پیشنهاد‌های عاطفه انارکی (٢٠٠)

بازدید
٦١
تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

می خواستم بدونم اگر. .

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٩

He can not make ends meet از پس مخارج بر نمی اید

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٤

به روی چشم!!

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٨

ایده به ذهن رسیدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٥

Move in front of someone waitingin line

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

منتج شدن. خم شدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

جویدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

یک لحضه چیزی را دیدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

نگاه کردن به چیزهای زیادی بدون توجه به یک چیز مثلا در بازار استفاده میشود Ex:I am just browsing من فقط دارم نگاه میکنم.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣١

( To choose, pick ( phrase

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

توقف کوتاه ( درهنگام مسافرت برای بنزین زدن و یا غذا خوردن و غیره ) مثال:فکر میکنی بتونیم یک توقف کوتاه داشته باشیم!؟ اما ما فقط ده دقیقه میشه که راه ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

خیلی خوشحالم کردی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

let somebody down:حال کسی رو گرفتن و ناامیدکردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

اصطلاح /برای اضافه کردن اطلاعات به منظور تاکید انچه گفته میشود/علاوه بر ان

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

Name used for the reservation

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

۱ - به امید، در انتظار ۲ - از ترس، با پیش بینی In anticipation of cold weather we took plenty of warm clothes از ترس هوای سرد، لباس گرم زیادی با خود ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٧

he is so behind طرف شوته

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

مشکل حاد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

در لحضه خوش باش

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

هدف گیری کردن و تمرکز بر روی EX:the magazine is aim at teenager تمرکز مجله بر روی جوانان است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

علاقه مند بودن به فعالیت های جدید و وقت صرف کردن برای ان

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

She is fed up with her life از زندگی اش خسته شده است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

علاقه مند نبودن رو برگرداندن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

Get quickly

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

Back up: Make a copy of computer data تهیه ی کپی از داده های کامپیوتر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

رفتار احمقانه داشتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

موثربودن و به نتیجه مطلوب رساندن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

ساکت باش! مثال:ممکنه ساکت باشید!؟ دارم سعی میکنم مطالعه انگلیسی داشته باشم Do you mind keeping it down?! I'm trying to study English

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢١

ادامه بده

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

یک اصطلاح به معنی : روی من هم اثربدی گذاشت مثال:این بحران اقتصادی روی من هم اثر بدی گذاشت This recession has hit me pretty hard.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

تمام راه های ممکن رو رفتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

سریعا. در زمان و مکان مناسب

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

I am beat من خیلی خسته ام exhausted= when you are very tired

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٤

دل. دگرگون شده و منقلب شده. تقلبی و ناسره

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٦

تا اینجا که خوب بوده!

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

1 - جلو و پیش 2 - جبهه جنگ 3 - نما ( ساختمان و غیره ) 4 - مواجهه شدن با

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٤

عجله کن!!

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

راحت بودن با EX:he is also at home with hardware او هم چنین به راحتی با سخت افزار هم کار میکند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٨

افکار کهنه داشتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٧

totally uninteresting and meaningless

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

توسعه دادن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٦

suddenly can not remember

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٦

به معنی تسویه کردن نمیشه، کاربر rozنوشتند اشتباه تایپی دارند، pay off, تسویه کردن معنی میده!!!!!!!

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٦

be okay with you

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٥

تمام کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

غذا میل کنید، از خودتان پذیرایی کنید

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٥

نشیب مکان. کم ارتفاع

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٦

بدبخت شدیم!!

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١

دو هفته Two weeks

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١

ذخیره کردن