پیشنهادهای فرشته عاج (٣٤٠)
قناعت توانگر کند مرد را
ضد حال یا ناخوشایند
در زبان فارسی عامیانه معمولا از واژه ی صفرکیلومتر استفاده می کنیم. دقت کنید که این کلمه صفت نیست بلکه اسم است و قابل شمارش.
یاس آور
تلفات برای حوادثی مثل زلزله
دقیقا همان به عنوان مثال This is the very cellphone I want. این دقیقا همون گوشی تلفن همراه یه که می خواستم.
امتناع کردن
خوب شدن و بیماری را پشت سر گذاشتن. بهبود یافتن معادل چندان مناسبی نیست چون خیلی است .
دو سو گرا، دودل
به جای very wide معمولا این صفت به کار می رود.
تسلی دادن
ناراحت و عصبی بودن
موافق بودن
یکی از معانی این فعل پخش شدن خبر است. If news or information gets round, it is told to a lot of people.
میتواند معادل اصطلاح بی خیال شدن باشد. برای مثال I wanted to tell her but then hung back. می خواستم بهش بگم ولی بعد بی خیال شدم یا منصرف شدم.
بسیار قدیمی
I don't hold with testing cosmetics on animals.
بیشتر زمانی به کار میرود که فقط چهره و صورت مدنظر باشد.
ماموران مخفی یا ماموران لباس شخصی
یکی از معانی کلمه good وقتی قبل از اسم بیاید در ترجمه حسابی یا یک دل سیر است. You need a good rest به یک استراحت حسابی نیاز داری. یا She sat down a ...
سر زدن Tanks for dropping by ممنون که سر زدی
اگر در مورد خداوند به کار رود خوفو خشوع. اگر در مورد انسان به کار رود، حساب بردن از کسی.
زیروبم I know you inside out. من زیرو بم تو را می شناسم. من کاملا میشناسمت.
همون آدم سابقی
دست و پنجه نرم کردن با
یکی از معانی کلمه way به ویژهاگربعد از آن یک صفت بیاید خیلی است. این نکته در ترجمه بسیار مهم است. مخصوصا در ترجمه فیلم و سریال های آمریکایی به عنوان ...
گاهی در نقش قید به معنی صادقانه است. I simply told them the truth. حقیقت را صادقانه به آن ها گفتم.
معادل برگ چغندر در گویش عامیانه فارسی What am I, chopped liver من چیه ام، برگ چغندر؟
گاهی به معنی همدوره است.
از کسی حساب بردن در مورد خداوند یعنی ترس و خوف از پروردگار
به عقیده من به نظر من
اگر در مورد خدا به کار رود، خوف و خشوع اگر در موردانسان به کار رود، حساب بردن از کسی.
استاد مدعو
هرچیزی به موقعش
دزدکی به کسی نزدیک شدن طوری که طرف متوجه نشه و غافلگیر بشه
مسئله حیثیتی
You don't have what it takes این کاره نیستی You have what it takes این کاره ای یعنی می تونی از پیش بر بیای
بی عرضه نبودن He is no slouch اون بی عرضه نیست.
حرف حرفمنه
دعوا داری؟؟؟
از شانس
عیبنذ ناراحت نباش
بدون رودربایستی و بی پرده حرف زدن
از هیچ تلاشی فروگذار نکردن از هیچ اقدامی فرو گذار نکردن
آروم باش
هم راستا بودن
کنار کشیدن
خوش بیان خوش صحبت
بند و آب دادن
نیای کلاه رفته سرت. بیای خیلی خوش می گذره.