پیشنهادهای کاردۆ / Kardo (١,٤٩٩)
اِعتِبار: ۱. باور ۲. ارزش، ارج ۳. آبرو ۴. ( بازار ) پشتوانه، ورسنگ ۵. راستی، درستی ۶. [کهنه] ارزیابی، ارزشیابی ۷. [کهنه] چیزی را نیک انگاشتن و شگفتی ...
اِستِقلال - طَلَبی: خودگردانیخواهی، خودگردانخواهی
آدرِس: ۱. نشانی، نام - و - نشانی، نام - و - نشان ۲. سخنرانی ۳. سرنامه ۴. سرنام ۵. گُسیل، فرستادن ۶. چیرگی، کاردانی
ترافیک: [بەویژه در رانندگی] ١. رفت - و - آمد ٢. راەبندان ٣. تنیدگی
مَحکوم: ۱. ( در قانونشناسی ) مشمولِ سزا، تاواندِه، تاواندَهنده، سزاکِش؛ بزەکارشناختەشده، دادباخته، ایراخته ۲. دستور دادەشده، فرمان دادەشده ۳. زیرِ دس ...
سِفارَت: ( سیاسی ) ١. دفترِ نمایندگی، دفترِ فرستادگی ٢. میانجیگری ٣. پیام، پیغام
اَمرِ به مَعروف وَ نَهی اَز مُنکَر: واداشتن به نیکی و بازداشتن از بدی
تَشبیه: مانندپنداری، همگونپنداری، همجورپنداری، برابرپنداری، همشکل - پنداری، یکسان - انگاری، همجورانگاری، برابرانگاری، برابرپنداری، مانندسازی، مانانید ...
سِل: بیماریِ شُش، شُش - گندیدگی، شُش - تفتگی، جگرتفتگی
دَخل: ١. [دربرابرِ هزینه] درآمد، سود، بهرە ۲. ( در مغازه ) سندوقِ پول ٣. ( نامِ بُنواژه ) [کهنه] درآمدن ۴. پادرمیانی، میانجیگری ۵. پیوند؛ وابستگی
سالارِ انگشترها
باطِل کَردَن: پس گرفتن، براندازی کردن، برانداختن، برافکنی کردن، برافکندن، از - میان - برداشتن، از میان بردن، دور ریختن، نامعتبر کردن، بەهم زدن، بیهود ...
بِلاتَکلیف: ١. پادرهوا، سرگردان، بی - برنامه؛ چشم - بەراه ٢. ناپیدا، ناآشکار، ناروشن
مُعتَرِض: واخواه، واخواست - کننده، واخواستگر، ناهمسو، ناهمفکر، ناخوشنود، ناخرسند
مَلَکەیِ زیبایی: شهبانویِ زیبایی ( beauty queen ) ، بانویِ جهان ( miss universe )
رِزیدِنت: پزشکِ دورەیِ استادی، پزشکیار، دستیار پزشکِ استاد
نابِغه: تیزهوش، باهوش، هوشمند، فرهوش
هَوَس: ١. گرایش، خواست، خواهش، آرزو، خواستەیِ دل؛ شور، سُودا ٢. تَنکامگی، زنبارگی، مردبارگی، آمیزشخواهی، آمیزشرانی، آمیزشپرستی، آمیزشجویی، تَنجویی، گ ...
آخِرین: پسین، واپسین، بازپسین، افدُمین؛ پایانی، تَهی؛ پسینیان، افدُمیان آخَرین: دیگر، دیگری، دگر؛ دیگران، دیگریان، دگران، سپسان
تألیف: ١. کتاب - نویسی، نگارشِ کتاب ٢. گردآوری
مُسَلَّم: ١. پذیرفته، پذیرفتەشده، پذیرش - شده ۲. آسان، آسوده، ساده، همچون آب خوردن ۳. [کهنه] راستین، بیچون - و - چرا، روشن، آشکار، سددرسدی، بی - گفتو ...
