپیمان، بیوفا، پیمانشکن، دزد، دغل، نادرست، ناراست، دغاکار، دغاگر، خنجرزن، ناروزن؛ نمک نشناس، ناسپاس؛ دشمنیار، میهن فروش؛ پنهانکار، نهانکار
مُبَلِّغ: ١. آگهیدهنده، آگهگستر ٢. پیامرسان، پیام - آور، خبررسان؛ پیامرسانِ / پیام - آورِ دینی ٣. گسترشدهنده، رساننده، فرارسان، فراگستر؛ شناساگر، شنا ...
تَرجیحاً: بیشتر، بیشتر از همه، بهتر، بهتر از همه
اِنحِصار: خودویژەسازی، ویژەسازی، ویژه بودن، ویژگی، دربستی، دربستگی، دربست بودن، دربست - سازی، در دست گرفتن، بەدست آوردن، گرفتن
جَعبه: ١. سندوقچه، قوتی، کارسانک، کیوت، شگا، توبک، تبنگو، بسته ٢. [کهنه] تیردان، ترکش ٣. سبدچه، سرپوش ۴. ( موسیقی ) [کهنه] گونەای سازِ موسیقی
فَلَج: زمینگیر، ناتوان، ازکاراُفتاده
قاطِعیَّت: بی - چون - و - چرایی، برّندگی، برّایی، برشمندی، تند و تیزی، جداکنندگی، جداگری؛ دگرناپذیری، دگرش - ناپذیری؛ استواری، پابرجایی، باارادگی؛ سد ...
قَرار بودَن: بر این بودن، برنامه این بودن، خواست / آرمان این بودن
وَضعیَّتِ سِفید: فرایندِ نبودِ خطر، روالِ سفید
[در روانشناسی] ذهنیت - سازی، عادت - دهی، مفزشویی، بارآوری فکری
آدَم: ۱. ( دین ) مَشی، مَشیگ، ایودامَن، گیومرث، کیومرس ۲. خدمت کارِ مرد، نوکر؛ مزدور، گماشته ۳. دارایِ ویژگیهایِ خوب و نیکمَنشانه ۴. مردم؛ انسان
مُتَضاد: [دستورِ زبان] پادواژه
تَصادُفی: ناگهانی، بختکی، یک هو، از رویِ پیشامد، پیشامدانه، ناخواسته
طَبیعی: ١. درونی، نهادی، سرشتی، منشی، ذاتی، زادی ٢. دست - نخورده ٣. باهنجار، بەهنجار، هنجارمند ۴. زیستگاهی، زیست بومی، کوهی، رُست - شده، خودپرورده، خ ...
کاریزماتیک: فرِهمند، گیرا، مردم - پسند، همەپسند، دوست - داشتنی، پسندیده، پسندشده، دلخواه
ضَمیر: ١. درون، اندرون، دل، ذهن، سرشت، نهاد، وجدان ٢. [دستورِ زبان] نامواژه
آلَت: ۱. ابزار، افزار، دستگاه، دم - و - دستگاه، سازوبرگ ۲. ساز ۳. مایه، انگیزه ۴. زین - و - برگِ اسب ۵. ( نر و ماده ) اندامِ زادآور، زهار ۶. ماده ٧. ...
آناناس: کاجدیس، کاجودیس، کاج آلو، کاجه، کاژه
رِساله: ١. پیامنامه، پژوهشنامه، پایاننامه، دانشنامه، نوشتنامه، نوشته، نوشتار، نامک، ماتیکان ٢. کتاب، نبیگ؛ دفترچه ٣. [کهنه] نامه
آرشه: کمان، کمانه ۱. ( چوبِ نواختنِ سازهایِ زهی ) ۲. ﴿یک گونه خوراکی از فرآورده یِ شیری و نیرومندِ ( سنگسر ) ﴾
مَمنوع: نارَوا، ناقانونی، پیشگیری - شُده، بازداشته، بسته، بستەشده، مرزبندی - شده، پنامیده