oral cavity

جمله های نمونه

1. To sweeten your oral cavity, you can have a piece of chewing gum.
[ترجمه گوگل]برای شیرین کردن حفره دهان خود می توانید یک تکه آدامس داشته باشید
[ترجمه ترگمان]برای شیرین کردن حفره دهانی، می توانید آدامس جویدن آدامس داشته باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Objective to improve the response speed of oral cavity muscle, muscles and brain more harmonious rise.
[ترجمه گوگل]هدف بهبود سرعت پاسخ عضلات حفره دهان، عضلات و مغز افزایش هماهنگ تر است
[ترجمه ترگمان]هدف بهبود سرعت پاسخ عضلات حفره دهانی، ماهیچه و افزایش هماهنگ مغز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Treat the unique skill of oral cavity ulcer quickly?
[ترجمه گوگل]مهارت منحصر به فرد زخم حفره دهان را به سرعت درمان کنید؟
[ترجمه ترگمان]با مهارت منحصر به فرد زخم دهانی به سرعت درمان می شود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The taste buds in the oral cavity and maxillary barbel of Clarias leather are observed by the histological techniques and scanning electron microscopeSEM).
[ترجمه گوگل]جوانه های چشایی در حفره دهان و هالتر فک بالا چرم Clarias با تکنیک های بافت شناسی و میکروسکوپ الکترونی روبشی SEM مشاهده می شود
[ترجمه ترگمان]جوانه های طعم در حفره دهانی و barbel های بالا به بالا توسط تکنیک های بافتی و اسکن الکترونی روبشی (microscopeSEM مشاهده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Its common combined symptoms included oral cavity ulcer fungus infection, diarrhoea or other digestive tract symptoms, and erythra, anemia, and nervus system symptoms, etc.
[ترجمه گوگل]علائم ترکیبی رایج آن شامل عفونت قارچی زخم حفره دهان، اسهال یا سایر علائم دستگاه گوارش و اریترا، کم خونی و علائم سیستم عصبی و غیره بود
[ترجمه ترگمان]علائم مشترک این بیماری شامل عفونت های قارچی، عفونت قارچی، اسهال یا دیگر علایم گوارشی، کم خونی، کم خونی و عوارض سیستم گوارشی و غیره می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. RESULTS: The surgical incisions of the oral cavity and neck healed up, with no salivary fistula, chylorrhea, submandibular fistula, infection and other complications.
[ترجمه گوگل]نتایج: برش‌های جراحی حفره دهان و گردن بدون فیستول بزاقی، شیلوره، فیستول زیر فکی، عفونت و سایر عوارض بهبود یافتند
[ترجمه ترگمان]نتایج: برش های جراحی حفره دهانی و گردن بهبود یافته، بدون فیستول، فیستول، فیستول، فیستول، عفونت و دیگر عوارض
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Main and clinical expression is mixed for oral cavity, eye other position mucous membrane is dry, often add up to intercurrent unripe rheumatoid arthritis.
[ترجمه گوگل]بیان اصلی و بالینی برای حفره دهان مخلوط می شود، غشای مخاطی در موقعیت های دیگر چشم خشک است، اغلب به آرتریت روماتوئید نارس بین جریانی اضافه می شود
[ترجمه ترگمان]بیان اصلی و بالینی برای حفره دهانی، چشم دیگر که غشا مخاطی خشک است، ترکیب می شود و اغلب به ورم مفاصل و ورم مفاصل intercurrent نرسیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Is oral cavity jaw facial what content does plastic have?
[ترجمه گوگل]آیا حفره دهانی فک صورت چه محتوایی دارد؟
[ترجمه ترگمان]آیا فک حفره دهانی همان چیزی است که پلاستیک از آن استفاده می کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Mouth ( Or oral cavity or buccal cavity ) : Orifice through which food and air enter the Body.
