deliriously

جمله های نمونه

1. Dora returned from her honeymoon deliriously happy.
[ترجمه amirreza] دورا از ماه عسلش بسیار خوشحال برگشت
|
[ترجمه گوگل]دورا از ماه عسل خود با هذیان و خوشحالی بازگشت
[ترجمه ترگمان]دو را از ماه عسلش با خوشحالی و بی حالی بازگشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Her answer made him deliriously happy.
[ترجمه amirreza] جوابش اونو بسیار خوشحال کرد
|
[ترجمه گوگل]پاسخ او او را به طرز هذیانی خوشحال کرد
[ترجمه ترگمان]جوابش کلاید را تا حدی شاد و سرحال جلوه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She had never known such deliriously exquisite sensations.
[ترجمه گوگل]او هرگز چنین احساسات هذیانی بدیع را نشنیده بود
[ترجمه ترگمان]تا به حال چنین احساساتی ندیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It was commonplace to see a deliriously happy snowman flirting with bikini-clad starlets and celebrities like Shirley Temple, Dinah Shore, and Esther Williams.
[ترجمه گوگل]دیدن یک آدم برفی به طرز هذیانی و شادی که با ستاره‌های بیکینی‌پوش و افراد مشهوری مانند شرلی تمپل، دینا شور و استر ویلیامز معاشقه می‌کرد، امری عادی بود
[ترجمه ترگمان]برای دیدن یک آدم برفی شاد که با لباس bikini و افراد مشهور مثل شرلی تمپل، ساحل dinah و استر ویلیامز می رقصیدند، امری عادی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Barking deliriously, the dog bounded towards his mistress.
[ترجمه گوگل]سگ با هذیان پارس کرد و به سمت معشوقه اش رفت
[ترجمه ترگمان]سگ دم به دم پارس می کرد، سگ به سوی معشوقه اش دوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He was talking deliriously.
[ترجمه گوگل]داشت با هذیان حرف میزد
[ترجمه ترگمان]در حال چرت و پرت صحبت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Shaya ran towards second base as the runners ahead of him deliriously the bases towards home.
[ترجمه گوگل]شایا به سمت پایگاه دوم دوید در حالی که دونده های جلوتر از او با هذیان به سمت خانه می رفتند
[ترجمه ترگمان]Shaya به سمت جایگاه دوم رفت و دوندگان را جلوتر از او شروع به حرکت به سمت خانه کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This bruising experience may explain why he is so deliriously happy at the FT now.
[ترجمه گوگل]این تجربه کبودی ممکن است توضیح دهد که چرا او اکنون در FT بسیار خوشحال است
[ترجمه ترگمان]این تجربه کبودی ممکن است توضیح دهد که چرا او در حال حاضر در حال جذبه و جذبه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• dementedly, incoherently, ravingly, madly

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : delirium
✅️ صفت ( adjective ) : delirious
✅️ قید ( adverb ) : deliriously
دیوانه وار
زائد الوصف
معمولا با happy, یه کالوکیشن قوی برقرار میکنه. این قید با Glad, sad ، content استفاده نمیشه
They are deliriously happy together
Strongly associated with happy not used with glad, content, sad
Extremely happy or excited.
Example: I felt deliriously happy.
بطور هزیان گونه / گمراه کننده

بپرس