پیشنهاد‌های احمد درفشدار (٢٦٢)

بازدید
٨٥
تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨١

غیر قابل قیمت گذاری؛ بسیار ارزشمند؛ پر بها ضمناً عبارت "چیز بی ارزش" در ابتدای معنی گمراه کننده است و بهتر است حذف شود.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤١

در حال وقوع

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

اثبات تجربی و عملی، اثبات از راه نمایش

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

مرور/ یادآوری نکات برجسته مطالبی که پیشتر گفته شده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

حسگری ( داریوش آشوری ) ، ادراک حسی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

درمانده، از پا درآمده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

من تصور می کنم بین خوشحالی و خوشبختی تفاوت وجود دارد. یکی به حال خوش و دیگری به بخت خوش اشاره دارد و حال و بخت یکی نیستند.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

معانی دیگر: ایستار، طرز قرارگیری، نهش، ( طرز ) برخورد، ( فکر یا احساس یا عمل ) روش، رویکرد، نگرش، خلق، ( هواپیمایی ) موقعیت هواپیما ( و غیره ) نسبت ب ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

تگ ( tag ) برچسبی است که چسبانده نمی​شودبلکه بصورت منگوله یا اویخته استفاده میشود

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

بخشنامه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

انگاشت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٥

دو واژهaccuracy و precision در اصول اندازه گیری مفاهیمی کاملاً متفاوت هستند. لذا استفاده از صحت یا درستی برای اولی و دقت برای دومی در اندازه گیری منا ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

عین، ابژه ( فلسفه )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

در زمینه های علم و مهندسی ، درستی ( accuracy ) یک سیستم اندازه گیری میزان نزدیکی اندازه گیری یک مقدار به مقدار واقعی آن کمیت است. دقت ( precision ) ی ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

خنک شدن دل ( ناشی از حادثه بد برای دیگران )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

ایجاد توازن بین دو وضعییت یا کیفیت برای کسب نتیجه مطلوب

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

املاک و مستغلات

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

روایتگر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

معنی دیگر این واژه در فرضیه: در علم و فلسفه ، این واژه به معنای اضافه کردن فرضیه های بیرونی به یک نظریه است تا آن را از جعل نجات دهد. فرضیه های موقت ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

رویداد آفرین:عاملی که باعث تغییر یا وقوع رویداد مهمی شود

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

مخاطره

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

بیان کردن، مفصل بندی کردن، عینیت بخشیدن، انسجام بخشیدن، پی افکندن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

affect - based مبتنی بر عاطفه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

زیر سیطره

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

طرفدار سنت بخصوص در کاربرد زبان؛سنت​ گرا someone who believes in and follows very traditional rules or ideas in a subject؛ a person who adheres stric ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

square ( something ) with something توافق داشتن ( چیزی ) با چیز دیگر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

اساساً گیمیفیکیشن به معنای کاربرد مکانیسم های بازی در زمینه ها و فعالیت های غیر از بازی و بازی کردن است. گیمیفیکیشن به معنای استفاده ایده آل از مکانی ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

رسماً درستی چیزی را اعلام کردن، اعلام معتبر بودن چیزی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

قالب

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

ground yourself به معنی ایجاد توازن جسمانی، روانی و انرژی در خود است

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

کل نگر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

واژه اعقاب در اینجا درست نیست، لطفاً حذف شود

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

خُلق

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

اندرکنش

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

یاری دهنده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

واژه "برق" معادل مناسبی برای electricity نیست زیرا: واژه الکتریسیته از لاتین نوین و در نهایت یونانی مشتق شده است. در نوشته های فرانسیس بیکن نخستین با ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

سنجش و ارزیابی ( شفاهی یا کتبی )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

راه اندازی آزمایشی ( trail run )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

شوخ طبع

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

یاری​ بهر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

غلیرغم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

جنجالی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

فلج از کمر به پائین

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

چیزی که نتیجه مستقیم چیز دیگری است

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

دوری، دور باطل ( در استدلال منطقی ) می گوییم اگر ادعای مطرح شده در نتیجه گیری یک استدلال به نوعی در مقدمات آن ظاهر شود ، این استدلال دوری بوده و باط ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

خرد کننده، نا امید کننده، ویرانگر ( روانی )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

دوگانه انگار ( پیشنهاد قبلی اصلاح شود )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

به یک ایده، پاسخ، و غیره اندیشیدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

به فکر چیزی یا کسی بودن toy with somebody/something به فکر ایده یا امکان انجام کاری بودن toy with the idea of doing something

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

همدردی کردن با