تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تاریخ انتها، تاریخ انقضا تاریخی که به عنوان آخرین مهلت اعتبار، روی یک سند درج می شود؛ مترادف است با: Expiration Date.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ضد حال زدن، حس و حال خوش را از بین بردن، عیش را منغّص کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کارکنان مجموعه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Fine - tipped Pen قلم نوک تیز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

نسبت به چیزی هشدار دادن، چیزی را توصیه نکردن Hearing experts advise against continuous, loud and extended play. متخصصان شنوایی نسبت به پخش مداوم، ب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Ground yourself by maintaining contact with an unpainted metal portion of the chassis. خودتان را از طریق لمس یک قسمت فلزیِ رنگ نشده از شاسی، به زمین ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پوشش سلوفان ( تعبیر رایج: سِلِفون )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خیلی گاگول، بسیار احمق، اِندِ شُل مغز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گاف دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

زیاد طول نمی کشه. / زیاد دیر نمی کنم.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

The inspector wants to call in on your class. بازرس می خواد به کلاستون سر بزنه.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

- I was just on my way to see you actually. ( من راستش تو راه بودم که بیام شما رو ببینم. ) - That's not the impression I got. ( من همچین برداشتی ند ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

At last a breakthrough! بالاخره فرجی شد! / بالاخره خلاص شدیم! / بالاخره به یه جایی رسیدیم!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مخفف Penny یا Pence که برابر است با یک صدمِ Pound این مخفف ( P ) به معنای پنی، در انگلستان به وفور کاربرد دارد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

[رایانه و فناوری اطلاعات] همساز با قبل سیستمی که به طوری طراحی شده تا با ورژن های برنامه ریزی شده ی قبل از خود سازگاری داشته باشد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

[رایانه و فناوری اطلاعات] همساز با بَعد سیستمی که به طوری طراحی شده تا با ورژن های برنامه ریزی شده ی بعدیِ خود سازگاری داشته باشد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
-١٤

Ad - hoc network شبکه ی اَد - هاک - شبکه ی با کاربرد اختصاصی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

[مجموعاً به عنوان یک صفت]: مربوط به یک مدل خاص مثال: Model - specific Tasks وظایف مربوط به یک مدل خاص

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

U - shaped cut شیارِ U شکل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

When the battery pack charges close to maximum charge level you selected, the charge indicator turns off. هنگامی که شارژ بسته ی باتری به حداکثر سطح ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

The indicator light blinks fast in orange. چراغ نشانگر، به رنگ نارنجی، سریع چشمک می زند.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

خوشۀ گندم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

پاوپاو یا انبۀ سردسیری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

گذرگاه عابر پیاده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

Thank you for catching that. ممنون که حواست بود ( و تذکر دادی ) .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

در همان موقع ها - تقریباً همان زمان

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

How have you been? چه خبر در این همه مدت؟/چه می کردی؟ ( هنگامی که شخصی را بعد از مدتی طولانی ملاقات می کنید )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

You look just the same. تغییر نکرده ای. ( وقتی دو دوست قدیم، یکدیگر را بعد از مدتی طولانی، ملاقات می کنند )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

to get ink: جوهری شدن Be careful not to get ink on your clothes. مراقب باش، جوهر روی لباست نریزه/نپاشه.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

تلفنِ صفحه چرخان تلفن با شماره گیر چرخان

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

I knocked him stone cold! نفسشو بریدم!

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

The dog can't chew through those shutters. سگه نمی تونه اون پرده کرکره ای ها رو بجوئه و بره بیرون.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

What's the game? جریان/داستان چیه؟

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

He walked right into the trap. اون با پای خودش رفت توی تله.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

Here's the score. . . نقشه از این قراره. . .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

He landed my pals in the cooler. اون، رفقای منو انداخت هلفدونی.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

How are you all coming? کار شماها چطور پیش می ره؟

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

I can't reach it ( = ventilator shaft ) , I might need a boost. دستم بهش ( = لولۀ هواکش ) نمی رسه، احتمالاً یکی باید برام قلّاب بگیره.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

I'm looking you in the face, and I don't see jack shit. وقتی به قیافه ت نگاه می کنم، هیچّی ( = هیچ استعدادی ) نمی بینم.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

You don't look like the painting type to me. بهت نمیاد اهل نقاشی کردن باشی.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

محلول آب و صابون مثلاً: Wash all the parts in warm soapy water. : کلیۀ قطعات را در محلول گرمِ آب و صابون بشویید.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

All - night restaurant: رستوران شبانه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

To hit the slopes: اسکی کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

To get a make on something or somebody: چیزی یا کسی را ردیابی کردن مثلاً: Did you get a make on the vehicle? ردِ ماشین رو زدید؟

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

To squeeze a lemon: ( عامیانه ) شاشیدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

To find one's way around: پیدا کردن موقعیت، راه یا مسیرِ خود

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

To model after something: از روی چیزی الگو برداشتن مثلاً: St. Patrick's Cathedral is modeled after the cathedral in Cologne. کلیسای جامعِ سنت پاتریک ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

شرایط مورد اجتناب

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

مربوط به سم شناسی؛ مثلاً: Toxicological Data: اطلاعات/داده های سم شناختی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

معادل عامیانۀ واژۀ Defecate است به معنای اجابت مزاج یا ریدن.