پیشنهاد‌های کاردۆ / Kardo (١,٥٢٥)

بازدید
٣,٨٠٥
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

حَیاطی: ١. ابرمهم، بسیار مهم، ابرنیازین، ابربایسته ٢. زیستی، زندگانی، زنده بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جَلبِ اِعتِماد: به دست آوردنِ باورداشت / خوشگمانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

رَقیب: برندەجو، برندەخواه، پیشجو، پیشخواه، هماورد، همچشم، بُردجو، بُردخواه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

عِزَّت زیاد: بزرگیت / بزرگیتون زیاد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تَمدید: ١. کشش، کشیدن، کش دادن، دراز کردن ٢. تازه کردن، تازەسازی، نو کردن، نوسازی، بەروز کردن، بەروزسازی، زماندار کردن، زماندارسازی ٣. دنباله، ادامه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

اَشَدِّ مُجازات: سزای سختتر، سختترین سزا

پیشنهاد
٠

سزایِ سختتر روا داشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تَحویلدار: ١. سندوقدار ٢. کارمندِ دریافت و پرداخت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مُقَدَّس: فرهمند، فرمند ١. پاک، پارسا، پرهیزکار ۲. پرستیدنی، ستودنی ۳. آسمانی ۴. ابرارزشمند، ابرارجمند، ابرگرامی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مَقامات: ١. جایگاەها، پایەها، پایەگان ٢. سران، سرپرستان، بلندپایەگان، دولتیان، پاسخگویان ٣. کارها، پیشەها

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سردبیر، سرپرست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سردبیری، سرپرستی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ظاهِر: نما، برون، نمود، نمایه، رو، رویه؛ پوشش؛ سیما، ریخت، سر و رو

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ظاهِر شُدَن: نمایان / آشکار / پدیدار / آفتابی شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

روگردانی، چشمپوشی، پشیمانی، برگشت، پشتکرد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شَهاب سَنگ: سنگِ کیهانی، سنگِ آسمانی؛ سنگِ سوزانِ کیهانی؛ سنگِ برخوردکننده کیهانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

قائِم موشَک: ( بازیِ ) پنهان موشک، پنهان باشک، پنهان و پیجو

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

قایِم موشَک: ( بازیِ ) پنهان موشک، پنهان باشک، پنهان و پیجو

پیشنهاد
٠

اِستِثناء قائِل شُدَن: برتری دادن، برتر دانستن، جدایی گذاشتن

پیشنهاد
٠

مَسمومیَّتِ غَذایی: آلودگیِ خوراکی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مَسمومیَّت: ١. زهرداری، زهرآلودی، زهرآگینی، زهرناکی، زهرمندی ٢. زهرخوردگی ٣. دچارشدگی به آلودگیِ خوراک ۴. زیانباری، زیاندهندگی، زیاندهی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مَسموم: ١. زهردار، زهرآلود، زهرآگین، زهرناک ٢. زهرخورده ٣. دچارِ آلودگیِ خوراک ۴. زیانبار، زیاندهنده، زیانده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

رَوابِطِ عُمومی: پیوندِ مردمی، پیوندِ با مردم / مشتریان

پیشنهاد
٠

شناسواژەیِ ناشناس، شناسواژەیِ ناشناخته

پیشنهاد
٠

شناسواژەیِ شناختەشده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مَرجَع: ١. سرچشمه، بنمایه، سرآغاز ٢. بازدیدگاه، بازگشتگاه ٣. سرپرست، پاسخگو، کارگذار ۴. دانایِ دینی؛ رهبرِ دینی ۵. دانشنامه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

لمس - نشدنی، لمس - نکردنی، لمس - نپذیر، لمس - ناپذیر، نابسوده، معنوی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مُراجِعه کَردَن: ١. سر زدن، بازدید کردن، دیدن کردن ٢. بازگشت دادن، فرستادن

پیشنهاد
٠

نامِ برگرفته از صفت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مأموریَّت: انجامِ خدمت، انجامِ دستور، گمارش، کارگماری، گماردگی، گماشتگی، فرستادگی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اُتاقِ کُنترُل: اتاقِ بازبینی، اتاقِ مهار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هَمنُوع: همجنس، همانند، همگون، همگونه، همگِن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مَنبَعِ نیرو: نیروگاه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تَبعید کَردَن: ( به نشانِ سزا از جایی ) تاراندن، تارانیدن، راندن، بیرون کردن، ازدهراندن، ازشهرراندن، ازکشورراندن، فرستاندن، گسیل کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کُفر: بی - دینی، دین - ستیزی، دین - ناباوری، بیخدایی، خداستیزی، خداناباوری، دگراندیشی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اِتِّهام: اَنگ، انگزنی، انگ زدن، انگِ گناه / گناەکار زدن، چفته، چفته بستن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

تَلقین: ١. باورسازی، باوردهی، باورانش، باوراندن، کاشتِ فکر ٢. وادار کردن کسی به بیانِ گفتەای ٣. یاد دادن، آموزش دادن، آگاه کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

بی - تَوَجُّهی: سربەهوایی، بی فکری، ولنگاری، سادەانگاری، سستکاری، فراموشکاری، ناهشیاری، بی بندوباری؛ شلختگی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بی - تَوَجُّه: سربەهوا، بی فکر، ولنگار، سادەانگار، سستکار، فراموشکار، ناهشیار، بی بندوبار؛ شلخته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سَهل - انگاری: سربەهوایی، بی فکری، ولنگاری، سادەانگاری، سستکاری، فراموشکاری، ناهشیاری، بی بندوباری؛ شلختگی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سَهل - اِنگار: سربەهوا، بی فکر، ولنگار، سادەانگار، سستکار، فراموشکار، ناهشیار، بی بندوبار؛ شلخته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

خِدمَتِ دوسویه، خدمتِ همسان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تَسویه حِساب: ١. پاک - از - پاککاری ، پاکسازی / برابرسازی / ترازسازیِ حساب، ارزیابیِ دارایی ٢. تاوانگیری؛ تاواندهی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مُصادِره کَردَن: بازگیری ( کردن ) ، بازگرفتن، نگهداشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

تُوقیف کَردَن: بازگیری ( کردن ) ، بازگرفتن، نگهداشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

بازگیری ( کردن ) ، بازگرفتن، نگهداشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

تَسلیم شُدَن: تن ( در ) دادن، سپر انداختن، وا دادن، گردن نهادن، کوتاه آمدن، لُنگ انداختن

پیشنهاد
١

اِقدامِ اِحتیاطی: کنشِ / کوششِ پیشگیرانه، گامِ / پیشرویِ بازدارنده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پس گرفتن، براندازی کردن، برانداختن، برافکنی کردن، برافکندن، از - میان - برداشتن، از میان بردن، دور ریختن، نامعتبر کردن، بەهم زدن، بیهودە کردن، تباە ک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اِلغا کَردَن: پس گرفتن، براندازی کردن، برانداختن، برافکنی کردن، برافکندن، از - میان - برداشتن، از میان بردن، دور ریختن، نامعتبر کردن، بەهم زدن، بیهود ...