پیشنهاد‌های احمدرضا عبدی (٨٨)

بازدید
٢٦٩
تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

روایی یا همان validity ، یعنی این که تست همان چیزی را بسنجد که قرار بوده است بسنجد. پایایی یا همان reliability، یعنی این که نتایج تست، هرتعداد بار ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

tic tac toe

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Contingent upon sth مشروط به چیزی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در دهه ی ۵۰ و ۶۰ میلادی به عنوان یک داروی درمان حالت تهوع برای زنان باردار تجویز میشد که بعدها اثرات جانبی آن در عقب ماندگی فرزندان زنان باردار مشخص ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Practice related to promoting awareness اقدامات صورت گرفته جهت افزایش آگاهی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ضیق وقت ( املای درست کلمه اینه )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Adopted from برای زمانیه که چیزی را مستقیما اقتباس میکنیم و Adapted from برای زمانیه که در اون چیزی که اقتباس کردیم دخل و تصرف انجام داده ایم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به عنوان اسم توصیفی ، میشه "کاسبکارانه" و "سوداگرانه"

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اگر fly برای ضربه زدن به توپ بیسبال استفاده شود ، دیگر از قوانین افعال بی قاعده پیروی نمیکند. به عبارت دیگر ، صرف فعل به شکل fly/flied/flied در می آ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

محترم شمردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

ترجیح میدم ( سلیقه ) ترجمه اش کنم مخصوصا وقتی چنین عبارتی می بینم:it is in line with my aesthetics

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

استخوان لامی، تنها استخوان بدن است که به هیچ استخوان دیگری متصل نیست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

جوز هندی ( نوعی ادویه )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Ohio DUI offenders must use yellow license plates. ( DUI: Driving Under the Influence ) ترجمه: متخلفین رانندگی تحت تأثیر دارو و الکل در اوهایو ، م ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

به بچه خرگوش هم kitten می گویند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ملالت بار کور کننده ی ذوق و علاقه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Deadening

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

۱. اگر در مورد فرد استفاده بشه، به معنای گمراه شدن اخلاقی یا سرگردان شدن در یک موقعیت مکانی هست. هردو معنی درسته و بستگی به متن داره. ۲. اگر در مور ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ایراد ضرب و جرح ( منتهی به نقص عضو )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جلسه آشنایی و معارفه در شرکت ها و موسسات و همچنین کلاس های درسی، اولین جلسه به توضیح روند کاری و یک سری جزئیات مربوط به آن، اختصاص می یابد. به این ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

اصطلاح load - shedding یعنی قطع کردن موضعی برق در برخی مناطق برای کم کردن فشار وارده بر سیستم توزیع برق کشور این حرکت، در کشور آفریقای جنوبی رایج اس ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٧

blog مخفف weblog هست که معادل فارسی آن ، وب نوشت می باشد. ( این کلمه قبلا با معادل فارسی تارنما نیز شناخته میشد که فرهنگستان ادب و زبان فارسی ، این ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

برای معنیِ " در نظر کرفتن = consider = look on ) ، به گمانم میشه جمله ی زیر را مثال زد : Although the meeting was difficult, I tried to look on the ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

مثال : Health conditions, like illnesses, injuries and impairments, affect our ability to function or enjoy life.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

به نظرم میشه "تیکه انداختن" هم ترجمش کرد تو رمان winners stand alone با متن زیر روبرو شدم: She decided to get a dig in at the girls at the next tab ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

در مبحث آزمون سازی ، معادل reliability می باشد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

شکل جمع این کلمه ، cognoscenti می باشد و به معنی متخصص آثار هنری و قیمتی هست.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

fluffed line دیالوگ اشتباه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

To be game for anything پایه بودن برای هر چیزی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

به معنای آدم گردن کلفت و پرنفوذ در یک حوزه ی کاری هست. این اصطلاح با یک سری شغل ها بیشتر می آید که چند تایش را می نویسم: Business Fashion Media Newsp ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

به معنای در پشت سر چشم داشتن یا آگاه بودن از آنچه که در بخش های مختلف کلاس می گذرد [کتاب مدیریت کلاس در دبیرستان]

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

Best - selling = Hit

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

When my father was admitted to the bar, he returned to Maycomb معنی : وقتی پدرم جواز وکالت گرفت، به می کامب بازگشت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

Probing someone/something to touch or reach into ( something ) by using your finger, a long tool, etc. , in order to see or find something مثال : T ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

به جنب و جوش افتادن مثال : He had noticed that, as soon as he awoke, most of his animals also began to stir

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

دولت ترکمنستان توسط سازمان گزارشگران بدون مرز ، به عنوان یکی از دشمنان اینترنت معرفی شده است فیلترینگ و سانسورشیپ در این کشور به شدت شدید بوده و حتی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

ambiguously وقتی میخواهید غیر مستقیم حرفی را بزنید ، میتوانید از این قید استفاده کنید.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

Primary legislation generally consists of statutes, also known as 'acts', that set out broad outlines and principles, but delegate specific authority ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

Delegated legislation or secondary legislation is� law created by ministers ( or other bodies ) under powers given to them by an Act of Parliament. I ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

"POST" مخفف Power On Self Test هست

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

این کلمه در کتاب "موش و گربه" از شیخ بهایی ، به معنای گربه آمده است

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

در مثال زیر معنی "سیستم فکری" میدهد : The entire edifice of education is constructed on the foundation that teaching can contribute to accelerated a ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

تحصیل خودخوان که در پیام نور وجود دارد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

