پیشنهاد‌های کاردۆ Kardo (١,٤٤٩)

بازدید
١,٦٦٨
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سَنَدِ مالِکیَّت: گواهیِ دارندگی، بنچاکِ دارندگی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سَنَد: گواهی، گواه، برگه، پنچاک، بنچک، پیمان، پیمان - نامه، دستک، دبیزه، تزده

پیشنهاد
١

حَقِّ تَقَدُّمِ دَر رانَندِگی: ( سواره ) حقِ پیشی گرفتن / پیشتازی در رانندگی

پیشنهاد
١

حَقِّ تَقَدُّمِ عُبور با وَسیلەیِ نَقلیەیِ مُقابِل: ( سواره ) حقِ پیشی گرفتن / پیشتازی با خودروِ / ترابرِ روبەرو

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

حَقِّ تَقَدُّم: ( سواره ) حقِ پیشی گرفتن، حقِ پیشتازی؛ ( پیاده ) حقِ پیشی گرفتن، حق پیشگامی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

حَقِ تَقَدُّمِ عُبور: ( سواره ) حقِ پیشی گرفتن، حقِ پیشتازی؛ ( پیاده ) حقِ پیشی گرفتن، حق پیشگامی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مَردِ حِسابی: مردِ کامل، مردِ بامنش؛ ( گفتاری ) آقا جان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اِملاء: گفتارنویسی، گفتەنگاری، درستنویسی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اِملا: گفتارنویسی، گفتەنگاری، درستنویسی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اِنشا: ١. نوشتۀ ادبی، نوشتار، گفتارنامه ۲. ( نامِ بنواژه ) آموزش نویسندگی؛ نگارش ۳. نویسندگی ۴. ( نامِ بنواژه ) آفریدن، پدید آوردن ۵. ( نامِ بنواژه ) ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

اِنشاء: ١. ( آموزشی ) نگارش ٢. نویسندگی ٣. سرایندگی، چامەسرایی، چامەگویی ۴. آفرینش، ساخت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تَعارُف: ١. خوشامدگویی کردن به همدیگر؛ فراخواندن ۲. رودربایستی کردن؛ شرم کردن ۳. پذیرایی کردن ۴. [کهنه] یکدیگر را شناختن ۵. [کهنه] با یکدیگر آشنا شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تَعارُف: ١. خوشامدگویی به همدیگر؛ فراخوان ۲. رودربایستی؛ شرم ۳. پذیرایی ۴. [کهنه] شناخت یکدیگر ۵. [کهنه] آشنا شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

حُکمِ اِنتِقال= دستورِ جابەجایی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اِنتِقال: ۱. جابەجاییِ کسی / چیزی ۲. جابەجا شدن ۳. گسترده شدن، پخش شدن، واگیر شدن ۴. ( همزیستگاەشناسی ) جابەجاییِ / واگذاریِ سامانەیِ مردمی ۶. ( ریاض ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

رو به رُشد: بزرگ - شونده، بالنده، گسترش - شونده، روبەگسترش، سبزشونده، فزاینده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سَرزَمینِ مُوعود: سرزمینِ نویدشده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

وَعدەیِ غَذایی: نوبتِ خوراک، چاشت، بِیل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مُتِعَجِّب: شگفت - زده، سرگشته، خیرەشده، مدهوش، مات - شده، هاج - و - واج، دهان - دره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تَعَجُّب: شگفت، شگفتی، شگفتایی، شگفت - زدگی، سرگشتگی، خیرگی، مدهوشی، مات - شدگی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مُصَمَّم: ۱. گزینش - کرده، آرمانمند، برآن - شده، آهنگ - کرده، بااراده، باگزیر، گزیرش - کرده، استوار، پابرجا، پایدار ۲. [کهنه] پایدار و استوار ۳. [کهن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

عَوارِضِ جانِبی: پِیامد، پیامدها، پیامدِهای بد، پیامدهایِ وارونه، پیامدزاها، آسیبزاها

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

عارِضەیِ جانِبی: پِیامد، پیامدِ بد، پیامدِ وارونه، پیامدزا، آسیبزا

پیشنهاد
٠

حالی به حالی شُدَن: دگرگون شدن؛ برانگیخته شدن، داغ شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ساکِت: ١. خاموش، آرام، بی - سِدا، بی - صدا، لب - بسته، دهن - بسته ۲. کسی که چیزی نگوید ۳. ( جملەوار، دستوری ) [مردمی] خاموش! هیچی نگو! هیچی نگید! دهن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مُرور کَردَن: ١. دوباره نگاه کردن، دوباره خواندن، بازخوانی / بازنگری / بازبینی کردن ٢. یادآوری کردن، به یاد آوردن ٣. گذشتن، گذر کردن، رد شدن؛ رفت - و ...

