پیشنهادهای کاردۆ Kardo (١,٤٤٩)
آدامس: جویدنی، جوندک، سقز، ژاژک، ژارک، جاجک، وینجی، آلوچ، اَلوچ، ژد، ( پارسیِ دری ) ساجق، ( بندری ) کُندروک
مُسَلَّم: ١. پذیرفته، پذیرفتەشده، پذیرش - شده ۲. آسان، آسوده، ساده، همچون آب خوردن ۳. [کهنه] راستین، بیچون - و - چرا، روشن، آشکار، سددرسدی، بی - گفتو ...
آیرودینامیک: ۱. هواپویا، هواپویایی، هواجُنبی ۲. هواپویاشناسی
تألیف: ١. کتاب - نویسی، نگارشِ کتاب ٢. گردآوری
آخِرین: پسین، واپسین، بازپسین، افدُمین؛ پایانی، تَهی؛ پسینیان، افدُمیان آخَرین: دیگر، دیگری، دگر؛ دیگران، دیگریان، دگران، سپسان
سَدّ: ١. آبگیر، آببست، آببند، بند، بنداب ٢. راەبند، راەگیر، جلوگیر، جلودار، بازدارنده؛ جداگر، جداکننده؛ مرز ٣. بستن، بند آوردن
اِتِّصال: ١. پیوند، پیوندزنی، پیونددهی، پیوندشدگی، پیوست، پیوست - شدگی، بەهمرسی، همرسانی، چسبیدگی ٢. [کهربا / الکتریسیته] برخورد ( کهربایی / الکتریکی ...
سَهل - اِنگار: سربەهوا، بی فکر، ولنگار، سادەانگار، سستکار، فراموشکار، ناهشیار، بی بندوبار؛ شلخته
ساکِت: ١. خاموش، آرام، بی - سِدا، بی - صدا، لب - بسته، دهن - بسته ۲. کسی که چیزی نگوید ۳. ( جملەوار، دستوری ) [مردمی] خاموش! هیچی نگو! هیچی نگید! دهن ...
مُتِعارِف: ١. رایج، همەجاگیر، همگانی، باب، باب - شده، بەهنجار، شناخته شده، نامدار، سرشناس ٢. ( جنگ - ابزارِ / سازوبرگِ ) ناهستەای / نااَتمی ٣. شناسند ...
آکتیو: ۱. کوشا، کوشان، کوشنده، کوششگر، کارآمد، کاری، پرکار، پرکنش، کنشوَر، کنشگر، پویا، تکاپوگر ۲. کارساز، کارگر، کارآمد، کارا، به - کار، هناینده، هن ...
آفاق: ۱. [گردآورده - یِ واژه - یِ "اُفُق"] کناره - ها، کرانها، کرانه - ها ( یِ آسمان ) ؛ کنارهامون؛ دوردستها، چشم اندازها ۲. جهان، کیهان، هستی، گیتی، ...
شَهادَت: ١. جانباختگی ٢. گواهی، گواهیدهی، گواهی دادن
آثار: کارها، آفرینەها، آفریدەها، نوشتەها؛ نشانها، نشانەها، ردها؛ یادگارها، یادبودها، یادوارەها، یادمانها؛ ماندەها، مانداک؛ آسیبها؛ پِیامدها، هنایا، ه ...
خُصوصی: فردی، خودویژه، ویژگانی؛ پنهانی، خودمانی؛ نادولتی، مردمی
نَقص: خرابی، خرده، آسیب، آسیبدیدگی؛ کاستی، کاهش، کمبود، کمی، نارسایی
اِنصاف: ١. داد، دادمندی، دادگری، دادپروری، دادوری، برابری، یکسانی؛ گذشت، بخشش؛ درستی، راستی داد دادن ۲. راستی کردن ۳. به نیمه رسیدن ۴. میانەداری، میا ...
