پیشنهادهای آسا (٩٠)
We have a lot on at work and we aren't having a holiday this year. سرمون شلوغه
To remain calm in a trouble, stressful situation
انجام کاری که چندان بدآن راغب نیستید. ادای انجام کاری را درآوردن ( بدون تمایل قلبی )
فریب خودن، مورد کلاهبرداری/گدایی/تقلب توسط کسی قرار گرفتن مورد حمایت و مراقبت قرار گرفتن
ناشیانه
خصوصا در جملات منفی بکار میرود بصورت: isn't in the cards به معنی موقع ( رخ دادن ) چیزی نبودن
ناراحت/معذب بودن در یک موقعیت خاص
بی فاصله
کم مونده باشه کاری رو انجام بدی اما متوقفش کنی. در شرف انجام. . . ، که دست نگه داری.
موقعیتی رو برای دیگری سخت و پیچیده کردن
غیر قابل چشم پوشی
at/on my end معنای جایی که من هستم ( اینجا ) را میده. مترادف با over here/where I am/in my opinion/from my point of view
خوش باور
متقاعد کردن کنترل کردن
وقتی کسی چیزی رو میگه که بهش باور داره و یا قبلا انجامش داده و شما هم ( باورش دارید یا انجامش دادید ) بکار می ره.
معادل go back اشاره به فاصله زمانی یا مکانی تا. . .
مانع شدن
To be wise not to do something بدانید که کاری را نباید انجام دهید.
برای تاکید بر چیز کوچکی که بر موضوعی مهم دلالت دارد. ( آن چیز ) بیانگر همه چیز بود.
زمانی بکار می رود که می خواهیم تاکید کنیم، انتظار داریم کسی بیشتر از هر کس دیگری چیزی را بداند یا کاری را بکند. You, �of all people, should know the ...
بیشتر/ کمتر از هر جای دیگری
جلوتر/ سریعتر/فراتر از چیزی بودن
وقتی چیزی متفاوت از همیشه اش اتفاق می افتد. محض تنوع هم که شده. . . یک بار هم که شده. . .
اصرار به بحث/مطرح/حل کردن یک موضوع
Trip over yourself به معنای خیلی مشتاق ( برای انجام کاری ) اشتیاقی همراه با عجله خیلی زیاد
Warm up to somebody/something معادل To being to like/enjoy somebody/ or something حال کردن با چیزی یا با کسی
To not care at all
و به علاوه ی . . . و. . . هم هست.
بگی نگی
کسی که اظهار فضل می کند، عقل کل
چیزی که متوقف میشود و دوباره شروع میشود. گاه به گاه، بصورت پراکنده
by any chance آیا ممکنه؟ ?Is Mr Sands awake by any chance برای سوال مودبانه که آیا چیزی که شما فکر میکنید درست است، واقعا درست است یا خیر.
روبرگرداندن
سخت بودن، نیاز داشتن به تلاش و توجه و مراقبت بیشتر tomorrow will take some doing It’s going to take some doing to do the report on time, but we shou ...
�ingratiate oneself to خود را مورد توجه کسی قرار دادن، با احتیاط و به تدریج به کسی یا چیزی نزدیک شدن
یک شئی خارجی که به جایی ( خصوصا بدن ) وارد میشود در حالیکه نباید آنجا باشد، a foreign body in the eye
give someone the creeps ایجاد احساس ترس، اضطراب، عدم آرامش به دیگری به خاطر رفتاری عجیب و غریب
out in the open ۱. نمایان یا قابل مشاهده شدن در فضای باز ۲. برای مشاهده یا اطلاع عموم
اینکه به شخصی بگوئید نگران نباشد ( اصلا بهش فکر نکن ) بعد از اینکه از شما عذرخواهی کرده است. ". I'm sorry we had to cancel the party'' "!Oh, pleas ...
اگر شما بگوئید کسی کاری را so much as انجام نداده. بدین معنی ست که آن شخص حتی این کار را انجام نداده در حالیکه انتظار داشتید بیش از حد معمول انجامش د ...
Cast sb adrift متوقف کردن حمایت از کسی یا ترک کردن کسی بدون هر گونه حمایت و هدفی
Trip all over myself انجام دادن کاری بسیار سریع و با اشتیاق
Push the issue اصرار داشتن برای حل/ رفع/بحث کردن در مورد یک مشکل.
آن سوی
be in ( someone's ) shoes جای کسی بودن، شریک بودن یک تجربه یا موقعیت خاص با کس دیگر
مترادف با Flirting with ، لاس زدن،
درگیر بودن با یک جرم، یا دانستن درباره فعالیتی نادرست یا کمک به رتکاب جرم
Name a few برای مثال مثالهای زیادی وجود دارد. گزینه های در دسترس زیادی برای فهرست کردن است ولی شما بهترینشان یا هر کدام را که دوست دارید فهرست میکنی ...
Stand between جلوگیری کردن ( از شخصی ) در دستیابی به چیزی یا از انجام کاری. متوقف کردن.
Be on in somting درگیر بودن با، یا شرکت کردن در، یا دانستن درباره یک برنامه