اسم پسر با حرف ا - صفحه 2

جستجوی تازه
با تغییر گزینه های زیر، اسم دلخواه خود را پیدا کنید

آرشا/āršā/

مقدس، ( =آردا، ārdā )، آردا


پسر

فارسی
ادیب/adib/

با ادب، با فرهنگ، زیرک، سخن شناس، نگاهدارنده ی حد همه چیز، دانشمند، خداوند ادب، آن که در علوم ادبی ...


پسر

عربی
آلان/ālān/

آران، سرزمین آریایی ها، ( = الان، اران ) [اران/arrān/ = آران، آلان و الان: آر ( = آریا )، ان ( پسون ...


پسر

کردی، فارسی
التفات/eltefāt/

توجه، نگرش، مهربانی، لطف


پسر

عربی
افضل/afzal/

فاضل تر، برتر از دیگران در علم و هنر و اخلاق، برترین، برتر از دیگران در علم و هنر و اخلاق و مانند آ ...


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
آریو/āriu/

آریایی، منسوب به قوم آریایی، ( آری= آریا، او /، u/ ( پسوند نسبت و شباهت ) )، شبیه آریائیان، ( آری = ...


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
امین رضا/a.-rezā/

ترکیب دو اسم امین و رضا ( امانت دار و خشنود )، راضی و خشنود، درستکار و امانتدار، رضای درستکار و اما ...


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
انوشیروان/anuširvān/

جاوید، جاویدان، دارای روان جاوید، انوشروان، ( = انوشروان )، نام یکی از پادشاهان نامدار ساسانی ملقب ...


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
امیرصدرا/a.-sadrā/

ترکیب دو اسم امیر و صدرا ( پادشاه و ارج دهنده )، پادشاه و امیری که بزرگ و مهتر است، امیر والامقام


پسر

عربی
امیرعطا/a.-atā/

ترکیب دو اسم امیر و عطا ( پادشاه و بخشش )، ( به مجاز ) امیر و پادشاه بخشنده، پادشاه و حاکم انعام ده ...


پسر

عربی
اردوان/ardavān/

نگهبان درستکاران، نگهدارنده ی خشم، نام چند تن از شاهان سلسه اشکانی، ( اَعلام ) نام پنج تن از شاهان ...


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
آترینا/ātarinā/

منسوب به آترین، آتش، آتشین، ( به مجاز ) زیبارو، ( آتَرین، ا ( پسوند نسبت ) )، زیبا و محبوب همگان، آ ...


دختر، پسر

فارسی

طبیعت
اسلم/aslam/

سالم تر، درست تر، بی گزندتر، نام ساربان پیامبر اسلام ( ص )، ( در قدیم )، تندرست تر، بی خطرتر، ) نام ...


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
آکام/ākām/

سرزمین فراز، زمین های بلند، تپه، نتیجه، امید، ( عربی )، سرزمین بلند، تپه ها، ثمره، سود، فایده


پسر

کردی، فارسی

طبیعت
آنیل/ānil/

به خاطر آورده شدن، مشهور، نامی، معروف، نامدار


دختر، پسر

ترکی
البرز/alburz/

کوه بلند و بزرگ، نام رشته کوهی در شمال ایران، نام پهلوانی افسانه ای، ( پهلوی )، کوه بلند، کوه بزرگ، ...


پسر

فارسی، اوستایی، پهلوی

تاریخی و کهن، طبیعت
آران/ārān/

نام پادشاه آذربایجان در عهد باستان، نام قدیمی ایران، ) نام سرزمینی در شمال غربی ایران و مغرب دریای ...


پسر

فارسی، کردی

تاریخی و کهن
ارسطو/arastu/

حکیم و فیلسوف مشهور یونانی ملقب به معلم اول، ( معرب یونانی، Aristotle ) ( = ارسطاطالیس ) [، پیش از ...


پسر

یونانی

تاریخی و کهن
امیرصالح/a.-sāleh/

ترکیب دو اسم امیر و صالح ( پادشاه و شایسته )، پادشاه و امیر نیکو رفتار، حاکم شایسته، امیر لایق


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
ادهم/adham/

قید و بند، سیاه، تیره گون، آثار نو، تیرگون، بند و قید، ( اَعلام ) نام پدرِ ابراهیم ( ابواسحاق ابراه ...


