پیشنهادهای امیررضا فرهید (٩٧)
Damage sth so badly it can no longer be used or no longer exists.
مسئله . . . مشکل . . . ایراد A subject or problem
To make sth slowly. ترمز ماشین
ماده یا ساختار چیزی
به کسی اعتماد کردن
کار گناه و جرم که شاید سبب جنایت باشد
Sth that SB does that against the law. برگرفته از کتاب : pre1
ده سال متوالی و پشت سر هم
کاهش ، ، ، کم کردن ، ، ، تنزل ، ، ، پایین آوردن
آمار مردم ، ، ، جمعیت
خیال پردازی ، ، ، گمان کردن
به گردش رفتن ، ، ، سفر کردن ، ، ، مسافرتکردن
باور کردنی . . . . واقعی . . . . حقیقی
شئ ( اشیا )
عالی ، بسیار باشکوه
خراب کردن _ از بین بردن _ تخریب کردن _ نابود کردن
محیط زندگی ، خانه
خشکشویی ، ، جایی ( مغازه ای ) که لباس ها را برای شستن یا اتو کردن میدهند.
حمایت کردن
بعد از خود گذاشتن ، جا گذاشتن ، سرنخ گذاشتن
ارزیابی ، امتیاز دهی
بخش ، محوطه ، نقطه
مدل بالا ، لوکس ، با شکوه ، زیبا
عدد چهار _ هارم
در دسترس ، قدرت، توانایی
شیوه ، روش انجاک
شیوه ، روش انجام
قابل دسترس ، قابل استفاده
نام نوعی گل
پی بردن
زیاد
تنها سیاره ای که زندگی در آن وجود دارد ، کره زمین
Try as hard as possible
وابسته بودن
روش درمان کردن
احساس بیماری کردن🙀
بدست آوردن ، گرفتن
یه جورایی میشه گفت غیرقابل استفاده
در دردسر افتادن
مدل های شخصی
محصولات مختلف
ایجاد الگوریتم های خاص
مدار یکپارچه ( IC )
برنامه رسم برداری
تصویرساز
پروتکل انتقال ابر متن
ساطع کننده ی نور