پیشنهادهای کاردۆ Kardo (١,٤٤٩)
تَدریج: کم - کم، اندک - اندک، خرده - خرده، رفته - رفته، گام - به - گام، پله - به - پله، پایه - به - پایه، آهسته - آهسته
( در ورزش ) تیمِ/گروهِ کشوری
نَقلِ مَکان کَردَن: جابەجا شدن، باروبنەکِشی کردن، کاچالکِشی کردن، کوچ کردن، کوچیدن، از جایی ( به جایِ دیگری ) رفتن
اَسباب - کِشی: جابەجایی، باروبنەکِشی، کاچالکِشی، کوچ
اَثاث - کِشی: جابەجایی، باروبنەکِشی، کاچالکِشی، کوچ
آرطی: کلان رگ، مام رگ
آرشیویست: بایگان، کارمندِ پرونده - خانه
آرکاد، آرکِید: بازارچه، تیمچه
آرکاد، آرکِید: بازارچه، تیمچه
آرکه گون: ( زبان زدِ گیاه شناسی ) زُرفینَک
آرکِئوزوئیک: [یکمین دوره از دورانِ زمینشناسیِ پریکامبریَن که نشانه - هایِ زندگی در آن دیده نشده است] نازیستگی
آرکِئولوژی: باستانشناسی
آرکِئولوگ: باستانشناس
آرگو: زبانِ زرگری
آرم: ۱. نشان، نشانه؛ مدال ۲. سربرگ، سرکاغذ ۳. انگ
آرنیکول: ماسه - زی
آروغ: گلوباد، بادِ گلو
آریتمِتیک: دانشِ شمارگان، رایشگری، مارش، شمارش
آریستوکرات: والازاده، بزرگزاده، مهترزاده، نژاده - زاده؛ نیکزاده، پاکزاده
آریستوکراسی: والازادگی، بزرگزادگی، مهترزادگی، نژاده - زادگی؛ نیکزادگی، پاکزادگی
آریوه: ( زبان زدِ اسبدوانی ) تک - انجام
آزادیطَلَب: آزادیخواه، آزادیجو
آزادیطَلَبی: آزادیخواهی، آزادیجویی
آزال: [گردآوردە - یِ واژە - یِ "اَزَل"] بی - آغازها، بی - سرها؛ دیرینگیها
آزبِست: پنبه - یِ کوهی، پنبه - یِ نسوز
آزُرده - خاطِر: آزرده - دل، دل - آزرده، آزرده، رنجیده، دلگیر
آزِفَه: ۱. رستاخیز ۲. شتابنده
آزِم: ۱. دندانِ نیش، دندانِ ناب ۲. پرهیزکننده، پرهیزگر، خوددار
آزمایشات: [گردآوردە - یِ واژە - یِ "آزمایش"] آزمایشها
آژانس: نمایندگی، کارگزاری؛ بنگاه؛ سازمان
آژان: ۱. نماینده، کارگزار ۲. گماشته، پاسبان ۳. مزدور
آژانسِ بِینُ - المِلَلیِ اِنِرژیِ اَتُمی: سازمانِ میانکشوریِ نیرویِ هسته ای
آژانسِ مُسافِرَتی: دفترِ گردشگری، دفترِ گردش، دفترِ گشت - و - گذار، دفترِ گشت
آژانسِ مُعامِلات: بنگاهِ دادوستد ( زمین و خانه )
آژور: رُوزَندوزی
آژیوتاژ: ( بازرگانی ) سفته - گری، سفته - بازی
آسِ عَصّاری: خَراس، آسیابِ روغنگیری
آس: ۱. ( بازیِ برگ ) تکخال ۲. تک، تکتا، یکتا، یگان ۳. سنگِ آسیاب
آسانسور: آسانبر، بالابر
آسپتیک: پاک، پاکشده، گندزداشده، سِتُروَن
آسپِرین، آسپیرین: دردزُدا، دردبر
آسپِرین، آسپیرین: دردزُدا، دردبر
آسپسی: پاکی، پاکشدگی، گندزداشدگی، سِتُروَنی
آستراکان: پوستِ بخارایی
آسترولوژی، اَسترولوژی: ستاره شناسی، اخترشناسی، اخترماری
آستیگماتیسم: ( چشمپزشکی ) کَژبینی
آسِتیلِن، اَسِتیلِن: جوشین
آسره، اُسرَه: ۱. دوال، زرهِ استوار ۲. دودمان، خاندان، خویشاوندان، بستگان
آسطرُنومیا: ستاره - شناسی، اخترشناسی، اخترماری
آسفالت: گَجف، گَجفه، گَژفه