پیشنهاد
٩٩

قناعت توانگر کند مرد را

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠٠

ضد حال یا ناخوشایند

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩٠

در زبان فارسی عامیانه معمولا از واژه ی صفرکیلومتر استفاده می کنیم. دقت کنید که این کلمه صفت نیست بلکه اسم است و قابل شمارش.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨٩

یاس آور

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨٦

تلفات برای حوادثی مثل زلزله

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨٧

دقیقا همان به عنوان مثال This is the very cellphone I want. این دقیقا همون گوشی تلفن همراه یه که می خواستم.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨١

امتناع کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨٢

خوب شدن و بیماری را پشت سر گذاشتن. بهبود یافتن معادل چندان مناسبی نیست چون خیلی است .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨٠

دو سو گرا، دودل

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧٦

به جای very wide معمولا این صفت به کار می رود.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧٥

تسلی دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧٣

ناراحت و عصبی بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧٣

موافق بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧١

یکی از معانی این فعل پخش شدن خبر است. If news or information gets round, it is told to a lot of people.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦٨

میتواند معادل اصطلاح بی خیال شدن باشد. برای مثال I wanted to tell her but then hung back. می خواستم بهش بگم ولی بعد بی خیال شدم یا منصرف شدم.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦٨

بسیار قدیمی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦٧

I don't hold with testing cosmetics on animals.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦٥

بیشتر زمانی به کار میرود که فقط چهره و صورت مدنظر باشد.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦٥

ماموران مخفی یا ماموران لباس شخصی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٤

یکی از معانی کلمه good وقتی قبل از اسم بیاید در ترجمه حسابی یا یک دل سیر است. You need a good rest به یک استراحت حسابی نیاز داری. یا She sat down a ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٣

سر زدن Tanks for dropping by ممنون که سر زدی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٣

اگر در مورد خداوند به کار رود خوفو خشوع. اگر در مورد انسان به کار رود، حساب بردن از کسی.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٣

زیروبم I know you inside out. من زیرو بم تو را می شناسم. من کاملا میشناسمت.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٣

همون آدم سابقی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

دست و پنجه نرم کردن با

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

یکی از معانی کلمه way به ویژهاگربعد از آن یک صفت بیاید خیلی است. این نکته در ترجمه بسیار مهم است. مخصوصا در ترجمه فیلم و سریال های آمریکایی به عنوان ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

گاهی در نقش قید به معنی صادقانه است. I simply told them the truth. حقیقت را صادقانه به آن ها گفتم.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

معادل برگ چغندر در گویش عامیانه فارسی What am I, chopped liver من چیه ام، برگ چغندر؟

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

گاهی به معنی همدوره است.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

از کسی حساب بردن در مورد خداوند یعنی ترس و خوف از پروردگار

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

به عقیده من به نظر من

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

اگر در مورد خدا به کار رود، خوف و خشوع اگر در موردانسان به کار رود، حساب بردن از کسی.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٢

استاد مدعو

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

هرچیزی به موقعش

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٢

دزدکی به کسی نزدیک شدن طوری که طرف متوجه نشه و غافلگیر بشه

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

مسئله حیثیتی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

You don't have what it takes این کاره نیستی You have what it takes این کاره ای یعنی می تونی از پیش بر بیای

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

بی عرضه نبودن He is no slouch اون بی عرضه نیست.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

حرف حرفمنه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

دعوا داری؟؟؟

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

از شانس

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

عیبنذ ناراحت نباش

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

بدون رودربایستی و بی پرده حرف زدن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

از هیچ تلاشی فروگذار نکردن از هیچ اقدامی فرو گذار نکردن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

آروم باش

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

هم راستا بودن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

کنار کشیدن

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
١

خوش بیان خوش صحبت

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
١

بند و آب دادن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

نیای کلاه رفته سرت. بیای خیلی خوش می گذره.