پیشنهاد‌های کاردۆ / Kardo (١,٥٢٥)

بازدید
٣,٨٠٥
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دُبِّ اَکبَر: [ستارەشناسی] خرسِ بزرگ

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بَلایایِ طَبیعی: بلاهایِ زیستگاهی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دارالمَجانین: آسایشگاهِ روان - درمانی، تیمارستانِ روان - درمانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دَر حَدِّ مَرگ: تا پایِ مرگ

پیشنهاد
٠

تا پایِ مرگ خسته شده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مُتِمَدِّن: ١. فرهنگ - پیشه، فرهنگ - بنیاد ٢. شهرنشین، شهرگرا، شهری، شهرآیین

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تَمَدُّن: ١. فرهنگ - پیشگی، فرهنگ - بنیادی ٢. شهرنشینی، شهرگرایی، شهرآیینی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مَمنوع - اُلخُروج: بەبرون - مرزبسته، بەبرون - بست، برون - ناگذر، مرزناگذر، برون - بازداریده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مَمنوع - اُلوُرود: بەدرون - مرزبسته، بەدرون - بست، درون - ناگذر، مرزناگذر، درون - بازداریده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

رِساله: ١. پیامنامه، پژوهشنامه، پایاننامه، دانشنامه، نوشتنامه، نوشته، نوشتار، نامک، ماتیکان ٢. کتاب، نبیگ؛ دفترچه ٣. [کهنه] نامه

پیشنهاد
١

سالارِ انگشترها: بازگشتِ پادشاه

پیشنهاد
١

سالارِ انگشترها: دو برج

پیشنهاد
١

سالارِ انگشترها: همراهانِ انگشتر

پیشنهاد
١

سالارِ انگشترها

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مَدعُوین: مهمانان، میهمانان، مهمان - شدگان، مهمان - شوندگان، فراخواندگان، فراخواندەشدگان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

حَضرَت: ١. پیشگاه، خدمت، نزد، بودن، بود، بودش ٢. درگاه، آستان، آستانه ٢. ( از ) سو ٣. جایگاهِ خلافت ۴. سرور، فرمند، جناب، سرکار؛ . . . ِ پیامبر ۵. کی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

حَصیر: ١. بوریا ٢. فرشِ / زیراندازِ بوریایی ٣. پهلو ۴. تنگنا ۵. زندان، بند ۶. خشن، تندخو، درشتخو

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

تَمَرکُز: ١. کانونمندی، هستەگرایی، نافەگرایی، وندسارمندی، میانگرایی، کُیانگرایی؛ یکجایی؛ همایش، گردهمایی، گردآوردی، گردآمدن؛ دورهمی ٢. هشیاری، هوشیار ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بُلهَوَس: ١. دمدمی ٢. تَنکامه، زنباره، مردباره، آمیزشخواه، آمیزشران، آمیزشپرست، تَنجو، آرزومندِ جنسی، کامجو ٣. فزونخواه ۴. آزمند ۵. خواهان، خواستار، ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

ضِدّیَّت: ١. ناهمسویی، ناسازگاری، ناهمفکری، دوگانگی، دودستگی، چندگانگی، چنددستگی، نایکسانی، پادگری، ناهمخوانی ۲. دشمنی، ستیزەگری، کینەتوزی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مَحال: ١. نشدنی، ناشدنی، انجام - ناپذیر، نبودنی ٢. اندیشه / فکرِ نادرست ٣. جاها، مکانها؛ گسترەها، قلمروها، بخشها ۴. [شهر] برزنها ۵. [کهنه] زشت ۶. [که ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

وارِدِ جَنگ شُدَن: به جنگ رفتن، درگیرِ جنگ شدن، دچارِ جنگ شدن، جنگزده شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اُوقاتِ شَرعی: وختهایِ نماز و نیایش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سَنکوپ ١. [پزشکی] سینکُپ، سَنکُپ، ( دچارِ ) بیهوشیِ گذرا ٢. میخ شدن، میخکوب شدن، خشک شدن، گُرخیدن، کف کردن، بُریدن ٣. میخ - شده، میخکوب - شده، هاج - ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

syncope: ١. [پزشکی] سینکُپ، سینکُپی، بیهوشی ٢. [زبانشناسی] واکەبُری، واکەزدایی ٣. همبُرش ۴. ایست، بازایستادن، درنگ، لنگ، مانش، ایستایی، جایگیری، درجا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

طاقِ کَسریٰ: تاقِ خُسرو، ایوانِ خُسرو

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

طاقِ نُصرَت: تاقِ پیروزی، کمانەبامِ پیروزی، گنبدِ پیروزی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

