chime in

/ˈt͡ʃaɪmɪn//t͡ʃaɪmɪn/

1- توی حرف کسی دویدن، حرف کسی را قطع کردن 2- وارد حرف دیگران شدن، خود را داخل صحبت کردن 3- هماهنگ بودن با، جور آمدن با، توافق داشتن، تصدیق کردن، بادیگران هم اهنگ شدن

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
(1) تعریف: to interrupt suddenly to add one's opinion.
مترادف: interpose, interrupt, jump in
مشابه: butt in, cut in, intrude

(2) تعریف: to join in so as to harmonize with, as in singing.
مترادف: harmonize
مشابه: blend, join in

جمله های نمونه

1. At this, some of the others chime in with memories of prewar deprivations.
[ترجمه گوگل]در این هنگام، برخی دیگر با خاطرات محرومیت های قبل از جنگ به صدا در می آیند
[ترجمه ترگمان]بعضی از آن ها خاطرات مربوط به جنگ را با خاطرات قبل از جنگ در سر دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Mill is always ready to chime in with his opinion.
[ترجمه گوگل]میل همیشه آماده است تا نظر خود را به صدا درآورد
[ترجمه ترگمان]میل همیشه میل دارد در این مورد با او صحبت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He's always ready to chime in with his opinion.
[ترجمه گوگل]او همیشه آماده است تا نظر خود را اعلام کند
[ترجمه ترگمان]همیشه آماده است که در این مورد با او حرف بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I thought you would chime in.
[ترجمه گوگل]فکر می کردم تو زنگ بزنی
[ترجمه ترگمان] فکر می کردم در موردش صحبت کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. As I do this, Miles and Evan often chime in, so we work together to recreate the story.
[ترجمه گوگل]همانطور که من این کار را انجام می دهم، مایلز و ایوان اغلب زنگ می زنند، بنابراین با هم کار می کنیم تا داستان را بازسازی کنیم
[ترجمه ترگمان]همانگونه که من این کار را انجام می دهم، مایلز و اوان اغلب با هم موافق هستند، بنابراین ما با هم کار می کنیم تا داستان را بازسازی کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It is good that their plans chime in with ours.
[ترجمه گوگل]خوب است که برنامه های آنها با ما مطابقت دارد
[ترجمه ترگمان]خوب است که نقشه آن ها با ما هماهنگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I think your plans will chime in with mine.
[ترجمه گوگل]فکر می‌کنم برنامه‌های شما با من مطابقت داشته باشد
[ترجمه ترگمان] فکر کنم نقشه هات با مال من هماهنگ بشن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I thought they would chime in.
[ترجمه نسرین رنجبر] فکر میکردم با هم به توافق برسند.
|
[ترجمه گوگل]من فکر می کردم که آنها زنگ می زنند
[ترجمه ترگمان]من فکر می کردم اونا در موردش صحبت میکنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He is inclined to chime in when others speak.
[ترجمه گوگل]او تمایل دارد وقتی دیگران صحبت می کنند زنگ بزند
[ترجمه ترگمان]وقتی دیگران با هم حرف می زنند در حال صحبت کردن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Bright red Williams and their chime in easily, next Shanghai registered rainstorm recreation south.
[ترجمه گوگل]ویلیامز قرمز روشن و زنگ آن‌ها به راحتی وارد می‌شوند، بعد از آن در شانگهای، تفریحات بارانی در جنوب ثبت شده است
[ترجمه ترگمان]دیدن ویلیامز قرمز روشن و آهنگ های آن ها به راحتی و در کنار شانگهای، تفریحی در جنوب را ثبت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. What you have just said does chime in with our views.
[ترجمه گوگل]آنچه شما گفتید با نظرات ما همخوانی دارد
[ترجمه ترگمان]آنچه که شما هم اکنون گفتید نظرات ما را مطرح می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It's good that your plans chime in with ours.
[ترجمه گوگل]خوب است که برنامه های شما با برنامه ما مطابقت دارد
[ترجمه ترگمان]خوبه که نقشه هات با ما هماهنگ بشن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I think your plans chime in with mine.
[ترجمه گوگل]فکر می کنم برنامه های شما با من مطابقت دارد
[ترجمه ترگمان] فکر کنم نقشه هات با مال من هماهنگ بشن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The illustrations chime in perfectly with the text.
[ترجمه گوگل]تصاویر کاملاً با متن مطابقت دارند
[ترجمه ترگمان]تصاویر کاملا با متن هماهنگ بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

مثال:
O mountains and birds, chime in with him!
ای کوه ها و مرغان با او همنوا شوید. {آیه اشاره به همنوایی کوه ها و پرندگان با حضرت داوود در تسبیح کردن خداوند دارد}
�یَا جِبَالُ أَوِّبِی مَعَهُ وَالطَّیْرَ�
در مقام تأیید برآمدن
وارد صحبت/بحث دیگران شدن و نظر خود را بیان کردن، در بحث مشارکت کردن
تطابق داشتن، هماهنگ و موزون بودن
To add or offer your opinion to a conversation
Other people chimed in to say that the cost of the ring shouldn’t really matter

بپرس