تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦٤

تفاوت Consumer با Customer: یه customer میتونه صرفا یه مصرف کننده باشه و یا شاید کالایی رو خریده ک ب فروش برسونه و نه لزوما اینکه مصرفش کنه. یه Con ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤٩

وقتی دخترا میخوان یه موضوع خاصی رو توی دفترچه خاطراتشون ثبت کنن، از این کلمه استفاده میکنن. مثلا میگن: Dear diary, I asked someone out today توی ف ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

فرق بین frugal و thrifty : وقتی خرچنگ به عنوان غذای لاکچری و پای مرغ باشه، افراد frugal خرچنگ رو میخرن و افرادthrifty پای مرغ رو. هر دو صرفه جو هست ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

بینا رشته ای، میان رشته ای، اندر رشته ای. اشاره به حوزه هایی نوین در دانش، که بیش از یک زمینه ی محض دانشی را مورد مطالعه قرار میدهد. خلاصش یعنی این ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٩

کاربرد آن منتقل کردن مفهوم تضاد در یک جمله است. یعنی زمانی که دو شرایط یا ایده را که به شدت با یک دیگر متفاوت هستند برای مقایسه در کنار یک دیگر قرار ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٦

Noun, usually S معنی : گزارش مفصل، گزارش با جزییات کامل گزارش مفصلی از . . . = . . . . Rundown of/on Here's a rundown on/of the activities of our ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

فرق cause با lead : Cause دلیل اصلیه اتفاق افتادن یه چیزه Lead یه دلیل از صد دلیله ممکنه اتفاق افتادن یه چیزه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٦

بریم چند حالت از معنی های �Pursue ( Transitive ) � را بخونیم : ۱. تعقیب کردن ( مجهول: تعقیب شدن ) The car was pursued by helicopters ماشین ، توسط ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٣

به این عبارت توجه کنین : Deceive oneself into thinking یعنی = چیزی رو به دروغ ( اشتباه ) به کسی القا کردن He deceived us into thinking that Sarah is ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

دو صدایی کلا سه تا diphthong داریم: ۱. صدای aw در cow, house ۲. صدای ɔy در boy, avoid ۳. صدای ay در my, eye, buy هر سه با یه مصوت و بعدش یه صامتِ ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٣

رکن، تکیه گاه ، ستون سریال اوزارک قسمت ۱ فصل چهار: You can transform yourself into a pillar of society, but you won't do the same for me? چطوریه ک ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٣

صرف نظر کردن از . . . نکته: کلمه waive کاملا formal هستش و معنی بیخیال شدن واسش زیادی informalهست. He persuaded the delegates to waive ( = give u ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

دو دو تا چار تا کردن I need a few days to mull things over before I decide

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

آموزش دادن، یاد دادن � توجه : وازه teach به معنی �تعلیم دادن � هست. یعنی یاد دادن یه علمی به کسی. ولی instruct, صرفا آموزش چگونه استفاده کردن از چیز ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

active :هزینه ضرری که داده را پرداخت کردن passive: هزینه ضرری که کرده را گرفتن مثال حالت active: The airline reimbursed me for the amount they had ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

رهسپار شدن به جایی They was supposed to be headed for Tehran

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

یه شکل دایره ای که معمولا روی سر یک کاراکتر ( توی کارتون و . . . ) میاد و فکر و توصیفاتشو توی اون شکل نشون میده.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

عمیق خوانی یک متن و فهمیدن تک تک کلمات پ. ن: در مقابل آن، گسترده خوانی یا extensive reading رو داریم که کمک میکنه به افزایش فلوئنسی کتابهای Cover t ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

دال بر چیزی بودن You have to produce sounds that signify certain meanings

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

Get away with sth

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

با دو مورد زیر کالوکیشن قوی می سازه: 1. Draw up a list = تهیه کردن یه لیست He is drawing up a list of the best players 2. Draw up a contract = تنظی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

ملقب بودن ( فیلم ، سریال، کتاب ، . . . ) His latest book, entitled ' The Forgotten Sex' , is out this week You might be entitled 'A Rat' if you betr ...

