پیشنهادهای کاردۆ Kardo (١,٤٤٩)
اِنشا: ١. نوشتۀ ادبی، نوشتار، گفتارنامه ۲. ( نامِ بنواژه ) آموزش نویسندگی؛ نگارش ۳. نویسندگی ۴. ( نامِ بنواژه ) آفریدن، پدید آوردن ۵. ( نامِ بنواژه ) ...
آگراندیسمان: ۱. ( نگارەبرداری/عکس - برداری ) بزرگسازی ۲. بزرگنمایی، بزرگسازی، بزرگگری ۲. گسترش
آوانس: ۱. ( بازی، فوتبال ) نادیدەگیری، چشمپوشی، گذشت، بخشش ( از اشتباه و قانونشکنی در بازی ) ؛ زمان ، زماندهی، شانس، شانس - دهی، بخشش ۲. پیشپرداخت، پ ...
تَسویه حِساب: ١. پاک - از - پاککاری ، پاکسازی / برابرسازی / ترازسازیِ حساب، ارزیابیِ دارایی ٢. تاوانگیری؛ تاواندهی
اِجتِماعی: ١. گروهی، مردمی؛ همگانی؛شهروندی ٢. خوش - برخورد، خوش - رفتار، خونگرم، گشادەرو، باادب ٣. مردم - بنیاد، مردمگرا، مردم - دوست؛ گروەزی، گروەگر ...
مُرتَکِب: ١. آغازگر، آغازکننده، آغازنده؛ سرگرم - شونده ٢. سوارشونده ٣. برنشیننده ۴. سازنده، فراهم - آور، فراهم - آورنده، زاینده، زایا ۵. بەجاآور، بەج ...
آرا، آراء: [گردآوردەیِ واژەیِ "را"، "راه" یا "رای"] راها، راهها رایها، نگرها، اندیشه - ها، بُوشاها
اِطمینان: ١. دلگرمی، آرامش، بی - خطری، ایمنی ۲. باور، باورداشت، خوشگمانی، بیگمانی، دلپُری، آسودەدلی، دل - آسودگی، اُستوانی، اُستیگانی
تَمَدُّن: ١. فرهنگ - پیشگی، فرهنگ - بنیادی ٢. شهرنشینی، شهرگرایی، شهرآیینی
توریا: خواهرِ پدر، خواهرپدر، کاکی
خُنثی: [دستورِ زبان] بیجِنسیت، بیجِنس، بیسو، میانجی
عِیدی: پیشکشیِ جشن، پیشکشیِ نوروز، بهروزانه
فرازونشیب/بالاپایین - شدگی/کِشندِ آب
هِلالِ اَحمَر: کمانەیِ سرخ
تَعَجُّب: شگفت، شگفتی، شگفتایی، شگفت - زدگی، سرگشتگی، خیرگی، مدهوشی، مات - شدگی
اِرتِکاب: ١. آغازگری، آغازکنندگی، آغازندگی؛ سرگرم - شوندگی ٢. سوارشوندگی ٣. برنشینندگی ۴. سازندگی، فراهم - آوری، فراهم - آورندگی، زایندگی، زایایی ۵. ...
جَمعیَّت: ١. [انسان، جانور] شمارِ ساکنان، شمارِ مردم، شمارِ باشندگان، شمارِ زیستوَران، تَنشمار، [نیز جانداران] شمار ٢. آکندگی، پُری، انباشتگی
مُحتَمِل: ١. انجامپذیر، انجام - شدنی، شدنی، رخدادنی، رویدادنی؛ شایدی، شایمند، گویا؛ شاید ٢. گمان - شده، گاس - شده، گمانی، گاسی ٣. شکیبیده، شکیب - کرد ...
تازنده، تازشگر، یورشگر، یورشبر، آفندگر، تکاور
حُکومَت: ١. کشوَرداری، سرزمینداری، قلمروداری، شهرداری، روستاداری، فرمانروایی، فرمان راندن ٢. چیرگی ٣. داوری، دادوری ۴. فرماندهی، فرمانداری ۵. پادشاهی
اِجازه: پروانه، رواداشت، روادید، گذاشتن، هِشتن؛ همسویی؛ توانستن
ماضیِ بَعید: [دستورِ زبان] ( زمانِ ) گذشتەی دور
مُنَظَّم: آراسته، هماهنگ، سامانمند، سازمانمند، آرایشمند، دهنادمند، دهنادین
مُنحَرِف: ١. کجراهەرو، کجرو، کژرو، بیراهەرو، بیراهه، گمراه، سستگام، ازراەبەدررفته، سرگشته، چَفسیده؛ تباه، تباهکار، ناراست، نادرست، تاریکجو، تاریکپرست ...
