پیشنهادهای کاردۆ Kardo (١,٤٤٩)
اَز شِدَّتِ: از تندیِ، از سختیِ؛ از زیادیِ، از فراوانیِ، از بس ( کە )
اَز فَرطِ: از تندیِ، از سختیِ؛ از زیادیِ، از فراوانیِ، از بس ( کە )
مَصرَف کَردَن: ١. به کار بردن، به کار بستن، بهره گرفتن، بهرەگیری کردن، بهره کشیدن، بهرەکِشی کردن، بهره جستن، بهرەجویی کردن، گساردن، درکِشیدن ٢. گسارد ...
تَرجیحاً: بیشتر، بیشتر از همه، بهتر، بهتر از همه
وَضعیَّتِ سِفید: فرایندِ نبودِ خطر، روالِ سفید
اِجرا/اِجراء کَردَن: به کار بردن، به کار بستن، انجام دادن، به انجام رساندن، به جا آوردن، پیاده کردن؛ سرپرستی کردن
تَغییرِ جَهَت: دگرسویی، دگرسو شدن، دگرراهی، دگرراه شدن، دگرشِ راه، دگرشِ سو؛ کجراهەروی، کجروی، کژروی، بیراهەروی، بیراهگی، گمراهی، ازراەبەدررفتگی، چَف ...
تَغییرِ جَهَت دادَن: ١. به بیراهه رفتن، راهِ خود را کج کردن، از راهِ خود دور شدن ٢. به بیراهه بردن، راهِ کسی یا چیزی را کج کردن، از راهِ خود دور کردن ...
مُجَهَّز کَردَن: با - سازوبرگ / سازوبرگدار کردن، سازوبرگ دادن، آماده کردن، آمادن، آراسته کردن، آراستن، دارنده / دارا کردن، بسیج کردن، بسیجیدن
مُجَهَّز: با - سازوبرگ، سازوبرگدار، آماده، آراسته، دارنده، دارا، بسیج، بسیجیده، بسیج - شده، با، همراه با
اِنحِرافِ مَسیر: کجراهەروی، کجروی، کژروی، بیراهەروی، بیراهگی، گمراهەروی، گمراهی، ازراەبەدررفتگی، چَفسیدگی
حَریمِ خُصوصی: قلمرویِ فردی
عَمَلاً: ١. در راستیت، به درستی ٢. کمابیش ٣. در رفتار / کردار
مُطلَق: ١. یله، رها ٢. تنها ٣. سددرسد، بی چون و چرا ۴. رسا ۵. بی - پایان ۶. خودگردان ٧. خودکامه ٨. آویژه، آهنجشی، آهنجیده
اَنظارِ عُمومی: میانِ مردم، میانِ همگان، ( در ) پیشگاهِ مردم؛ جایِ همگانی
تَحتِ شَرایِطِ بَرابَر: در زمانِ برابر، در روالِ برابر
مُتِقابِلاً: در پاسخ، ( به ) همان گونه / شیوه / جور
تُولیدِ مِلّی: فرآوریِ درون - کشوری / درون - مرزی
حَبسِ اَبَد: بازداشتِ همیشگی
جِنایَت: ١. انسان - کُشی، کشتار؛ گناهِ بزرگ ٢. بزه، بزهکاری، تبهکاری
مُعتَرِض: واخواه، واخواست - کننده، واخواستگر، ناهمسو، ناهمفکر، ناخوشنود، ناخرسند
مَحَلِ حادثه: رویدادگاه، رخدادگاه، پیشامدگاه
غِیرِنِظامی: شهروند ( ساده ) ؛ شهروندی، کشوری، ناارتشی، بدونِ تفنگ
پُرمَشغَله: پرکار، گرفتارکننده، درگیرکننده
تَعطیلات: دورەیِ آسایش؛ سفرِ آسایشی
پَروازِ داخِلی: پروازِ درون - مرزی / درون - کشوری
خُطوطِ هَوایی: ١. راەهایِ هوایی / هواپیمایی ٢. بنگاەهایِ هوایی / هواپیمایی
خَطِّ هَوایی: ١. راهِ هوایی / هواپیمایی ٢. بنگاهِ هوایی / هواپیمایی
وَجهِ شَرطی: شکلِ پیشنیازی، شکلِ اگری
صیغه: ١. زناشوییِ / همسرگیریِ کوتاەزمان ۲. [نام، صفت، مجازی] زنِ / همسرِ کوتاەزمان ۳. [نام، ادبی، دستورِ زبان] ریخت، شکل، دیسه ۴. ( نام ) ( دینشناسی، ...