پیشنهاد
٨

ترجمه درون زبانی از انواع ترجمه که توسط یاکوبسن ابداع شد. از جمله وظایف اصلی مترجم علمی هنگام ترجمه ای تخصصی و علمی تلاش جهت ترجمه مفاهیم از زبان دان ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

در مبحث آواشناسی ، قسمت Systematic phonetics: صداهای که بوسیله قسمتهای جلویی حفره دهان ( دقیقاً رو و یا جلوی قوس آرکی ) ساخته میشوند را گویند و با a ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

احتمال وقوع ( اسم غیر قابل شمارشه ) This latest dispute greatly increases the likelihood of a strike There is every likelihood that more jobs will ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

در آواشناسی ، بخش مربوط به Systematic phonetics، به Coronal, صدای نیم تاجی میگن. صداهای نیم تاجی با اندام های صوتی بالایی چون نوک زبان، تیغه زبان و ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

پدیدار شدن ( معمولا چیزای ناخوشایند ) ارشد ۹۹ , خلاصه سوال هفتم: Their animated conversation became flaccid only when physical fatigue set in گفتگوی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

حاکی از آن است که = demonstrate that حاکی از چیزی است = demonstrate sth Investigations of human language demonstrate that a language is a extremely ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

با دو کلمه زیر ، کالوکیشن قوی میسازه: 1. Pass up a chance = دست رد زدن به یه شانس I can't believe that she passed up the chance to go to South Amer ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

" حالت و وضعیت تارهای صوتی " در داخل حنجره ( larynx ) ، وقتی هوا از میان چاکنای ( glottis ) عبور میکنه، واسه تارهای صوتی دو حالت ویش میادش: حالت اول ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

Concrete evidence = مدرک مُستَدَل

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

مرتبط کردن که مجهولشم میشه مرتبط شدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

رد شدن لحظه ای از چیزی : pass through sth The air pass through the larynx and come out through the mouth هوا از حنجره رد میشه و از دهان خارج میشه. ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

حفره دهان برای دیدن عکس مربوط به اجزای تشکیل دهنده حفره دهان به لینک زیر برید

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

شپشدونی و کثیف ( واسه مکانها، مثل هتل، اتاق ، . . . ) شپشو و کثیف ( واسه انسانها، حیوانها، . . . )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

در تکمیل ترجمه بالا ، بهش ( آواشناسی ادراکی ) یا همون Perceptual Phonetics هم میگن. و مهم ترین چیی که توی این شاخه ی آواشناسی بهش توجه میشه، ساختار گ ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

به وجود آوردن مثال ۱ ، حالت مجهولی به معنای به وجود آورده میشه Most heart attacks are caused by blood cots مثال ۲ حالت حال کامل به معنای به وجود نیآ ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

پرش با یک پا و لی لی مانند با ارتفاع کم ( انسان ) پرش با تمام یا هر دو پا به صورت همزمان ( پرندگان، حشرات, حیوانات ) Bunny hop پرش خرگوشی یادآوری ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

بازنویسی کردن ( به طوری که معمولا عبارتمون واضح تر و ساده تر بشه ) Could you rephrase your question, please We should rephrase an expression in a c ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

خط روایی یک فیلم، بازی، کتاب و . . . The film has a very simple plot The plots of his books are basically all the same.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

بیانگر چیزی بودن The color red denote passion or anger

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

نقش مهمی ایفا کردن در چیزی Understanding language as a complicated system contributes to understanding human mind and how this complicated system is ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

گرو کشی کردن چیزی ( ندادن چیزی به کسی که مستحق دریافتش بوده ) Boss: you're that worker that used to work here? Former worker: till you fired me and ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

A mass of sth = یه توده ی عظیمی از چیزی. ، یه مقدار بسیار زیادی از چیزی The explosion reduced the church to a mass of rubble The forest is a mass of ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

مقاوم باشه در برابر چیزی ( از یه چیزی، انتظار مقاوم بودن داشتن ) The bridge designed to withstand earthquakes دوتا کالوکیشن با withstand برحسب کتاب ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

در تکمیل بالا بگم که: ۱. قطعیت ( میشه اسم غیرقابل شمارش ) I'm unable to answer that question with any certainty امر قطعی ( اسم قابل شمارش ) Ther ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

منتج شدن The investigation yielded some unexpected results. تحقیقات، منتج به نتایجی غیرقابل انتظار شد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

۱. جداشدن و افتادن ( چیزی از چیزی. مثل برگ از درخت ) On the bathroom ceiling, some pieces of plaster had fallen away. The rear sections of the roc ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

Slip ( verb ) = تنزل پیدا کردن نکته: با واژه standards کالوکیشن میسازه. People feel educational STANDARDS SLIPPED when the government cut finances ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

زائد الوصف معمولا با happy, یه کالوکیشن قوی برقرار میکنه. این قید با Glad, sad ، content استفاده نمیشه They are deliriously happy together