سَقف: ١. بام، زیربام، پشت - بام، آسمانه، اُشکوب، پوشش، رویه ٢. تاق، تاقبام ٣. بالاترین، بیشترین

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دَر حالِ پَرواز: در روندِ پرواز، در زمانِ پرواز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دَر شُرُفِ تأسیس: در آستانەیِ بنیانگذاری، در روندِ راەاندازی؛ در آستانەیِ ساخت

پیشنهاد
٠

دَر شُرُفِ اِقدام به کاری: در آستانەیِ / در روندِ / نزدیک به انجامِ کار، در آغازِ انجامِ کاری

پیشنهاد
١

دَر شُرُفِ مَرگ بودَن: در آستانەیِ / در روندِ / نزدیک به مرگ بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دَر شُرُفِ تَکوین: در آستانەیِ آفرینش، نزدیک به پدید آمدن، در نزدیکیِ پیدایس، در روندِ / فرایندِ پیدایش

پیشنهاد
١

دَر شُرُفِ بەدِست گِرِفتَنِ قُدرَت: در آستانەیِ / در نزدیکیِ / در روندِ بەدست گرفتنِ نیرو

پیشنهاد
١

دَر شُرُفِ بازنِشَستِگی: در آستانەیِ بازنشستگی، نزدیک به بازنشستگی، در نزدیکیِ بازنشستگی، در روندِ / فرایندِ رخدادن، بازنشسته شدن

پیشنهاد
١

دَر شُرُفِ اُفتادَن بودَن: در آستانەیِ افتادن ( بودن ) ، نزدیک به افتادن ( بودن ) ، در نزدیکیِ افتادن ( بودن ) ، در روندِ / فرایندِ افتادن ( بودن )

پیشنهاد
١

دَر شُرُفِ وُقوع بودَن: در آستانەیِ رویدادن، نزدیک به رویدادن، در نزدیکیِ رخداد بودن، در روندِ / فرایندِ رخدادن، در پیش بودن، نزدیک بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دَر شُرُفِ: در آستانەیِ، نزدیک به، در نزدیکیِ، در روندِ، در فرایندِ

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

قُوَّتِ قَلب دادَن: ١. دلگرمی دادن؛ امید دادن ٢. دلیر کردن، پردل کردن، نترس کردن، بیباک کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

قُوَّتِ قَلب: ١. دلگرمی؛ امید ٢. دلیری، پردلی، نترسی، بیباکی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مَنظور کَردَن: ١. پسند کردن، پسندیدن، پذیرش کردن، پذیرفتن گُنجاندن، جا دادن، آوردن، گذاشتن، نام بردن، به شمار آوردن، در نگر گرفتن، قلمداد کردن، یاددا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

لَحاظ کَردَن: ١. دیدن، نگاه کردن، درنگریستن، نگریستن ٢. گُنجاندن، جا دادن، آوردن، گذاشتن، نام بردن، به شمار آوردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مُرَبّی: آموزگار، آموزگارِ ورزش / ورزشی، آموزگارِ سرخانه / خانگی، آموزشگار، آموزشکار، آموزنده، آموزش - دهنده، آموزشگر، دبیر، پروراننده، پرورنده، پرور ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مَوارِدِ ضَروری: ١. زمانِ نیاز ٢. نکتەهایِ مهم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مُسِنّ - تَر: سالخوردەتر، جاافتادەتر، سالدیدەتر، ریش - سفیدتر، پیرتر، زالتر، سالمندتر، فرتوتتر، کلانسال، بزرگسالتر، کهنسالتر، مِهتر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

خَطایِ سامِعه: اشتباهِ شنیداری، لغزشِ شنیداری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

تَخفیف: ١. سبک کردن ۲. کاستن، کم کردن، کاهش دادن، کاهش، پایین - آوری، اُفت، کمشدگی ۳. کاهشِ بها، کاهشِ نرخ، بهاکاهی، نرخشکنی ۴. [دبی، دستورِ زبان] کو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

وَظیفەشِناس: خدمتشناس، پایبند، کاردوست، باوجدان در کار، وفادار به کار، هَرگشناس، خویشکارشناس، فِریچشناس

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

وَظیفەشِناسی: خدمتشناسی، پایبندی، کاردوستی، باوجدانی در کار، وفاداری به کار، هَرگشناسی، خویشکارشناسی، فِریچشناسی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مُنَظَّم: آراسته، هماهنگ، سامانمند، سازمانمند، آرایشمند، دهنادمند، دهنادین