پیشنهادهای آمنه حاجی مومجی (١٧٤)
کارآمدی، کارایی
مشارکت، همکاری، مداخله
تناسب، هماهنگی
هیجان، احساسات، شور
شور، شوق، اشتیاق، اغراض نفسانی
نقش، وظیفه
شگفت زده شدن، ذوق کردن، په زیبا و . . .
فسفات معدنی
مسئله یابی
مزیت مطلق
ارائه خدمات به منطقه محلی
حمایت از کشاورزی
حمایت از [صنعت] گردشگری
دانش بنیان، دانش محور
برنامه ریزی راهبردی یکپارچه
برنامه ریزی ساختاری
مزیت همکارانه
تمرکز راهبرد برنامه ریزی اقتصادی
حکمروایی بهبود یافته ( ارتقاء یافته )
درآمد، منافع
توسعه اقتصاد بر پایه صادرات مبتنی بر تقاضا
گسترش بیشتر و اهرم نفوذ منابع
کاهش و استفاده مجدد از ضایعات ( فاضلاب ها )
رقابت پذیری و کاهش نهاده های تولید
سیستم های حرکتی و لجستیکی
تمرکز بر افزایش بهره وری
ایجاد سهام سرمایه منطقه ای ( افزایش تابع تولید )
مصرف و رشد جمعیت
بهره وری و عملکرد موثر حاکمیت
استفاده از دارایی
سیاست گذاری
صرفه های ناشی از تجمع
labor
پویا
مایل ها سیم مسی
ارتباط از راه دور، ارتباطات دوربُرد
جریان سازمانی
خصوصی سازی
به صورت دیجیتال درآوردن، دیجیتال سازی کردن
نوآوری، کیفیت، زمان عرضه به بازار و هزینه
صرفه جویی های ناشی از تجمع
اتحاد و همکاری
منابع اطلاعاتی و دانشی
منابع مادی
دستمزد و درآمد بالاتر
ویژگی های تولید
تخصصی شدن وظیفه
تخصص شدن وظیفه
مهارت های یادگیری جهانی
مهارت های مخصوص شغل
مهارت ها، توانایی ها
مشارکتی ( همکارانه )
تبعیض آمیز
نقش دولت ( حکومت )
تحرک جغرافیایی کسب و کار
رقابت فروملی
میانه، متوسط
بازارها
دامنه رقابت
شبکه های افقی
یکپارچه عمودی
شکل سازمانی
ویژگی ها، صفات
ویژگی های اقتصاد جدید و قدیم
Index
قیمت، هزینه
افزایش قیمت ها
بحران، افسردگی، پریشانی
کاهش قیمت ها
چسبندگی
نابودی پوشش گیاهی
زیرساخت های ناکارآمد
تغییرات اقلیمی
موقعیت جغرافیایی
اجرا
رشد، نمو، افزایش
تساوی، برابری
بهره وری، بازده، کارایی
سرمایه گذاری: ( کردن )
منابع کمیاب
کمیاب
scarcity resources
خانوار
نهادسازی محلی
شناسایی مسئل، تعیین مشکل
Goals Achievement Matrix
سیاستگذاری عمومی ( سیاستگذاری بخش عمومی )
سرانه، سهم هر فرد
ارزیابی، سنجش
معامله، معاوضه ( اسم )
تورم
مواجه شدن ( در نقش فعل )
معامله ( معاوضه ) کوتاه مدت
جامعه، اجتماع
قیمت ها افزایش می یابد.
کالاها
تولید کردن، خلق کردن، ایجاد کردن ( فعل )
توانایی، شایستگی، قابلیت، مهارت
بستگی داشتن، وابسته بودن، مرتبط بودن ( فعل )
استاندارد زندگی یک کشور
نتایج، خروجی ها، عواقب
بازار، محل داد و ستد
بهبود بخشیدن، تقویت کردن ( فعل )
تجارت می تواند وضعیت همه را بهتر کند.
حمایت کردن، پشتیبانی کردن
شاخص تلفیقی ( ترکیبی )
وظیفه، کار
به چالش کشیدن
دستگاه های برنامه ریزی منطقه ای
شکننده، آسیب پذیر
ویژگی نوآورانه
چند حکومتی
تشدید کردن
سیاست، خط مشی
کمربند سبز منطقه شهری بلفاست
فرصت بزرگ توسعه گردشگری
منابع طبیعی استراتژیک
راه های ریلی
بدنه جاده ها
خطوط حمل و نقل کلیدی
ارتباطات و فرصت های توسعه فرامنطقه ای
نقش مهم دروازه بین منطقه ای
دروازه های منطقه ای
شهرها
نمودار کلیدی
بُعد
خط آن، راه آهن
21 حکومت محلی
هماهنگی راهبردی بازاریابی در منطقه
منطقه اکسپو هانوفر
برنامه توسعه فضایی کشور
دستورالعمل های فدرال برای برنامه ریزی منطقه ای
جمهوری فدرال آلمان
راین روهر ( منطقه ای در کشور آلمان )
کشور هلند
کشور آلمان
رندستاد ( ناحیه ای در مرکز - غرب هلند )
شهر بروکسل ( پایتخت بلژیک )
شهر گنت ( واقع در شمال غربی بلژیک )
ظرفیت توسعه یافته
نیمسال ( تحصیلی ) ، ترم
شرایط، ویژگی، وضعیت
مهندس شهرسازی
heat island
جزایر حرارتی شهری
Noise barrier
دیوار حائل ( عایق صدا )
انباشت تکنولوژی
مأموریت، چشم انداز ویژه
هدف مترادف: aim, goal
یکپارچه integrated approach = رویکرد یکپارچه
توسعه، پیشرفت Regional Development = توسعه منطقه ای
سیاست منطقه ای
حقوق کودکان ( فراهم آوردن امکانات رفاهی برای کودکان نظیر تغذیه، تفریحات، تحصیلات و . . . به صورت رایگان از سوی نهادهای دولتی )
کمربند سبز
برنامه ریزی منطقه ای
منفعت ( سود ) شخصی
اجماع، توافق
پیش فرض
ارزش عمومی
توافق اولیه
دستور کار
مأموریت
مقدمه، سخن آغازین، پیشگفتار
برنامه ریزی شهری به مثابه برنامه ریزی فیزیکی و طراحی
زاد و ولد
همبستگی
ائتلاف
اجتماع، تشکل، مجموعه
موافق بودن، سازگاری داشتن I agree with my parents = من با والدینم موافقم حرف اضافه برای موافق بودن با موضوعی = on حرف اضافه موافق بودن با کسی ( انسان ...
صلاحیت، توانمندی، شایستگی
هم پیوندی، یکپارچگی ( یکپارچه سازی )