پیشنهادهای کاردۆ Kardo (١,٤٤٩)
آدَمی سیرَت: نیک سرشت، نیک منش، نیک انسان، خوشخو
آدمیرال: دریاسالار، دریابُد، ناوسالار
آدنویید / آدنوئید: بادامه، بادامک، بادامه بافت
آدنویید / آدنوئید: بادامه، بادامک، بادامه بافت
آدهِسیون: ۱. چسبیدگی، دوسیدگی ۲. پیوستگی، پیوست، پیوند ۳. هواداری، هواخواهی ۴. همسویی ۵. خرسندی، خوشنودی ۶. پذیرشِ هموندی/وابستگی ( در یک باشگاه، بنی ...
آدُنیس / آدونیس: ( گیاه شناسی ) شاه لاله
آدُنیس / آدونیس: ( گیاه شناسی ) شاه لاله
آدیاباتیک / آدیئاباتیک: [در چیهرشناسی ﴿فیزیک﴾] ( فرایندِ ) بی دررُو
آدیوگرام / آدیُگرام: شنوایی نگاره، شنوایی نگاری
آدیولوژی: شنوایی شناسی، نیوشش شناسی
آدیومِتر: دستگاهِ شنوایی سنج
آدیومِتری: شنوایی سنجی
آدیومِتریسیَن: شنوایی سنج، سنجش گرِ شنوایی
آذاراقی، آذارقی: ( گیاه شناسی ) کچوله، کلوچه
آذاراقی، آذارقی: ( گیاه شناسی ) کچوله، کلوچه
آذان: [گردآوردەیِ واژەیِ "آذَن"] گوش ها اَذان: نمازبانگ
نمازبانگگو، نمازبانگدِه
آذَربایجان: آذربادگان، آذرآبادگان، آتورپاتکان
آذان ُالاَرنَب: ( گیاه شناسی ) سگ زبان، خرگوشک
آذَریون: ۱. آذرگون، آتشگون، آتشفام ۲. گُلِ لاله، لاله - دختری، آلاله ۳. گُلِ همیشه - بهار، گُلِ آفتابگردان، گُلِ نگونساز ۴. بخورمریم
آذی: خیزاب، کولاب، کوهه، آب کوهه؛ اُشتُرَک، خیزابه، کولابه، خیزابِ کوتاه
آذوقه، آذوغه: توشه، توشک، خواربار، خواروبار، خوراک، خوراکی، خوردنی، خوان، آزوک، آزوغه
آرا، آراء: [گردآوردەیِ واژەیِ "را"، "راه" یا "رای"] راها، راهها رایها، نگرها، اندیشه - ها، بُوشاها
آرا: ( در گویشِ یزدی ) خوب، نیک آرا: ( کوتاەشدەیِ واژەیِ "آراینده". نمونه: انجمن - آرا، خانەآرا، جهان - آرا )
آرابِسک: ۱. آذین بندی عربی ۲. [از گونه هایِ خُنیایِ ﴿موسیقیِ﴾ ترکیه ای]
آراقیطون: باباآدم
آراشید: بادام - زمینی، پسته - زمینی، پسته یِ شام
آرامِش طَلَب: آرامشخواه، آسایشخواه، رامشجو
آرامِشطَلَبی: آرامشخواهی، آسایشخواهی، رامشجویی
آرتروپود، آرترُپُد: ( جانورشناسی ) بندپایان
آرتروگرافی: ( پزشکی ) بندنگاری، پرتونگاری از بندِ استخوان
آرترولوژی: ( پزشکی ) بندشناسی
آرتِزیَن: چاهِ آبفشان، خیزچاه، چاهِ جهنده
آرتیشُو: کنگرفرنگی
آرتیست: هنرمند، هنرپیشه، هنرور، بازیگر
آرتیزان: ابزارمند، بااَبزار، ابزاردار
آرتیکل / آرتیکِل: ۱. گفتارنامه، سخننامه، نوشتار ۲. ( بازرگانی ) قلم، کالا، چیز ۳. ( قانونشناسی ) بند، ماده ۴. ( در کتاب ) موسم ۵. ( دستور ) واکِ شناس ...
آرخ: نِزار، لاغر؛ ناتوان، کمتوان
آردِل: [در گذشته] پِیک؛ پیشکار، گماشته، فرمانبر
آرخالِق، اَرخالُق، آرخِلوق: نیم - تنه، تن - پوش، کَپَنَک، تن - زیب، پنبه - دوخته [در روستاهایِ استانهایِ ( فارس ) و ( بوشهر ) ، "اَلخُلَک" و یا "اَرخ ...
آرِسطولوخیا: ( گیاه شناسی ) زَراوَند
آرشه: کمان، کمانه ۱. ( چوبِ نواختنِ سازهایِ زهی ) ۲. ﴿یک گونه خوراکی از فرآورده یِ شیری و نیرومندِ ( سنگسر ) ﴾
آرشیو: بایگانی، پرونده - خانه
آرشیتِک، آرشیتِکت: مهراز، سازه - گر، سازه - پرداز، آبادگر، رازیگر، والادگر
آرشیتِک، آرشیتِکت: مهراز، سازه - گر، سازه - پرداز، آبادگر، رازیگر، والادگر
حاضِر و غایِب: هَست و نَهَست، ( در زبانِ گفت وگو ) هستم ( = حاضرم ) / نیست ( = غایبِ )
حُضور و غیاب: هَست و نهست، هست و نهستی؛ بود و نبود، بودن و نبودن
رَدیف: راسته، راستا، ستون؛ رده
به صَف شُدَن: ردیف/راسته/ستون ساختن
به خَط شُدَن: ردیف/راسته/ستون ساختن