پیشنهاد‌های کاردۆ Kardo (١,٤٤٩)

تواناییِ پولی

دور از شما، دور از همه، دور از همگی

انجمنِ رایزنیِ راه گُشایی

تودەهایِ مردم، تودەهایِ همزیستگاه

شهروندی

واکِشیدەشدگی، ربودەشدگی

حَیاط: هواباز، سرا، میانسرا، پردیس، پردیسگاه، فراخه

مُحَوَّطه: هواباز، پردیس، میدانگاه، مانشگاه، فراخه

تا این وخت، تا این دَم، هنوز، این روزها، اکنون، اینک، کنون، همین وخت، ایدون

تا آگاهی دیگر، تا آگاهی دیگر در آینده

تا آگاهی دیگر/دوم، تا آگاهی دیگر/دوم در آینده

قَد: درازا، اندام، بالا، بلندی، بلندا قُد: یکدنده، سرسخت، لجباز

تازنده، تازشگر، یورشگر، یورشبر، آفندگر، تکاور

دندەی آزاد رفتن

دندەی آزاد

به خدمت کَسی رسیدن

فرازونشیب/بالاپایین - شدگی/کِشندِ آب

تَسویه حِساب کَردَن: ١. پاک از پاک کردن، پاکسازی / برابرسازی / تراز کردن، ارزیابیِ دارایی کردن ٢. تاوان گرفتن؛ تاوان دادن

برادرپدر، کاکو، اَمو، آمو

آیینِ پذیرایی / مهماننوازی، سورِ پیشوازی

سپاەسان، سپەگون، ارتشواره

خشکسار، خشکاد

خشکسارواره، خشکادواره

۱. جدا، جداگانه، سوا؛ جدا کردن ، بیرون آوردن؛ به شمار نیاوردن، نادیده گرفتن. ۲. ( در اسلام ) انشاالله گفتن

به شمار نیاوردن، نادیده گرفتن، بیرون کردن، جدا کردن، سوا کردن

با آمادگی زیاد

۱. شناسه، کیستی ۲. چیستی

سرگرداننده، سرپرستِ کارگذار، سرپرستِ انجامی

ایمن، درپناه، دَراَمان، دَراَمان - بوده، دَراَمان - مانده

ایمنی، درپناه - بودگی، درپناه - ماندگی، دَراَمان - بودگی، دَراَمان - ماندگی

( خودرو، ترَن، هواپیما، کَشتی و دیگری ) کارگاهِ بازسازی، کارگاهِ نوسازی

به ردەی رویداد، برپایەی رخداد

به ردەی الفبا، برپایەی الفبا

شهروندی، وابستگی کشوری/میهنی

قابِلِ - اِتِّکا: باورپذیر، استوان

باورپذیر، درست، راست و درست، جایِ باور، استوان

در دست بررسی/بازبینی بودن

چشمگیر، گیرا، دیدنی، آگاەکننده، خودنما

جَلبِ تَوَجُّه کَردَن: آگاه کردن، واکشیدن، واکشی، توی چشم خوردن، به چشم آمدن، به نگر آمدن، چشمگیر بودن/ شدن، خودنمایی کردن

آبِ بَقا: آبِ بازماندگی، آبِ زندگی، آبِ زندگانی؛ آبِ جاودانگی، آبِ نامیری

آبِ تَبَلوُر: گِناب، آبِ درخشان، آبِ بُلوری

آء: درختِ کَرنا

آبِ حَسرَت: آبِ افسوس، اشک، آبِ رسانه

آبحُوضی: آبکِش، آبکِشِ آبگیر، آبگیربان

آبِ حَیات: آبِ زندگی، زیست - آب؛ آبِ جاودانگی؛ جانفَزا

آبِ خَسَق: آبِ گُلِ کاویشه

آبِ صَفا: آبِ سازش، آبِ یک رنگی؛ ( در درویشی ) روراستی و راستیتِ پارسایی

آب صِفَتی: آب سرشتی ۱. سودمندی، سودبخشی، سوددهی، پُرسودی ۲. فروتنی، افتادگی

آبِ طَرَب: مِیِ انگوری، بادەیِ رامش

آبِ قَصیل: آبِ خید/خوید