فِعلِ لازِم: [زبانشناسی] کارواژەیِ ناگذر
اِضافه بَر این: افزون بر این، نیز، همچنین
سِل: بیماریِ شُش، شُش - گندیدگی، شُش - تفتگی، جگرتفتگی
مَسلول: جگرتفته
١. زمینِ خانەدار، اُردوگاه، پردیس/مانشگاهِ آبادشده، زمین و خانه، زمین و ساختمان ٢. [جنگی] اُردوگاه، پادگان، سربازخانه ٣. [شیمی/کیمیا] آمیزه، آمیخته؛ ...
اِعتِدال: ۱. میانەروی، میانگرایی، میانگی ۲. میانگین ۳. بهبودیِ میانگین ۴. برابرشدگی، ترازشدگی، ترازینگی ۵. [کهنه] راست - شدگی، راستینگی، راستی ۶. همس ...
مُحاصِره: ١. فراگیری، پیرامونگیری، دربرگیری، دورگیری، راەگیری، رهگیری، شهربندان، دژبندان، خانەگیری، دشمن - گیری
اِحاطه: ١. فراگیری، پیرامونگیری، دربرگیری، دورگیری، راەگیری، رهگیری ٢. مهارت، چیرگی
دُچارِ سوءِتَغذیه: دچارِ کمخوری / کمخواری / بدخوری، دچارِ کم - سیری / کم - سیرشدگی
سوءِتَغذیه: کمخوری، کمخواری، بدخوری، کم - سیری، کم - سیرشدگی
اِقداماتِ اَمنیَّتی: کوششهایِ امنیتی، راەکارهایِ امنیتی
کاریزما: فرِهمندی، گیرایی، مردم - پسندی، همەپسندی، دوست - داشتنی بودن، پسندیدگی، پسندشدگی، دلخواه بودن
حَواس ( کسی/چیزی را ) پَرت کَردَن: ذهن / فکر ( کسی/چیزی ) را درگیر کردن؛ گیج کردن، سردرگم کردن
ضِدِّآب: آب - ستیز، آبزُدا، پادآب
اِمکان داشتَن: ١. انجامپذیر/انجام - شدنی/شدنی بودن، شدن، توانستن ٢. گمان رفتن
مُوازِنه کَردَن: ١. هموَزن کردن، همسنگ کردن، تراز کردن، برابر کردن ٢. هموَزنسازی، همسنگسازی، برابرسازی، همسنجی، ترازسازی
مُوازِنه: ١. هموَزنی، همسنگی، ترازینگی، برابری ٢. هموَزنسازی، همسنگسازی، برابرسازی، همسنجی، ترازسازی
تَشویق کَردَن: ١. شوراندن، به شور آوردن، خواهان کردن، آرزومند کردن، انگیزش، انگیزش - دهی، انگیزاندن، انگیزەدهی، نیرو دادن ۲. ستایش و دلگرمی ( دادن ) ...
تَشویق: ١. شوراندن، خواهان کردن، آرزومند کردن، انگیزش، انگیزش - دهی، انگیزاندن، انگیزەدهی ۲. ستایش و دلگرمی ( دادن ) ؛ دست زدن برایِ
بُلوغ: بُرنایی، پختگی، رسیدگی، رسایی، بزرگ - شدگی