تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

احمقانه !What a brainless thing to do

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

در مقابل چشمانِ. . .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

مقروض

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

گرفتگی و انقباض رحم در دوران بارداری و قبل از رسیدن به تاریخ زایمان کاملاً طبیعی و بی خطر است. این تمرینی است که رحم برای روز زایمان خود را آماده می ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

قضاوت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

سرباز زدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

تشدید شدن، شعله ور شدن، ( بیماری ) عود کردن، طغیان کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

گوشه گیر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

( برای به دست آوردن چیزی با کسی ) رقابت کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

وقتی در مورد حسی که شخصی بهمون میده میخوایم صحبت کنیم "باریدن" میشه معنی کرد مثلا هوش و ذکاوت ازش میباره! دیگه خییلی عامیانه بخوای بگی میشه گفت هوش ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

بیماری طولانی مدت و یا بیماری ناشی از کهولت سن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

تِمین ( 태민 ) : نام یکی از اعضای گروه شاینی در کیپاپ ( kpop )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

( اعتبار، نام نیک و. . . شخصی را ) زیر سوال بردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

مزاح آمیز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

آدم خل وضع

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

فوران خشم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

زورگویانه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

روزمره

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

خوش ذات

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

نوار بهداشتی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

کش مکش

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

لغو کردن یا صرف نظر کردن از انجام کار یا برنامه ای که از پیش داشتیم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

پر تب و تاب، دلهره آور، مثلا: She went through an agonizing few weeks waiting for the test result.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

ذوق زده شدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

وقتی در حوزه فیلم و بازیگران مورد استفاده قرار بگیرد به معنای در نقشِ میباشد، مثلا Shahrzad series star, shahab Hosseini alias ghobad که یعنی ستاره م ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

کوتاه آمدن ( در برابر )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

دستی به سر و روی ساختمان کشیدن ( مثل رنگ کردن، تمیز کردن و تعمیر کردن )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

منطقی فکر کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

خجالت زده کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١

آب و تاب دادن موضوعی برای اینکه تا حد ممکن عجیب، شوکه کننده و مهیج به نظر برسد.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

مجذوب کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

بی رمق

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

( با گذاشتن تاثیر زیاد بر شما ) میخکوب کننده، مات و مبهوت کننده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

اشک ریختن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١

عرصه را برای کسی تنگ کردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٤

نادیده گرفتن، اهمیت ندادن to refuse to consider sth or to treat it as important

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

درآمد، پول، راه درآمد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

ژرفنگر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

مهر آمیز، عاشقانه، مثلا: Affectionate attention An affectionate kiss

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

به زور خود یا چیزی را جا دادن، چپاندن یا چپیدن در جایی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

شل شدن زانو

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

تودار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

هرازگاهی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٧

1 - تُن، مثلا تُنِ قرمزی Her hair color has reddish tinge. 2_ رد، مثلا رد رژلب Did you noticed the tinge of lipstick on his face?

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

رژ گونه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

صحرا، زمین مسطح خشک و بی آب و علف

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

سود رساندن/سود بردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٩

در مورد انسان اگه به کار بره میتونه به معنی آدم با علم، اندیشه و درک ناچیز باشه اگه در مورد کتاب، برنامه های تلوزیونی، فیلم و غیره باشه میتونه به معن ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

در واقع

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

با کسی پریدن!