این کلمه در سیستم آموزشی آمریکا ، چنین معنی ای میدهد: A social organization for college men. Many fraternities operate their own houses where member ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

First generation �refers to students who are the first in their families to attend college or whose parents didn’t complete a college degree. Many sc ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

تعریفش میشود این : An academic� mentor� who guides your student through their degree. Advisors assist with course registration, make sure your studen ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

Offset در صورت به کارگیری به عنوان صفت ، میتواند معنی "کج" دهد. مثال : The Spotify icon is just a tiny bit offset

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

مثال: Nora was pretty certain her brother knew Friday was her day off ( and still didn't notify her ) . The fact prodded her from inside کتاب The Mi ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

self - contained وقتی از "خانه مستقل" صحبت میکنیم ، باید از این صفت استفاده کنیم.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

با سرچ هایی که انجام دادم، نتیجه گرفتم که low table را معادل coffe table درنظر میگیرند. درواقع low table همون "میز عسلی" یا "میز جلومبلی" خودمونه. ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

استفاده از کلمه con​trib​u​tor در جای مناسب، میتونه متن تان را زیباتر کنه مثلا One of the con​trib​u​tors to . . . . is

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

"شناساگر" مثل شناساگر های اسید و باز

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

شناساگرها

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

در مقالات زیست شناسی Consensus sequence ، معنی "توالی توافقی" میدهد.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

در مقالات زیست شناسی میتواند معانی زیر را بدهد: فزون سازی ، افزایش ، بسط ، تقویت ، تکثیر مخصوصا "تکثیر"

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

اگر اشتباه نکنم ، محراق آینه همان کانون آینه است البته بچه های رشته های فنی باید بهتر بلد باشند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

ایجاد کردن ، develop مثال: But putting out a new clothing line is risky, as it takes a lot of money to produce and promote. کتاب active 3

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

taken for granted

پیشنهاد
١

Independent Autonomous Self - reliant

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

توجه کنید با discreet اشتباه نگیرید این یکی معنای احتیاط کاری و فروتنی "مخصوصا در سخن" میده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

Whoosis از تغییر در عبارت who's this ایجاد شده و وقتی به کار میرود که اسم دقیق یک فرد یا شیئ را نمیتوانیم به یاد بیاوریم. به فارسی میتوان گفت ، معن ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

Matter - of - factly

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

Eventually Ultimately Yet Finally

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

Primarily Initially To start with At first Originally

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

در داستان کوتاه زیر ، به عنوان نوعی "آبجوی ایرلندی" استفاده شده: Two irish brothers are out at sea fishing. A storm blows up and they lose both oars ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

معنی ۱ ) on, in, or into a ship, train, airplane, bus etc مثال: The Miami Plane crashed In Everglades with 167 aboard معنی ۲ ) عضو بودن در یک گروه ی ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

"کمک هزینه های مالی" که از طرف کارفرما به کارمند، جهت افزایش انگیزه ی کاری، اختصاص می یابد.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

آنتاگونیست اصلی انیمیشن 1961 " 101Dalmatians " دیزنی هست که به آدم ربایی ، قتل و بیرحمی شناخته میشود.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

نمونه از کتاب Anxious People At first it sounded like a roar of guttural rage from an animal that's just been kicked, but eventually the words becam ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

بنگاه های املاک ، بروشوری در مورد جزئیات فنی خانه مانند نقشه ساختمان به مشتریان ارائه میدهند که به آن prospectus میگویند.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

نمونه از کتاب Anxious People Then she would spend three months studying the subject in question with unsinting devotion on Internet forums

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

Showing or characterized by a patronizing or superior attitude toward others Merriam Dictionary

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

Ctiticism Review

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

Orderly Well - behaved Well - groomed

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

یک داستان کوتاه میتواند در فهم درست معنی کلمه کمکتان کند: One of the best witticism of Churchill was his reaction on being told that a notorious, ho ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

برای واحد هایی که تو دانشگاه پاس میکنند ، از کلمه credit استفاده میکنند. مثال: I earned 15 credits last semester

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

obsessive - compulsive disorder

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

Looking angry and annoyed ; ill humored

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

If birds start up , there are ambushers there ( ( Art of War ) ) معنی : اگر پرندگان شروع به خواندن کنند ، آنجا محل کمین دشمن است.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

جا دادن ( ( مخصوصاً سربازان ) ) مثال : military command must receive the orders from the civilian authorities, then gather and mass the troops, qua ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

ماهر ، زبده ، کارکشته مثال : have brave young men lead crack troops on strikes and run away after skirmishing , then observe the enemy's behavior

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

آذوقه گرفتن از کسی مثال By taking equipment from your own country but feeding off the enemy you can be sufficient in both arms and provisions

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

Flight : فرار ، گریختن Tire your enemies by flight ( art of war )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

غش کردن ، از حال رفتن ، مجازاً مردن مثال : I had this vision of me keeling over at my desk one day , halfway through a story , my editors snatching ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

در "cohesion test" ، ضمیر ، کلمه یا کلماتی متمایز می شوند ( معمولا زیرشان خط می کشند ) و از دانش آموز می خواهند که این کلمات به چه بخشی از متن مربوط ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

Forked Road = دوراهی " مجازاً به موقعیت هایی گفته می شود که مجبور شوید تصمیم مهم و سرنوشت سازی بگیرید "

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

MC = Main Character شخصیت اصلی رُمان یا فیلم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

نزدیک به مرگ ، در حال مردن