مُوازِنه: ١. هموَزنی، همسنگی، ترازینگی، برابری ٢. هموَزنسازی، همسنگسازی، برابرسازی، همسنجی، ترازسازی
آیرودینامیک: ۱. هواپویا، هواپویایی، هواجُنبی ۲. هواپویاشناسی
آچار: ۱. مهره پیچ، مهره گشا، پیچ گردان ۲. شاه کلید آچار: ۱. ترشی؛ ترش ۲. سرکه ای، لیمویی ۳. چاشنی ۴. زمینِ ناهموار
آدامس: جویدنی، جوندک، سقز، ژاژک، ژارک، جاجک، وینجی، آلوچ، اَلوچ، ژد، ( پارسیِ دری ) ساجق، ( بندری ) کُندروک
پارک کَردَن: نگهداشتن، ایستاندن
مَبذول: ١. بخشیده، بخشیدەشده، بخششی، داده، دادەشده، پیشکش - شده ٢. انجام - شده، بەجاآوردەشده ٣. پذیرفته، پذیرفتەشده، پذیرش - شده
مَمنوع - اُلخُروج: بەبرون - مرزبسته، بەبرون - بست، برون - ناگذر، مرزناگذر، برون - بازداریده
مُطمَئِن: ۱. آرام، بی - خطر، امن، ایمن ۲. دلگرم، باورمند، بیگمان، دلپر، اُستوان، اُستیگان؛ درستکار، روراست
سَهل - انگاری: سربەهوایی، بی فکری، ولنگاری، سادەانگاری، سستکاری، فراموشکاری، ناهشیاری، بی بندوباری؛ شلختگی
حُلول: ١. آغاز، سرآغاز، ازسرگیری ٢. رخنە ( یِ چیزی در چیزی دیگر ) ٣. رخنە ( یِ روانِ یک فرد در تنِ فردی دیگر )
آب نَبات: شکرینه، شکربسته، بپرمه ( در گویشِ زرند )
اِتِّصال: ١. پیوند، پیوندزنی، پیونددهی، پیوندشدگی، پیوست، پیوست - شدگی، بەهمرسی، همرسانی، چسبیدگی ٢. [کهربا / الکتریسیته] برخورد ( کهربایی / الکتریکی ...
سَهل - اِنگار: سربەهوا، بی فکر، ولنگار، سادەانگار، سستکار، فراموشکار، ناهشیار، بی بندوبار؛ شلخته
ساکِت: ١. خاموش، آرام، بی - سِدا، بی - صدا، لب - بسته، دهن - بسته ۲. کسی که چیزی نگوید ۳. ( جملەوار، دستوری ) [مردمی] خاموش! هیچی نگو! هیچی نگید! دهن ...
مُتِعارِف: ١. رایج، همەجاگیر، همگانی، باب، باب - شده، بەهنجار، شناخته شده، نامدار، سرشناس ٢. ( جنگ - ابزارِ / سازوبرگِ ) ناهستەای / نااَتمی ٣. شناسند ...
آکتیو: ۱. کوشا، کوشان، کوشنده، کوششگر، کارآمد، کاری، پرکار، پرکنش، کنشوَر، کنشگر، پویا، تکاپوگر ۲. کارساز، کارگر، کارآمد، کارا، به - کار، هناینده، هن ...
باکِره: دوشیزه، دختر ( ی که هرگز همخوابگی نکرده است )
آنزیم: ( کیمیا، زیست - شناسی ) زیمایه، کنشگر
طَبَقەیِ پایین: رستەیِ / تودەیِ پایینِ مردم
آنطَرَف: آنسو، آنوَر، آنسر، آنجا، وراَنبر
تُوطِئه: ساخت - وپاخت، زدوبند، دست - بەیکی کردن، زمینەسازی، پاپوش - سازی
آشِ قَرِهقُروت: ترف، ترفینە
خشکسار، خشکاد
آریستوکراسی: والازادگی، بزرگزادگی، مهترزادگی، نژاده - زادگی؛ نیکزادگی، پاکزادگی
اِملاء: گفتارنویسی، گفتەنگاری، درستنویسی
طَبَقِ اِخلاص: سینیِ بی - آلایشی، کمکِ بدونِ چشم داشت
آماتور: ۱. دوستار، دوستکار ۲. نوکار، تازەکار، خامدست
مُورِد: ١. بابت، باره، زمینه ۲. جریان؛ مشکل ۳. [کهنه] درونشد، درونرفت؛ نشستگاه، فرودگاه ۴. [کهنه] آبشخور ۵. درختچه ای همیشه سبز با گل های سفید و میوا ...
آفلاین، اُفلاین: نِت - خاموش، بی - نِت، بدونِ - نِت، بیرون - از - نِت، سَمیرەگسسته، ناکنشور، ناپیوند، ناپیوسته، ناهمگاه،