پیشنهادهای جواد افشاری (٣٢٧)
رانده شده، طرد شده
پربیننده ترین ساعت
باستان شناس
1. شگفت انگیز ۲. تمایل برای دانستن چیزی wondering 3. سرگردان
۱. آب رفتن، کوچکتر و کوچکتر شدن ۲. روان درمانی
حکم نهایی
جادوگر
ساحل
سفر پر ماجرا
تازه کار، آشخور، صفر کیلومتر
سگ شکاری
شرور
مسئولیت سنگین اثبات
Longing for you = مشتاق دیدار
بنیاد
باستانی
شیرزن
در هم تنیده
Set up و frame میشه پاپوش دوختن برای کسی
ناودان، فاضلاب، به تیکه آشغالدونی
دانشکده، مرکز آموزش، آموزشگاه، انستیتو
طومار، اسکرول کردن گوشی
همنشین شدن، زوجه ی پادشاه، نشست و برخاست کردن با
( قطار ) سریع السیر ( تحویل ) فوری
شترمرغ
تر و تمیز کردن، مرتب کردن
زودباور ساده لوح
زانوی غم بغل گرفتن
پنهانگاه، مخفیگاه، فرارگاه
زانوی غم بغل گرفتن
نواده، دودمان
عهد کردن
کمین کردن
در مورد اطلاعات یعنی موثق
سخاوت، سخاوتمندی
عتیقه
شهادت دادن
دادستان بخش
قصد نیت منظور
ساده لوح، زودباور
وراجی
تا جایی که به من مربوطه تا جایی که میدونم / اطلاع دارم
کسی که عاشق تنهایی ـه و از اوقاتی که با خودش می گذرونه لذت می بره
پیشرفت کردن، ارتقا گرفتن
میخچه
از این لغت خیلی تو سریال boardwalk Empire استفاده میشد و "قاچاقچی مشروب" معنی میداد
در حال لرزیدن
انجمن، اتحادیه، کانون
خوش بین
دیدگاه، نگرش