پیشنهاد
١

اَمر وَ نَهی کَردَن: ١. ( دین ) واداشتن و بازداشتن ٢. دستور دادن، فرمان دادن ٣. سرکردەگری کردن، سرپرستگری کردن، آقابالاسری کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اَمر وَ نَهی: ١. ( دین ) واداشتن و بازداشتن ٢. دستور، فرمان ٣. سرکردەگری، سرپرستگری، آقابالاسری

پیشنهاد
١

اَمرِ به مَعروف وَ نَهی اَز مُنکَر: واداشتن به نیکی و بازداشتن از بدی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

رَمّال: ١. مهرەانداز، کفبین، فالبین، فالگیر، وردنویس، نیایشنویس ٢. ریگها

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

نَظَر زَدَن: چشم زخم رساندن، چشم زدن، چشم زخم زدن. به چشم بد کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

حَکیم ١. پزشک ۲. دانا، دانشمند، خردمند ۳. فیلسوف

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

حَکیم - باشی: [کهنه] ١. سرپزشک ٢. پزشکِ دربار

پیشنهاد
١

مُبارِزەیِ طَبَقاتی: پیکارِ میان - تودەای

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

طَبَقەیِ حاکِم: تودەیِ چیره / فرمانروا

پیشنهاد
١

طَبَقەیِ بالایِ اِجتِماع: تودەیِ بالایِ مردم / همزیستگاه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

طَبَقەیِ اِجتِماعی: تودەیِ مردمی / گروهی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

طَبَقەیِ پایین: رستەیِ / تودەیِ پایینِ مردم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

طَبَقەیِ مُتِوَسِّط: رستەیِ / تودەیِ میانەیِ ( مردم )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

طَبَقەیِ کارگَر: رستەیِ کارگر، تودەیِ کارگر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

طَبَقه ١. پله، درجه ۲. ( مردم ) توده، گروه، دسته، رسته، رده ۳. ( خانه، ساختمان، ساختار، سازه ) اُشکوب، اُشکوبه ۴. ( زمین - شناسی ) چینه ۵. دسته، گروه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

تَسلیم: ١. واگذاری، واسپاری؛ گردن نهادن، وادادن، وادهی، پسدهی، بازگردانی، پیشکش کردن؛ پذیرش ٢. واداده، تن - درداده، فرمانبر، فرمانبردار، پیرو، رام، ر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سِفارَت: ( سیاسی ) ١. دفترِ نمایندگی، دفترِ فرستادگی ٢. میانجیگری ٣. پیام، پیغام

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سَفیرِ کَبیر: ( سیاسی ) سرنماینده، سرفرستاده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سَفیر: ( سیاسی ) نماینده، فرستاده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

اِقدامات: ١. گامبرداریها، گامگذاریها؛ گامها؛ کوششها؛ پیشرویها ٢. کنشها، کارها، رفتارها ٣. دلیریها ۴. آغازها، پرداختنها، دست - بەکارشدگیها، پاپیشگذاری ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

اِقدام: ١. گامبرداری ( کردن ) ، گامگذاری ( کردن ) ؛ گام، گامها؛ کوشش ( کردن ) ، پیشروی ( کردن ) ٢. کنش، کار، رفتار ٣. دلیری؛ دلیر کردن ۴. به سوگند وا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

نیروهایِ مُسَلَّح: نیروهایِ تفنگدار، نیروهایِ جنگی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کودِتا: براندازیِ جنگی، فراخیزِ ارتشیان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مُزاحِمَت: ١. سرباری، سربار شدن، سرخری، سرخر شدن، دست - وپاگیری، دست - وپاگیر شدن ٢. مایەیِ رنجش بودن / شدن، مردم - آزاری، آزاردهی، آزاردهندگی، خرمگس ...