پیشنهاد‌های فرشته عاج (٦٠٥)

بازدید
١,٢٥٩
تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

طاقت فرسا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

سر زدن Tanks for dropping by ممنون که سر زدی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٣

بدون دلیل مشخص دقت کنید که به دلایلی ترجمه مناسب این عبارت نیست؛ زیرا وقتی در جمله این عبارت به کار می رود به این معناست که دلیل یا توجیه مشخصی وجود ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

شگفتی ساز به طور غیر منتظره برنده شده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

معادل برگ چغندر در گویش عامیانه فارسی What am I, chopped liver من چیه ام، برگ چغندر؟

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

دندون رو جیگر بزار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

از کسی حساب بردن در مورد خداوند یعنی ترس و خوف از پروردگار

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٣

قابلیت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

گاهی به معنای فیصله دادن است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

همون آدم سابقی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

مسئله حیثیتی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٤

هیچ اهمیتی برام نداره

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٤

خود کفا خود بسنده

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٤

گاهی به معنی لباس بدن نما

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٤

آخرین خبر خبر فوری

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٤

زیاده روی کردن معمولا به شکل گذشته ساده در مکالمات استفاده میشه I went a bit over the top یکم زیاده روی کردم.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

اگر در مورد خداوند به کار رود خوفو خشوع. اگر در مورد انسان به کار رود، حساب بردن از کسی.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٤

حالا که حرفش شد

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥

اوراق کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

نقطه عطف

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٥

اسیر یکنواختی بودن اسیر روزمره گی بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

گاهی در نقش قید به معنی صادقانه است. I simply told them the truth. حقیقت را صادقانه به آن ها گفتم.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥

آخه چرا؟!

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٦

معمولا در مورد زمانی به کار می رود که در فرودگاه مننظر پرواز بعدی هستیم. یعنی از یک هواپیما پیاده شده ایم و منتظر بعدی هستیم. درمورد پروازهای connec ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٦

آدم به غایت چاپلوس وقتی suckup صفت باشد معمولاً بدون فاصله نوشته می شود.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

زیروبم I know you inside out. من زیرو بم تو را می شناسم. من کاملا میشناسمت.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٦

با صفا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

گاهی به معنی همدوره است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

اگر در مورد خدا به کار رود، خوف و خشوع اگر در موردانسان به کار رود، حساب بردن از کسی.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٧

دزدکی به کسی نزدیک شدن طوری که طرف متوجه نشه و غافلگیر بشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

یکی از معانی کلمه good وقتی قبل از اسم بیاید در ترجمه حسابی یا یک دل سیر است. You need a good rest به یک استراحت حسابی نیاز داری. یا She sat down a ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

دست و پنجه نرم کردن با

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٨

یکی از معانی کلمه way به ویژهاگربعد از آن یک صفت بیاید خیلی است. این نکته در ترجمه بسیار مهم است. مخصوصا در ترجمه فیلم و سریال های آمریکایی به عنوان ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

هم راستا بودن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣٣

رازی را فاش کردن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٤٠

بند و آب دادن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦٦

بیشتر زمانی به کار میرود که فقط چهره و صورت مدنظر باشد.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦٦

ماموران مخفی یا ماموران لباس شخصی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦٧

I don't hold with testing cosmetics on animals.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦٨

بسیار قدیمی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦٩

میتواند معادل اصطلاح بی خیال شدن باشد. برای مثال I wanted to tell her but then hung back. می خواستم بهش بگم ولی بعد بی خیال شدم یا منصرف شدم.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧١

یکی از معانی این فعل پخش شدن خبر است. If news or information gets round, it is told to a lot of people.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧٣

موافق بودن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧٤

ناراحت و عصبی بودن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧٦

تسلی دادن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧٨

به جای very wide معمولا این صفت به کار می رود.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨١

دو سو گرا، دودل

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨٣

خوب شدن و بیماری را پشت سر گذاشتن. بهبود یافتن معادل چندان مناسبی نیست چون خیلی است .

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨١

امتناع کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨٨

دقیقا همان به عنوان مثال This is the very cellphone I want. این دقیقا همون گوشی تلفن همراه یه که می خواستم.