پیشنهادهای بهنوش عافیتطلب (٤٤٤)
خارق العاده
عقیق سیاه
مخالفِ، ضدِّ
بلافاصل، بی واسطه
لقلقۀ زبان
[خوراکی] به کسی خوراندن، به شکم کسی بستن
در مقابل چشم همگان
سیاه مست، پاتیل، مست و پاتیل
دارای خاصیت درمانی
کم وکاست
نفر مثلاً در عبارت �hundreds of people� به معنی �صدها نفر�
مغازه تشکیلات
اهالی
ظلمانی
ناامید، زده ( به معنای خسته شدن از چیزی )
به طور رقت انگیزی
آماده ی انفجار ( مثلاً در live grenade )
خانۀ موادکش ها
زندانی تازه وارد ( اصطلاح رایج در زندان )
مرکز اصلاح و تربیت
آب ها از آسیاب افتادن
فحش دستی دادن
تیم تجسس
با رگ های برآمده
ماری جوانا
کاغذ سیگارپیچ
کفش مجلسی
پشت سرت را بپّا
بازداشتگاه
کف پوش چوبی
ترک کردن ( الکل یا مواد مخدر )
در و داف
کاردُرُست
امانت سرا
چشم نواز
تمام و کمال
صفحه گردان
خرامان خرامان رفتن
سنباده تسمه ای
لباس ارتشی
( دربارۀ ماشین ) گازش را گرفتن
بگویی نگویی
با سر، با کله، شتاب زده، فکرنکرده
گیج، مبهوت