پیشنهادهای کاردۆ / Kardo (١,٤٩٩)
آلچی: گیرنده، ستاننده
مَحکوم به . . . : ١. مشمولِ سزایِ . . . ، دستورِ / فرمانِ چیزی برایِ کسی بریده شدن ٢. دچارِ ( سرنوشتِ ) . . . ، سرنوشت کسی / چیزی . . . بودن
حَیاطی: ١. ابرمهم، بسیار مهم، ابرنیازین، ابربایسته ٢. زیستی، زندگانی، زنده بودن
آخِذ: ۱. گیرنده، دریافت کننده ۲. شتری که فربه شده باشد ۳. شتری که تازه دندان اش در آمده باشد ۴. شیری که از سختی ترشی، زبان اش را بگزد
آغاج: ۱. درخت ۲. چوب ۳. فرسنگ
آفِسمان: نشست
آکومولاتور، آکومولاتُر: انباره ﴿باتِری﴾
جِسارَتا: بی - ادبیِ، گستاخیِ؛ با بی - ادبی، با گستاخی
مُحَوَّطه: هواباز، پردیس، میدانگاه، مانشگاه، فراخه
ضَرورَت: بایستگی، نیاز
فراگرفتن، زیر کارسازی گذاشتن، دچار کارسازی کردن
آلِهَه: [گردآوردەیِ واژەهایِ "اِله" و "اِلهه"] پرستیدگان، ایزدان، خدایان
آپارتاید: [پیشتر در آفریقایِ پایین دست] جدانژادی، جداگری نژادی
مٶنَّث: ماده، مادینه، زن، زنانه، خانم، خانمانه
حَرفِ نِدا: [دستورِ زبان] واژەیِ سدا کردن
مَحکوم به نابودی: دچارِ ( سرنوشتِ ) نابودی، سرنوشت کسی / چیزی نابودی بودن
وُرود مَمنوع اَست: درون شدن / درون رفتن /درونشد / درونرفت / درونروی / تورفتن روا / قانونی نیست، رفتن به اینجا / آنجا قانونی نیست
مشمولِ سزایِ مرگ شدن، دستورِ / فرمانِ مرگ برایِ کسی بریده شدن
حُکمِ اِعدام: دستورِ مرگ، فرمانِ مرگ
دُشمَنِ مُشتَرَک: دشمنِ یکسان
یکپارچگیِ اُروپا
انجمنِ کارگری
اِعتِصاب - کُنَنده: پرهیزنده، پرهیزشگر ١. دست - ازکارکِش، کارپَرهیز، سرپیچیگر در کار، نافرمان از کار ٢. خوراکپَرهیز
صِفَتِ برتر: [دستورِ زبان] ویژگیِ برتر
صِفَتِ مُوروثی: [دستورِ زبان] ویژگیِ واگذارپذیر / واگذارشده
صِفَتِ فَرعی: [دستورِ زبان] بَستواژه
صِفَتِ برترین: [دستورِ زبان] ویژگیِ برترین
قِیدی: [دستورِ زبان] بَستواژەای
ظَواهِرِ سُنَّت: روالِ آیین، روندِ راه و روش
ظَواهِرِ اَمر: روالِ کار، روندِ کار
اُسَرایِ جَنگیِ آلمانی دَر اِتِّحادِ جَماهیرِ شورَوی: زندانیانِ جنگیِ آلمانی در یکپارچگیِ جمهوریهایِ شوروی
تَرفیع گِرِفتَن: پایه دادن، پایە گرفتن، درجه گرفتن
ضِدِّجاسوسی: جاسوس - ستیز، جاسوس - ستیزی
قَصّاب - باشی: سرگوشتفروش، سرگوشتگر، سرگوشتکار
اُتاقِ اِنتِظار: اتاقِ همراهان، اتاقِ نشستن، اتاقِ همگانی
خَراجگُذار: باجپرداز، باجگذار
خِیرِ مَقدَم گُفتَن: خوش - آمد گفتن
گذشت نکردن، نبخشیدن، امان ندادن
ضِدِّهَوابُرد: پدافندِ هوابرد
پایگاهِ پدافندِ هوایی
مَحکوم به باخت: سرنوشت باخت، سرنوشت بازندگی، سرنوشت شکست، سرنوشت کسی / چیزی باخت بودن
آلتروپیزم: دگروارگی، چندوارگی، چندریختی
آلتِرناتیو، آلتِرناتیف: ۱. گزین، گزینه، گزینش ۲. جایگزین، جانشین، راەکارِ دیگر، راەچارِ دیگر، راهِ/کارِ دیگر، پیشنهادِ دیگر ۳. ( فیزیک ) دگرواره ای، ...
آلطونِ سُفلی: زرینه یِ پایین
آلدِهید، آلدِهاید: ( کیمیا/شیمی ) گریزآب
آلدِرِ گیلانی: ( گیاەشناسی ) توسکا، توسه، رَزدار
آنتیپیرین، اَنتیپیرین: تب - بُر، تب - ستیز
نَفَرِ بَعدی: نفرِ دیگر / دیگه / سرِ نوبت / سپسین
صَندَلیِ عَقَب: سَندَلیِ پُشت
فِیصَله دادَن: چاره پیدا کردن، رسیدگی کردن، انجام دادن، به انجام رساندن