پیشنهاد‌های PhD.Lotfalipoor_Hossein (١٢٧)

بازدید
٤٥
تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

انتقاد شدید کردن از کسی یا چیزی ، با لدر از روی طرف رد شدن ، با خاک یکسان کردن طرف

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

حزن ، غم ، اندوه ، نگرانی ، ترس ، اضطراب ، واهمه real drama = نگرانی واقعی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

مثمر ثمر، اثربخش، اثرگذار، تاثیرگذار، ثمربخش، جایگیر، سودبخش، کارآ، کارگر، گیرا، مثمر، مفید، نافذ، نافع، نتیجه بخش، عامل، کاری، کارساز، کارآمد،

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٧

ضرب الاجل، فرجه، فرصت، مهلت، مدت/ وقت /مهلت تعیین شده، پا یان مهلت و مدت معین، زمان داده شده ، مدت زمانی معلوم برای انجام کاری ؛

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٥

افزایش ، تشدید ، صعود ، بالا روی ، اوج گیری ، فزونی ، زیادی ، کثرت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٤

به کسی یا چیزی دست زدن دست مالی کردن کسی ( جنس مخالف )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

اقدام ، عمل ، کار ، حرکت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

ارتقاء سطح/سیستم/. . .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

کلانشهر ، ابر شهر ، شهر وسیع

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

very great in extent or amount. بسیار زیاد، وسیع ، سریع ، عاجل ، گسترده we are seeing tax avoidance on an industrial scale

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

نافرجام a botched attempt = تلاش نافرجام

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

درباره ، در مورد ، در خصوص ، نسبت به over the Channel fishing dispute. در مورد مناقشه ماهیگیری در کانال مانش

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

عقب نشینی ، کوتاه آمدن در موضوعی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

فراگیری Racism epidemic = فراگیری نژاد پرستی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

نگهبان / محافظ / نیروی امنیتی باشگاه شبانه ( بار ، دیسگو، کلوپ ، کازینو )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

شکاف ، فاصله ، اختلاف ، جدایی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

شدیداللحن angry correspondence = نامه شدیداللحن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

سلامتی ، امنیت جانی concerns were raised for the welfare of someone inside a property. = نگرانی ها برای امنیت جانی شخصی در داخل خانه افزایش یافت.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

ساده ، راحت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

افت ، کاهش ، نزول ، کم شدن ( دمای هوا )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

کوبنده scathing report = گزارش کوبنده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

استادیوم ، میدان / منطقه باز دارای صحنه در وسط جهت اجرای کنسرت / نمایش

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

قدیمی ، قبلی ، سابق ، پیشین ، گذشته ، . . . a former master spy = یک جاسوس ارشد قدیمی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

مخرب ، ویرانگر = chilling ‘chilling effect’ = اثر مخرب / ویرانگر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

محق ، مستحق ، ذی حق ، صاحب حق ، شایسته

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

مسئولین the chief medical officers = مسئولین ارشد پزشکی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

با سابقه ترین

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

خودشناسی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

گرفتن چیزی / کسی / جایی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

تو چشم بودن ، در معرض ( نمایش ) بودن ، در ( معرض ) دید بودن ، در ملاء عام بودن/قرار داشتن ، نمایان بودن ، جلوه کردن ، رخ نمایاندن newcomers still st ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

اختلاف ( دو گروه/دسته/کشور/. . . ) با هم برسر . . . ( یک موضوع/. . . ) ، مناقشه ، کشمکش ، درگیری ، بحث ، . . .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

رخ به رخ ، رو در رو ، چهره به چهره ، رو در رو ، مقابل

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

value - added tax ( VAT ) مالیات بر ارزش افزوده ( انگلیس ) => حتی قبوض انرژی مانند گاز ، آب و برق

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

پست / سمت دولتی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

( عمران / معماری و ساختمان ) : تعمیر اساسی ، بازسازی ، نوسازی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

عامل، عمل کننده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

نامه ، نامه نگاری ، مکاتبه ، اعلام یا اعلان کتبی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

به لجن کشیدن it had trashed the reputation of Parliament. = اعتبار مجلس را به لجن کشیده بود

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

برخورد / مقابله “the inaction of this government in tackling the issue”. = �عدم اقدام دولت حاضر در برخورد با این موضوع�

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

دست از کار کشیدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

دست برداشتن to step away from the threats = دست برداشتن از تهدیدها

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

پیچیده ، مبهم ، نامعین ، نامشخص ، درهم برهم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

بسیار ناراحت ، محزون ، غمگین

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

تحصیلکرده، عالم ، دانشمند

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

در زمان ، حین

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

توضیح دادن به ، توجیه کردن ، قانع کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

دورانداختن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

رسیدن به سطح تقاضا ( ها )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

صرف شدن ، سپری شدن ، عبورکردن. گذشتن. ردشدن، رفتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

خوردن/مصرف کردن تا ته ( آن چیز ) را در آوردن