پیشنهادهای کاردۆ Kardo (١,٤٤٩)
آلبومینویید، آلبومینوئید: سفیدەمانند، سفیدەسان، سفیدەوار
آلبومینوری: ( بودنِ بیش ازاندازه یِ آلبومین در پیشاب که برآمده از ناهنجاریهایِ قلوەایی می باشد ) پیش - سفیدگی
آلبومینه، آلبُمینه: ( دارایِ آلبومین و سفیدەیِ تخم مرغ ) سفیدەای، سفیدەدار
آلبومِن، آلبُمِن: سفیده؛ سفیدەیِ تخمِ مرغ
آلبوم: جُنگ، کَشکول، گُلچین؛ دیوان؛ نگارەدان، فرتوردان
آلامِ نَفسانی: دردهایِ درونی/احساسی/روانی، رواندردها
آلبومِ عَکس: نگارنامه، نگاردان، جُنگ، فرتورنامه، فرتوردان
آلامِ جِسمانی: دردهایِ تَنی/اندامی، تَندردها
آلام: [گردآوردەیِ واژەیِ "اَلَم"] دردها، رنجها
آلاگارسُن: ( بەویژه در آرایشِ زنان ) پسرانه، پسرمانند، پسروار، پسرواره
آلاف: [گردآوردەیِ واژەهایِ "اَلف" و "اِلف"] هزارها، هزاران
آلارم: ۱. هشدار؛ آژیر؛ آمادەباش؛ سُرنایِ آمادەباش ۲. ترس، هراس، بیم، باک
آلارتور: دوسره، رفت - و - برگشت
آلاخون - و - الاخون: دربەدر، آواره، سرگردان، بیخانمان، خانەبەدوش، بینوا، بیپناه، بیسروسامان
آلاچیق، آلاچُق: آلونک ۱. سایبان، سراپرده، شاەنشین، تاژ، تارُم ۲. کَپَر، کوخ، کومه، خانەیِ تارُمی، کلبه یِ چوبی ۳. باغ، پرچینگاه
آلاتِ موسیقی: سازها، سازهایِ نوازندگی، سازهای خنیایی، خنیاابزارها، نواابزارها، خنیایگان
آلاتِ لَهو: سازوبرگِ سرگرمی/خوشگذرانی، خوشی - ابزار
آلاتِ قُمار: سازوبرگِ گروبندی، مَنگ - ابزارها
آلاتِ فِعل: توسریخورها؛ بیدست وپاها
آلاتِ صِید: سازوبرگِ شکار/نخجیر، شکارابزارها
آلاتِ صُوتی: اندامهایِ آوایی
آلاتِ دِفاعی: سازوبرگِ پدافند/پشتیبانی، پدافندابزارها
آلاتِ جارِحه: شکنجەابزارها، شکنجکها، زینەها
آلاتِ تَنَفُّسی: اندامهایِ دم - و - بازدم، دَمگَرها
آلاتِ تَناسُلی: دستگاەهایِ زادآور؛ شرمگاەها، زهارها
آلاتِ تَغذیِّه: اندامهایِ گوارشی/گوارنده، گُوارندەها
آلا، آلاء: [گردآوردواژه] روزیها؛ خوبیها، نیکیها، نیکوییها؛ بخششها، دادەها، پیشکشها
آلور: زبانزدِ هواپیمایی؛ روش
آلوژِن: برونزا، برونزاد، برونروینده؛ برونی، بیرونی
آلِهَه: [گردآوردەیِ واژەهایِ "اِله" و "اِلهه"] پرستیدگان، ایزدان، خدایان
آلودا: چُولی
آلماناک: گاهشمارِ ستارەشناسی، سالنما، زیگ
آلِگرو: ( خُنیا/موسیقی ) تُند
آلگا: ( گیاه ) جُلبک
آلکالوئید، آلکالوید: ( پزشکی، گیاەشناسی ) زاکگونگان
آلکالوئید، آلکالوید: ( پزشکی، گیاەشناسی ) زاکگوگان
آلطونِ عُلیا: زرینه یِ بالا
آلطونِ سُفلی: زرینه یِ پایین
آلش: ( بازرگانی ) ۱. جایگزین کردن، جابەجا کردن، یکی دیگر دادن، پایاپای کردن ۲. خرید، داد
آلِرژی: زودکُنشی، خدشەپذیری، کارسازپذیری، هنایشپذیری، سُهندگی، سِتُرسایی
آلدِهید، آلدِهاید: ( کیمیا/شیمی ) گریزآب
آلدِرِ گیلانی: ( گیاەشناسی ) توسکا، توسه، رَزدار
آلچی: گیرنده، ستاننده
آلتون: ۱. زر؛ زرِ سرخ ۲. کنیز، کنیزک، زرخرید
آلتیمِتر: فرازیاب، بلندی - سنج، اُوج - نما
آلتِن: ۱. ناخواسته ۲. ریشخندی ۳. ابزاری
آلتو: ( خُنیا ) ۱. ( سِدایِ ) آلتو ( = زیرترین میدانِ سِدایِ مرد؛ بَمترین میدانِ سِدایِ زن ) ٢. سدایِ اوج ۳. بَمساز ۴. ( سازِ ) آلتو ۵. گونەای شیپورِ ...
آلتروپیزم: دگروارگی، چندوارگی، چندریختی
آلتِرناتیو، آلتِرناتیف: ۱. گزین، گزینه، گزینش ۲. جایگزین، جانشین، راەکارِ دیگر، راەچارِ دیگر، راهِ/کارِ دیگر، پیشنهادِ دیگر ۳. ( فیزیک ) دگرواره ای، ...
آلتِرناتیو، آلتِرناتیف: ۱. گزین، گزینه، گزینش ۲. جایگزین، جانشین، راەکارِ دیگر، راەچارِ دیگر، راهِ/کارِ دیگر، پیشنهادِ دیگر ۳. ( فیزیک ) دگرواره ای، ...