پسر

عربی

تاریخی و کهن، مذهبی و قرآنی
ارکان/arkān/

مبناها، پایه ها، ( به مجاز ) بزرگان، کارگزاران و کارگردانان حکومت، رکن ها، اعیان، کنایه از بزرگان و ...


پسر

عربی
آراس/ārās/

آراز، رود ارس، به معنی رود ارس، ( اَعلام ) مرکز استان پادوکاله، در شمال فرانسه


پسر

ترکی

تاریخی و کهن، طبیعت
امیراحمد/a.-ahmad/

ترکیب دو اسم امیر و احمد ( پادشاه و بسیار ستوده )، امیر بسیار ستوده، پادشاه و حاکم ستوده شده، فرمان ...


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
ابوتراب/abu torāb/

پدرِ خاک، از کنیه های حضرت علی ( ع ) امام اول شیعیان، از کنیه های حضرت علی ( ع )، امام اول شیعیان [ ...


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
امان/amān/

نترس شدن، ایمنی، حفاظت، زنهار، آرامش، عنایت، بی بیم شدن، بی ترس، ایمن، پناه


پسر

عربی، ترکی

مذهبی و قرآنی
امیرکیان/a.-kiyān/

ترکیب دو اسم امیر و کیان ( فرمانروا و پادشاهان )، امیر پادشاهان، پادشاه پادشاهان، امیر و پادشاه بزر ...


پسر

فارسی، عربی
آرتان/ārtān/

نام برادر داریوش و پسر ویشتاسپ، افزایش یابنده، افزوده، نام برادر داریوش پادشاه هخامنشی و پسر ویشتاسب


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
الماس/almās/

سخت ترین ماده ی طبیعی است و کاربردهای تزیینی و صنعتی دارد، ( مجاز ) شمشیر، ( از یونانی )، ( در مواد ...


دختر، پسر

فارسی، یونانی

طبیعت
ارشان/aršān/

آرشان، دلیر، دلاور، نام پسر اردشیر دوم، درست، ) نام پسر ارته باز که یونانیان وی را «آرسنیس» نوشته ا ...


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
اتابک/atābak/

پدربزرگ، در دورۀ قاجار وزیر بزرگ، حاکم محلی، پادشاه، ( ترکی )، ( در قدیم ) در دوره ی قاجار، لقبی که ...


پسر

ترکی

تاریخی و کهن
الیا/alyā/

شحم المرج، گل خطمی صحرایی، ( یونانی )، الیاس، خدای من یهوه است، نام یکی از پیامبران بنی اسرائیل و د ...


دختر، پسر

عربی، یونانی، عبری

طبیعت، گل
انوش/anuš/

جاویدان، بی مرگ، بی مرگ و جاویدان، باظرافت، جاودان


پسر

فارسی
آوات/āvāt/

آرزو، خواسته، ( در کردی ) به معنی آرزو، در زبان کردی به معنی آرزو


پسر، دختر

کردی
امیراحسان/a.-ehsān/

ترکیب دو اسم امیر و احسان ( فرمانروا و بخشش )، ( عربی ) امیر بخشنده، امیر نیکوکار


پسر

عربی
امیرعرشیا/a.-aršiyā/

ترکیب دو اسم امیر و عرشیا ( فرمانروا و ملکوتی )، از نام های مرکب، ( امیر و عرشیا


پسر

فارسی، عربی
امیرابوالفضل/a.-abolfazl/

ترکیب دو اسم امیر و ابوالفضل ( فرمانروا و صاحب فضل و هنر )، ( عربی ) از نام های مرکب، ( امیر و ابوا ...


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
الیار/elyār/

دوست و رفیق ایل، ( ترکی ـ فارسی ) یار و یاور ایل، یار شهر و ولایت، یاور خویشان، نام یکی از پهلوانان ...


پسر

فارسی
ارژنگ/aržang/

نام کتاب مانی که دارای نفش و نگار بود، ( به مجاز ) نقش و نگار، ( اَعلام ) ) ( = ارتنگ ) نام کتاب مص ...


پسر

فارسی
امیرمحسن/a.-mohsen/

پادشاه و امیر احسان کننده، پادشاه و امیر احسان کننده و امیر نیکوکار و نیکو کردار


پسر

عربی
اوستا/avestā/

نام کتاب مقدس زرتشتیان، اساس، بنیاد، پناه، یاوری، ( اَعلام ) ) کتاب مقدس ایرانیان باستان و زرتشتیان ...