[ترجمه گوگل]دهان (یا حفره دهان یا حفره باکال): روزنه ای که غذا و هوا از طریق آن وارد بدن می شود
[ترجمه ترگمان]دهان (یا حفره دهانی): Orifice که از طریق آن غذا و هوا وارد بدن می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Month of much drop of my darling nine, oral cavity agnail, how should notice his food?
[ترجمه گوگل]ماه ریزش زیاد از نه عزیزم، آگنییل حفره دهان، چگونه باید متوجه غذایش شد؟
[ترجمه ترگمان]ماه از ته دل نه، گودال شفاهی my، چه طور باید متوجه غذای او شد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Objective:It summarized nursing measures for patients with oral cavity soft tissue defect accepting hemisection of mandible treated with trapezius osseous myocutaneous flap reparation.
[ترجمه گوگل]هدف: این مطالعه اقدامات پرستاری را برای بیماران مبتلا به نقص بافت نرم حفره دهان با پذیرش همی‌ریزش فک پایین تحت درمان با ترمیم فلپ میوکوتانی استخوانی ذوزنقه خلاصه کرد
[ترجمه ترگمان]هدف: این کار به طور خلاصه معیارهای پرستاری برای بیماران با حفره دهانی نرم و پذیرش hemisection فک که با trapezius flap osseous myocutaneous myocutaneous myocutaneous را قبول کرده است را به طور خلاصه بیان کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Brushed a tooth, oral cavity cleanness, not only the feeling is comfortable, maintain goluptious antrum sanitation, because had brushed a tooth to have a thing no longer, you still are met.
[ترجمه گوگل]مسواک زده، تمیزی حفره دهان، نه تنها احساس راحت است، حفظ بهداشت آنتروم بدحال، چرا که یک دندان را مسواک زده بود تا چیزی دیگر نداشته باشید، شما هنوز هم ملاقات کردید
[ترجمه ترگمان]پاکیزگی دهانی، پاکیزگی دهانی، و نه تنها احساس راحت است، حفظ sanitation antrum را حفظ می کند، زیرا دندان را مسواک زده تا یک چیز دیگر داشته باشد، شما هنوز هم دیده می شوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Go to already history should notice articulatory, oral cavity, eye, chorion, skin, liver is lienal in check-up the clinical expression outside waiting for bowel.
[ترجمه گوگل]برو به شرح حال باید توجه داشته باشید مفصلی، حفره دهان، چشم، کوریون، پوست، کبد در چکاپ بیان بالینی خارج از انتظار برای روده مهم است
[ترجمه ترگمان]به همین ترتیب باید به تاریخچه قبلی توجه کنید، حفره دهانی، چشم، پوست، پوست، کبد، کبد، lienal در چک کردن حالت بالینی خارج از انتظار برای روده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Toothache pharyngalgia arises suddenly the fierce toothache and swallows sore throat's patient, sees a doctor to the oral cavity branch.
[ترجمه گوگل]دندان درد فارنگالژی ناگهان ایجاد می شود درد شدید دندان و بلع بیمار گلودرد، مراجعه به پزشک به شاخه حفره دهان
[ترجمه ترگمان]toothache pharyngalgia ناگهان از درد دندان بلند می شود و بیمار گلو درد می کند، یک دکتر را به شاخه درخت دهان می رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[دندانپزشکی] حفره دهان
[زمین شناسی] حفره دهان

انگلیسی به انگلیسی

• space within the mouth

پیشنهاد کاربران

اندام های گفتار
حفره دهانی
شکاف دهان
حفره دهان
برای دیدن عکس مربوط به اجزای تشکیل دهنده حفره دهان به لینک زیر برید
منابع• https://www.therespiratorysystem.com/glossary/oral-cavity/
oral cavity ( زبان‏شناسی )
واژه مصوب: حفرۀ دهان
تعریف: محفظه‏ای در مجرای آوایی که از جلو به لب‏ها و از عقب به ملاز محدود می‏شود و تعدادی از فراگوها در آن قرار دارند|||متـ . دهان

بپرس