غایی، غائی: پایانی، واپسین، انجامین، فرجامین
( خودرو، ترَن، هواپیما، کَشتی و دیگری ) کارگاهِ بازسازی، کارگاهِ نوسازی
قُوّەیِ حافِظه: ١. نیرویِ یادآوری ٢. نیرویِ یادسپاری ٣. نیرویِ ذهن
دَخل: ١. [دربرابرِ هزینه] درآمد، سود، بهرە ۲. ( در مغازه ) سندوقِ پول ٣. ( نامِ بُنواژه ) [کهنه] درآمدن ۴. پادرمیانی، میانجیگری ۵. پیوند؛ وابستگی
تَمَرکُز: ١. کانونمندی، هستەگرایی، نافەگرایی، وندسارمندی، میانگرایی، کُیانگرایی؛ یکجایی؛ همایش، گردهمایی، گردآوردی، گردآمدن؛ دورهمی ٢. هشیاری، هوشیار ...
تا این وخت، تا این دَم، هنوز، این روزها، اکنون، اینک، کنون، همین وخت، ایدون
تَخفیف: ١. سبک کردن ۲. کاستن، کم کردن، کاهش دادن، کاهش، پایین - آوری، اُفت، کمشدگی ۳. کاهشِ بها، کاهشِ نرخ، بهاکاهی، نرخشکنی ۴. [دبی، دستورِ زبان] کو ...
تُحفه: ١. ارمغان، رەآورد، پیشکش، پیشکشی ۲. کمیاب و گرانبها، کمیاب و باارزش
آمِره: ( جنسِ مادینه ) دستوردهنده، فرماندهنده، فرمانده، فرماینده، فرمانپاد، فرمانبُد، فرمایش - کننده؛ کارفرما
آتُو: ۱. ( در بازیِ برگ ) برگِ برنده ۲. بهانه، دست آویز ۳. گاف، سوتی ۴. شاهبرگ
یَقین: بیگمانی، باور، باورداشت، دلپُری، دل - استواری
سِل: بیماریِ شُش، شُش - گندیدگی، شُش - تفتگی، جگرتفتگی
آتُلیه: کارگاه، کارکده؛ کارگاهِ هنری، هنرکده، هنرگاه؛ نگارخانه، نگارستان
لَغو: ١. پسگیری، پس گرفتن براندازی، برافکنی، از - میان - برداری، از میان برداشتن، دورریزی، نامعتبرسازی، بەهمزنی، بیهودەسازی، تباەسازی، پوچسازی، از - ...
اِنحِراف: ١. کجراهەروی، کجروی، کژروی، بیراهەروی، بیراهگی، گمراهی، ازراەبەدررفتگی، چَفسیدگی ۲. کج - شدگی، کجی، خمشدگی، خمیدگی، کجدیسی، کژدیسی، کژیدگی، ...
لَعنَتی: نفرین - شده، نفرینی
انجمنِ رایزنیِ راه گُشایی
اِعلامیه: بیاننامه، آگاهینامه، بانگنامه، پخشنامه، جارنامه، آگهینامه
جِنایَت: ١. انسان - کُشی، کشتار؛ گناهِ بزرگ ٢. بزه، بزهکاری، تبهکاری
بیشُعور: ١. بیدرک، نادان، کودن، بیخرد ۲. نا آگاه
آمین: چنین باد، ایدون باد
اِمتیاز: ١. برتری، برجستگی، خوبی، سود؛ نمره؛ بخشش ٢. پروانه، پروانەیِ بهرەبرداری / درآمدزایی / کار ٣. جداگانگی، نایکسانی؛ جداسازی
آوانتاژ: ۱. ( بازی، فوتبال ) نادیدەگیری، چشمپوشی، گذشت، بخشش ( از اشتباه و قانونشکنی در بازی ) ؛ زمان ، زماندهی، شانس، شانس - دهی، بخشش ۲. پیش - پردا ...
حافِظه: ١. یاد، ذهن، ویر، هوش ٢. یادسپاری ٣. یادآوری
رَئیس: کارفرما، سرپرست، بزرگ، پیشوا، رهبر، سردار، سردسته، سرکرده، سرگروه، سرور، مهتر، [در آمیختگی واژه] سر -
حَرفِ اِضافه: [دستورِ زبان] فزونواژه، افزونواژه