تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

وقتی در مورد حسی که شخصی بهمون میده میخوایم صحبت کنیم "باریدن" میشه معنی کرد مثلا هوش و ذکاوت ازش میباره! دیگه خییلی عامیانه بخوای بگی میشه گفت هوش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

کش مکش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

آدم خل وضع

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

فوران خشم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

احمقانه !What a brainless thing to do

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

مقروض

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

تِمین ( 태민 ) : نام یکی از اعضای گروه شاینی در کیپاپ ( kpop )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

در مقابل چشمانِ. . .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢١

پرتکاپو، پر جنب و جوش

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

کوتاه آمدن ( در برابر )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

دستی به سر و روی ساختمان کشیدن ( مثل رنگ کردن، تمیز کردن و تعمیر کردن )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

به زور خود یا چیزی را جا دادن، چپاندن یا چپیدن در جایی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

تودار

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

شل شدن زانو

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

خجالت زده کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

سرباز زدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

صداقت و پایبندی به اصول اخلاقی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

مدیریتی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

گوشه گیر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

( نور یا سایه ) انداختن ( روی چیزی )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

بیماری طولانی مدت و یا بیماری ناشی از کهولت سن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

فنی حرفه ای

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

تفننی| recreational drug use

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤١

( قانون، مجازات، . . . ) اعمال کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

منطقی فکر کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

پیشگو

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

پر تب و تاب، دلهره آور، مثلا: She went through an agonizing few weeks waiting for the test result.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

مهر آمیز، عاشقانه، مثلا: Affectionate attention An affectionate kiss

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

سوئیت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

ذوق زده شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

خوش ذات

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

سود رساندن/سود بردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

درآمد، پول، راه درآمد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

ژرفنگر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

در واقع

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

( با گذاشتن تاثیر زیاد بر شما ) میخکوب کننده، مات و مبهوت کننده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

اشک ریختن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

در حال گذار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

مزاح آمیز

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

سد راه شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

( اعتبار، نام نیک و. . . شخصی را ) زیر سوال بردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

( برای به دست آوردن چیزی با کسی ) رقابت کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

لغو کردن یا صرف نظر کردن از انجام کار یا برنامه ای که از پیش داشتیم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

هرازگاهی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

( پول، عشق، توجه و. . . را ) به میزان زیاد نثار کسی کردن، به پای کسی ریختن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

زورگویانه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

قضاوت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

شرمنده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

مجذوب کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

دل نازک