پیشنهادهای بهنوش عافیتطلب (٣٩٢)
پیشنهاد
محتوم، گریزناپذیر
آبجوخانه
خرابی به بار آوردن
متارکۀ مودروس
بین گروهی
گروه سه نفره، تیم سه نفره ( از فرهنگ پویا )
رنگ یاسی
سرسام آور، بی رویه، نامعقول؛ مثلاً در ترکیب �steep taxes�
کمرشکن
یک کلام
هیئت نمایندگی
بی سروصدا
محوطه
نابسامان
هرچه باداباد
موقعیت مناسب، جای پای محکم
اعیان نشین
فرقه ای، اقلیتی
لات، قلدر، قلچماق [به صورت جمع] اوباش، اراذل و اوباش ( از فرهنگ پویا )
دخمه
پادرهوا، بلاتکلیف
خشک، غیرمنعطف
پناهگاه، مأمن
حلاوت
لکّ ولک کردن
اقدام
ماجراجو، اهل خطر
گاهی �از آن طرف� هم معنی می دهد.
در خدمت کسی بودن
ریش ریش شدن
مسکرات
روستازدگی
طبقۀ شیک جامعه ( از فرهنگ پویا )
مزه ( خوراک های سردی که روس ها همراه با ودکا می خورند )
رجال، اولیا
پرهیز از شراب
خوش داشتن ( در متون ادبی و قدیمی تر )
( آدم ) تن آسا، تن پرور، عاطل وباطل ( آدم ) مسرف ( از فرهنگ پویا )
وزیر انطباعات
غیرعادی، غیرمتعارف، فردی ( از فرهنگ پویا )
آشفته، نابسامان سرگردان، بی هدف [کشتی] بدون سکان بدون سکان دار بدون رهبر بی سرپرست ( از فرهنگ پویا )
که پیشتر ذکرش آمد
سگ ولگرد
پاپیچ کسی شدن
گاهی می توان معادل �دنیای وانفسا� را برای این ترکیب در نظر گرفت.
تألیفات
ائمه
خالی از لطف نبودن
حکم ممنوعیت