طَبَقەیِ پایین: رستەیِ / تودەیِ پایینِ مردم
آنزیم: ( کیمیا، زیست - شناسی ) زیمایه، کنشگر
اِعتِصاب: پرهیزش ١. دست - ازکارکِشی، کارپَرهیزی، سرپیچی در کار، نافرمانیِ کاری ٢. خوراکپَرهیزی
تُوطِئه: ساخت - وپاخت، زدوبند، دست - بەیکی کردن، زمینەسازی، پاپوش - سازی
آنطَرَف: آنسو، آنوَر، آنسر، آنجا، وراَنبر
خشکسار، خشکاد
حَدِّاَکثَر: دستِ - بیش، دستِ بالا، بیشترین؛ بیشینه
اُوضاع: روال، کاروبار، روالِ زندگی، همەچیز
آریستوکراسی: والازادگی، بزرگزادگی، مهترزادگی، نژاده - زادگی؛ نیکزادگی، پاکزادگی
آماتور: ۱. دوستار، دوستکار ۲. نوکار، تازەکار، خامدست
خیانَت: بدپیمانی، بیوفایی، پیمانشکنی، دزدی، دغلی، نادرستی، ناراستی، دغا، دغاکاری، دغاگری، خنجرزنی، ناروزنی؛ نمک - نشناسی، ناسپاسی؛ دشمنیاری
اِملاء: گفتارنویسی، گفتەنگاری، درستنویسی
طَبَقِ اِخلاص: سینیِ بی - آلایشی، کمکِ بدونِ چشم داشت
مُورِد: ١. بابت، باره، زمینه ۲. جریان؛ مشکل ۳. [کهنه] درونشد، درونرفت؛ نشستگاه، فرودگاه ۴. [کهنه] آبشخور ۵. درختچه ای همیشه سبز با گل های سفید و میوا ...
آفلاین، اُفلاین: نِت - خاموش، بی - نِت، بدونِ - نِت، بیرون - از - نِت، سَمیرەگسسته، ناکنشور، ناپیوند، ناپیوسته، ناهمگاه،
آسم: شُشتنگی، تنگیِ شُش، دَمتنگی
اَیالاتِ مُتَّحِدەیِ آمِریکا: ایالتهایِ یکپارچەیِ آمریکا
تَعارُف: ١. خوشامدگویی به همدیگر؛ فراخوان ۲. رودربایستی؛ شرم ۳. پذیرایی ۴. [کهنه] شناخت یکدیگر ۵. [کهنه] آشنا شدن
خَتم: ١. پایان، فرجام، سرانجام، انجام ٢. پایان دادن ٣. واپسین ۴. آیینِ سوگواری
رَدّوبَدَل: دادوستد، بدەوبستان، پایاپای، سودا
دَر شُرُفِ: در آستانەیِ، نزدیک به، در نزدیکیِ، در روندِ، در فرایندِ
حَقّ: ١. [دربرابرِ نادرست] درست، راست: گفتەیِ درست ۲. آزادی، توانایی، گزیر، اختیار ۳. هزینه؛ کارمزد ۴. کمک - هزینه؛ کمکِ دارایی، کمکِ پولی ۵. جیره، س ...
مَنظور: خواست، خواسته، آرمان، نگاه، انگیزه
آیکان، آیکُن: نمادک، نشان، نگارک
شَهوَت: ١. تَنکامگی، زنبارگی، مردبارگی، آمیزشجویی، آمیزشخواهی، آمیزشرانی، آمیزشپرستی، تَنجویی، آرزویِ جنسی، کامجویی ٢. فزونخواهی، افزونخواهی ٣. آزمند ...
آلَتِ تَناسُلی: اندامِ زادآور، زهار
رَقیب: برندەجو، برندەخواه، پیشجو، پیشخواه، هماورد، همچشم، بُردجو، بُردخواه
نُقطەیِ عَطف: چرخشگاه، دگرشگاه، آغازگاه
آذان: [گردآوردەیِ واژەیِ "آذَن"] گوش ها اَذان: نمازبانگ
ماضی: [دستورِ زبان] ( زمانِ ) گذشته
عَدَد، رَقَم: شماره نُمره: شمار
مُتِقاضی: درخواستگر، درخواست - کننده، خواهنده، خواهان، خواستار، خواهشگر، وژولنده
عامّ - اُلمَنفَعه: خدمتگزار، خدمترسان، همەسودرسان، بەمردم - سودرسان