پسر

فارسی، اوستایی، پهلوی

مذهبی و قرآنی
امین محمد/a.-mohammad/

شخص ستوده و مورد اطمینان، محمّد درستکار و مورد اطمینان، امین ستودنی و تحسین شده


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
امیرسجاد/a.-sajjād/

پادشاه سجده کننده، ( به مجاز ) پادشاه و امیر نمازگزار و بسیار سجده کننده


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
آیین/āyin/

روش، رسم، شیوه ی مناسب و مطلوب، کیش، دین، ( در قدیم ) جلال و شکوه، عادت و خوی، ( = آئین )، آئین، دی ...


پسر، دختر

فارسی
الشن/elšan/

شادی بخش ایل، مایه شادی طایفه، حاکم، رهبر، شادی ایل، حکمران یک منطقه


پسر

ترکی

طبیعت
امیرهادی/a.-hādi/

ترکیب دو اسم امیر و هادی ( فرمانروا و راهنما )، از نام های مرکب، امیر و هادی


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
امیربهادر/a.-bahādor/

پادشاه شجاع و دلاور، امیر دلیر، سردار شجاع، ( عربی ـ ترکی )، ( اعلام ) لقب حسین پاشاخان قراباغی [ ه ...


پسر

ترکی، عربی

تاریخی و کهن
امیراصلان/a.-aslān/

پادشاه چون شیر، حاکم دلاور، فرمانده و سردار چون شیر


پسر

فارسی
ایلیار/il yār/

کسی که همدم و مونس ایل و طایفه است، ( ترکی ـ فارسی ) دوست و رفیق ایل، یار و یاور ایل، کمک کننده به ...


پسر

فارسی، ترکی
ایلمان/il mān/

سمبل ایل


پسر

ترکی
امیرماهان/a.-māhān/

ترکیب دو اسم امیر و ماهان ( فرمانروا و زیبا )، از نام های مرکب امیر و ماهان


پسر

فارسی، عربی
ارسام/arsām/

آرشام، نام پسر داریوش پادشاه هخامنشی، ( = آرشام و آرسام )


پسر

لری، فارسی
آسو/āsu/

افق طلایی، آهو، شتاب، کوشا، ( در کردی ) به معنی افق طلایی، ( در پهلوی ) صورت پهلوی واژه ی «آهو»، ( ...


دختر، پسر

کردی، پهلوی، اوستایی
انصار/ansār/

یاران، یاری دهندگان، یاران پیامبر اسلام ( ص )، [به آن دسته از مسلمانان اهل مدینه گفته می شود که پس ...


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
آرشان/āršān/

مرد، نام پسر اردشیر دوم پادشاه هخامنشی، به معنی نر


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
آدینه/ādine/

روز جمعه، آخرین روز هفته، به صورت پسوند همراه با بعضی نامها می آید و نام جدید می سازد مانند آدینه م ...


دختر، پسر

فارسی

تاریخی و کهن
امیر سعید/a.-saeid/

ترکیب دو اسم امیر و سعید ( پادشاه و سعادتمند )، امیر سعادتمند، حاکم باسعادت، پادشاه نیک بخت


پسر

عربی

تاریخی و کهن
امیرپاشا/a.-pāšā/

ترکیب دو اسم امیر و پاشا ( فرمانروا و بزرگ )، از نام های مرکب امیر و پاشا


پسر

فارسی، عربی
امیرشایان/a.-šāyān/

ترکیب دو اسم امیر و شایان ( پادشاه و شایسته )، پادشاه و امیر لایق و شایسته، حاکم و سردار در خور و س ...


پسر

فارسی، عربی
امیرسبحان/a.-sobhān/

ترکیب دو اسم امیر و سبحان ( پادشاه و پاک )، امیر و پادشاه پاک و منزه


پسر

عربی
امیر منصــور/a.-mansur/

ترکیب دو اسم امیر و منصور ( پادشاه و پیروز )، امیر و پادشاه مظفر و پیروز، فرمانده ی فاتح و کامکار


پسر

عربی
امیرارشیا/a.-aršiyā/

ترکیب دو اسم امیر و ارشیا ( پادشاه و تخت و اورنگ پادشاهان )، حاکم و پادشاه درست کردار، امیر درستکار


پسر

فارسی، عربی
امیدوار/omi(m)dvār/

آرزومند، متوقع، منتظر، ویژگی آن که احساس دلگرم کننده نسبت به برآورده شدنِ خواسته هایش دارد، یا آن ک ...


