پیشنهادهای دکتر رسولی (١,٦٦٣)
He is pleased as punch اون با دمش گردو میشکونه، قند تو دلش آب میکنه
Ye بله، بلی، Yo سلام غیر رسمی یا دوستانه، هی تو ، آهای، هوی Ya تو ، شما،
God damn you خدا لعنتت کنه God dang you بگم خدا چیکارت نکنه
I have a brother I have got a brother I've got a brother من یک برادر دارم I have jam and butter for my breakfast من برای صبحانه ام مربا و کره میخورم ...
Nothing else matters اصلا مهم نیست، مسئله ای نیست، عیبی نداره، مشکلی نیست
I don't get allowance from my Dad anymore دیگه از بابام پول توجیبی نمیگیرم ( منظور اونقدر بزرگ شدم که پول تو جیبی نمیگیرم )
خل وضع، اسکل، امل، مجنون، دیوانه، کم خرد، بی عقل، آجیل، تنقلات، مفتون
کوچه، پس کوچه، گذر، خیابان کوچک، روانشناسی: شاخه ماز، ورزش: منطقه بین زمین سرویس و خط کناری، فاصله بین بازیگران دوردست در زمین بیس بال، فاصله از ...
بزرگ، عظیم الجثه، هیکلی، سترگ، غول پیکر، کلان، گنده، تنومند، عظیم
بسیار بزرگ، درشت، دهشت، وحشتناک، خیلی بزرگ، غول پیکر، هرکول، عظیم الجثه،
کوچک، خرد، ریز، کوچولو، فسقلی، ریزه میزه، بسیار کم، جزئی ، ناچیز، بی اهمیت، بی مقدار،
کوچولو، ریزه میزه، فسقلی، خرد، کوچک، ریز
She is living far from me اون دور از من زندگی میکنه
It is not fair to talk to him like that منصفانه/عادلانه نیست که اونطور باهاش حرف بزنی
It is like ABC این خیلی آسونه، مثل آب خوردنه
با سلام و ادب اساتید دوستان و بزرگوارانی که نظرات خودشون رو میفرستن، معنی تک کلمه ای دیکشنری را همه بلد هستند و اصلا این نظر یا پیشنهاد حساب نمیشه، ف ...
با سلام و ادب اساتید دوستان و بزرگوارانی که نظرات خودشون رو میفرستن، معنی تک کلمه ای دیکشنری را همه بلد هستند و اصلا این نظر یا پیشنهاد حساب نمیشه، ف ...
Who knows what tomorrow holds انسان از فردا چه خبر دارد آدم چه میدونه فردا چی میشه
This day there is no trust, come tomorrow اصطلاحا: امروز نقد فردا نسیه
I am in an exuberant mood today امروز کیفم کوکه، امروز حالم خیلی خوبه. . .
There is no harm in trying امتحانش مجانیه ، امتحانش مجانی است
Word has just reached me that الساعه بمن خبر رسیده است که . . . . همین الان بمن خبر رسیده که. . .
If the occasion arises اگر فرصتی دست دهد . . . اگر مناسبتی پیش آید. . . .
Constant dripping wear away the stone اصطلاحا یعنی: اگر خواهی شوی خوشنویس بنویس و بنویس وبنویس
It is a case of now or never اگر حالا نشود هرگز نخواهد شد. تامل جایز نیست
?Could you excuse us, please اگر اجازه دهید، زحمت را کم کنیم
It is strictly forbidden اکیدا ممنوع است
His mind was an open book to me اصطلاحا یعنی: افکار او را میخواندم
Amorous deeds اعمال عاشقانه، کارهای عاشقی و شیفتگی
, You look blue پکری ، چته تو ، کشتیهات غرق شده!
Jack of all trades, master of none همه کاره و هیچ کاره
Hasty work, Double work آدم عجول کارو دوبار میکنه
Excuse my back ببخشین پشتم به شماست
Mind your eye بپایید، بپا. .
I dare say به جرات میتونم بگم. . .
You make me ill with your speech با صحبت هات حالمو بهم میزنی
You don't have to jump down on my throat تو نباید یقه منو بگیری!
What is that to you به تو چه، به تو دخلی نداره، تو رو سنه نه
It doesn't answer my purpose به درد من نمیخوره
It is all the same to me به حال من فرقی نمیکنه
He takes after his father قیافه اش به پدرش رفته
On my own account به حساب خودم
Upon my word اصطلاحا یعنی به شرافتم سوگند
Septic عفونی Aseptic غیر عفونی
There is no getting away from it جای انکار نیست ، نمیتونی زیرش بزنی، خربزه خوردی پای لرزش بشین،
He is off the rails توی باغ نیست ، تو خط نیست ( اصطلاحا )
Such things just don't interest me توی این خطها نیستم، اهل این کارها نیستم، اهلش نیستم، من نیستم!
It is a blessing in disguise توفیق اجباریه
I put my trust in God من به خدا توکل میکنم
Fortune is fickle چنین نبوده و چنان نخواهد بود