ترجمههای shiva_sisi (٤٨)
شما باید در روز های سرد ژاکت بپوشید
بیماریستان کشیدن سیگار را در ساختمان ممنوع کرده است
من به خاطر سخنرانی عروسی عصبانی هستمـــ
این کودک یک افت است او زنگ در را میزند و فرار میکند
به اندازه کافی غذا بخورید تا به دکتر نیازی نداشته باشید
پلنگ وحشی هیچوقت نمیتواند لکه هایش را تعویض کند.
او یک جک بسیار قشنگ و خنده دار گفت که همه ی ما از خندیدن زیاد خسته شدیم
این یک فیلم کمدی، وبسیار خنده دار است
چه چیزی اینقد خنده دار است؟او یک خواستگار است ( اخطار برای اینکه کمی جدی باش )
این اصلا خنده دار نیست، زیرا ممکن است کسی اسیب ببیند
من همیشه دوست داشتم در مدرسه طرفدار داشته باشم ولی خیلی خجالتی بودم.
او حسآدت میڪنــد، وقتـے مآدرش کودک دیگـرے رآ بغل میڪند و مےبوســد:/
من خـونهـ اے سآکـــت برآے خآنوآدممم میخوآهمممم; )
در طول این دوره خآص، اتوبوس هآ خـــلوت هستـند: )
او خیلی درمورد چیدن میز شام برای مهمانی ایراد میگیرد!
معلمم ما برای نشانه گذاری بسیار ایراد میگیرد!
موز سبز نرسیده است و برای خوردن مناسب نیســت!
نهنـگ آبی یکی از بزرگ تریـن موجودات زنـده روی سیاره اســـت!
کدوممـ یک بزرگ تـرر اسـت؟یک نهنگ آبی یآ یک دآیناسورر؟
بسیآری از کوه هآے ژآپـن، کوه هآے آتش فشآنی هستنــد�
شمآ میتوانیـــد از کوه بآلآ بروید وقتی که اتش فشان ان کوه فعال نیســـت