پسر

فارسی
امین علی/a.-ali/

ترکیب دو اسم امین و علی ( امانتدار و بلندقدر )، بلند قدر و بزرگ و شریف، درستکار و امانتدار، علیِ در ...


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
افلاطون/aflātun/

نام فیلسوف معروف یونان، شاگرد سقراط و معلم ارسطو، ( اَعلام ) فیلسوف یونانی [حدود، پیش از میلاد] شاگ ...


پسر

یونانی

تاریخی و کهن
ارشک/arašk/

شاه سلسله ی هخامنشی، پسر و جانشین اردشیر سوم، مؤسس خاندان اشکانی، بزرگ مرد، ( اَعلام ) ) شاه سلسله ...


پسر

فارسی، پارتی

تاریخی و کهن
ابتهاج/ebtehāj/

شادمانی، شادی، خوش و خرم، شادن شدن، خوشی


دختر، پسر

عربی
امیرکسرا/a.-kasrā/

ترکیب دو اسم امیر و کسرا ( فرمانروا و خسرو )، از نام های مرکب، امیر و کسری


پسر

فارسی، عربی
آرشاویر/āršāvir/

مرد مقدس، نام هفتمین پادشاه اشکانی، مرد نرمنش، ( اَعلام ) هفتمین پادشاه اشکانی ایران که شاید همان ف ...


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
آمین/āmin/

برآور، بپذیر، اجابت کن، از نام های خداوند، از نامهای خداوند جل شأنه، [معمولاً پس از دعا بر زبان می ...


پسر، دختر

عربی، عبری

مذهبی و قرآنی
آرسان/ārsān/

نام پسر اردشیر دوم پادشاه هخامنشی، ( اعلام ) نام پسر اردشیر که از زنان غیر عقدی وی بود


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
امیرفاضل/a.-fāzel/

ترکیب دو اسم امیر و فاضل ( پادشاه و دارای فضیلت و برتری )، از نام های مرکب، ی امیر و فاضل


پسر

عربی
امیر همایون/a.-homāyun/

ترکیب دو اسم امیر و همایون ( فرمانروا و خجسته )، امیر فرخنده و خجسته، پادشاه و حاکمی که دارای تاثیر ...


پسر

فارسی، عربی
اورنگ/o (w) rang/

تخت پادشاهی، ( به مجاز ) فر و شکوه، ( در قدیم ) تخت و سریر ( پادشاهی )، ( به مجاز ) فر، شأن، شکوه، ...


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
ارشین/aršin/

دوست ترین، دوست داشتنی، نام یکی از شاهدخت های با درایت هخامنشی، ( اَعلام ) نام یکی از شاهدخت های هخ ...


دختر، پسر

فارسی

تاریخی و کهن
امیرعرفان/a.-erfān/

خلیفه خداشناس، فرمانروای آگاه، امیر و پادشاه عارف، حاکمی که اهل شناختن حق تعالی است


پسر

عربی
امیرسامان/a.-sāmān/

ترکیب دو اسم امیر و سامان ( پادشاه و ترتیب )، ( به مجاز ) حاکم و امیری که امور او به سامان باشد، پا ...


پسر

فارسی، عربی
امیراشکان/a.-aškān/

ترکیب دو اسم امیر و اشکان ( فرمانده و نام مؤسس سلسله اشکانیان )، از نام های مرکب، ه امیر و اَشکان


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی، تاریخی و کهن
امیریاسین/a.-yāsin/

ترکیب دو اسم امیر و یاسین ( فرمانده و از اسامی حضرت رسول ( ص ) )، از اسامی مرکب، امیر و یاسین


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
امیرمختار/a.-mokhtār/

ترکیب دو اسم امیر و مختار ( فرمانده و صاحب اختیار )، از نام های مرکب، امیر و مختار


پسر

عربی

تاریخی و کهن، مذهبی و قرآنی
امیرمحمود/a.-mahmud/

ترکیب دو اسم امیر و محمود ( پادشاه و ستوده )، امیر و پادشاه ستوده شده، امیر و پادشاه مورد پسند


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
امیرسینا/a.-sinā/

ترکیب دو اسم امیر و سینا ( پادشاه و سوراخ کننده )، امیر و پادشاه دانشمند، حاکم عالم و دانشمند


پسر

فارسی، عربی
آریوبرزن/āriu barzan/

کنایه از قدرت و خشم ایرانی، نام یکی از سرداران بزرگ ایرانی، ( =آریوبرزین ) ( اَعلام ) نام سرداری از ...


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
ارشام/aršām/

نیرو، قدرت، ( آرشام، ( اَعلام ) پسر آرتاشس دوم و برادر تیگران اول، نخستین شاه از شاخه ی دوم سلسله ی ...


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
امین حسین/a.-hoseyn/

ترکیب دو اسم امین و حسین ( امانت دار و نیکو )، از نام های مرکب، امین و حسین، خوب و نیکو، درستکار و ...


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
اشکبوس/aškbus/

فرزند پهلوان، ( اَعلام ) ( در شاهنامه ) پهلوان افسانه ای سپاه توران، که در جنگ با رستم کشته شد، ( د ...


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
آیتکین/āy takin/

مانند ماه، غلام ماه


دختر، پسر

ترکی

کهکشانی
امیریوسف/a.-yuso(e)f/

ترکیب دو اسم امیر و یوسف ( پادشاه و خواهد افزود )، از نام های مرکب، ( امیر و یوسف


پسر

عربی، عبری

مذهبی و قرآنی
اعتماد/eetemād/

تکیه کردن، پشت گرمی، باور داشتن و صحیح دانستنِ چیزی یا کسی، عقیده و نظر، ایمان به حقانیت دین اسلام


پسر

عربی
آرسن/ārsen/

انجمن، مجمع، مرد مبارز، ( پهلوی، ārasan ) انجمن، ( در عبری ) مردِ مبارز


پسر

پهلوی، عبری
اروین/arvin/

تجربه، امتحان، ( = آروین )، ( آروین، آزمون


پسر، دختر

فارسی
احیا/ahyā/

زندگی، زندگان، زندگی از نو، خاندان ها، قبیله ها، نامی برای شبهای نوزدهم، بیست و یکم، و بیست وسوم ما ...


دختر، پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
امیرجواد/a.-javād/

ترکیب دو اسم امیر و جواد ( پادشاه و بخشنده )، امیر جوانمرد، پادشاه راد و بخشنده، حاکم سخی


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
امیراردلان/a.-ardelān/

ترکیب دو اسم امیر و اردلان ( پادشاه و درستی )، از نام های مرکب، ( به تعبیری ) امیر سرزمین مقدس و پاک


پسر

مازندرانی، عربی
امیرپویا/a.-puyā/

ترکیب دو اسم امیر و پویا ( فرمانروا و پوینده )، امیر و پادشاه پوینده


پسر

فارسی، عربی
آشور/āšur/

گوشه ای در دستگاه های ماهور، نوا و راست پنجگاه، رب النوع مورد پرستش مردم کشور آشور، ( در قدیم ) آشو ...


پسر

فارسی، آشوری

هنری
امیراسماعیل/a.-esmāeil/

ترکیب دو اسم امیر و اسماعیل ( فرمانروا و شنونده امر خدا )، از نام های مرکب، ه امیر و اسماعیل


پسر

عبری

مذهبی و قرآنی
احمدحسین/a.-hoseyen/

ترکیب دو اسم احمد و حسین ( پسندیده تر و نیکو )، از نام های مرکب، ا احمد و حسین


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
آرتیمان/ārtimān/

اندیشه ی پاک و مقدس، ( آرتی= پاک و مقدس، مان/من= اندیشه ) اندیشه ی پاک و مقدس، ( اَعلام ) نام روستا ...


پسر

فارسی
ایلیاد/il yād/

به یاد ایل، نام منظومه معروف هومر، یاد ایل، ( در یونانی ) منظومه ی منسوب به هومر در شرح جنگ تروا، م ...


پسر

ترکی، فارسی

تاریخی و کهن
امیرابراهیم/a.-ebrāhim/

ترکیب دو اسم امیر و ابراهیم ( فرمانروا و پدر مهربان )، از نام های مرکب، امیر و ابراهیم


پسر

عربی، عبری

مذهبی و قرآنی



انتخاب ریشه اسم

انتخاب گروه اسم

برچسب ها

اسماسم پسراسم دختر