پیشنهاد‌های زهرا نیرومند (١,٧٠٦)

بازدید
١,٩٦٦
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

as an: به عنوان یک as an artistic subject: به عنوان یک موضوع هنری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

artistic subject: موضوع هنری as an artistic subject: به عنوان یک موضوع هنری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

common man: انسان معمولی on the common man: بر انسان معمولی on the common man as an artisitc subject: بر انسان معمولی به عنوان سوژه ی هنری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

emphasis: تاکید with its emphasis: با تاکید بر. . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

in Germany: آلمان the anti - Romantic movement in Germany: جنبش ضدرمانتیک آلمان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

the anti - Romantic movement: جنبش ضد رمانتیک the anti - Romantic movement in Germany :جنبش ضد رمانتیک آلمان among these were the anti - Romantic mo ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

the anti - Romantic: ضد رمانتیک among these were anti - Romantic movement in Germany :در میان این تحولات می توان به جنبش ضد رمانتیک آلمان اشاره کرد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

these: این among these were: در میان این . . . بود . . . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

among: در میان among these: در میان این. . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

18th: هجدهم The works of the 118th - century English novelists : آثار رمان نویسان انگلیسی قرن هجدهم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

17th هفدهم the works of such 17th - century painters: آثار نقاشان قرن هفدهم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

19th: نوزدهم in the first half of the 19th century. : در نیمه ی اول قرن نوزدهم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

قرن نوزدهم in the first half of the 19th century. : در نیمه ی اول قرن نوزدهم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در نیمه ی اول in the first half of the 19th century. : در نیمه ی اول قرن نوزدهم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

first: اول in the first half: در نیمه ی اول in the first half of the 19th century. : در نیمه ی اول قرن نوزدهم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

half: نیمه ی in the first half: در نیمه ی اول in the first half of the 19th century. : در نیمه ی اول قرن نوزدهم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

intellectual:فکری intellectual developments: تحولات فکری by several intellectual developments: توسط چندین تحول فکری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

developments: تحولات intellectual developments: تحولات فکری by several intellectual developments: توسط چندین تحول فکری

پیشنهاد
٠

تحولات فکری by several intellectual developments: توسط چندین تحول فکری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

by several: توسط by several :توسط چندین. . . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

by several: چندین by several: توسط چندین. . . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

stimulated: راه افتاد was stimulated by several: به راه افتاد توسط چندین . . . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به راه افتاد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شرایط مادی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

conditions: شرایط material conditions: شرایط مادی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

material : مادی material conditions: شرایط مادی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

attitudes: نگرش های جمع نگرش یا طرز فکر mental attitudes: نگرش های ذهنی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

mental: ذهنی mental attitudes :نگرش های ذهنی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

نگرش های ذهنی

پیشنهاد
٠

زندگی و جامعه ی معاصر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

از زندگی معصر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

to hitherto ignored aspects of contemporary life: جنبه های نادیده گرفته شده از زندگی معاصر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

aspects : جنبه های to hitherto ignored aspects of contemporary: جنبه های نادیده گرفته شده از زندگی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تا بحال نادیده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نادیده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

hitherto : تا به حال، تا حالا to hitherto: تابحال

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

فرآیند بازتولید to reproducing: در فرآیند بازتولید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

to: در to reproducing: در فرآیند بازتولید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بازتولید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

themselves: خود/ خودشان thy set themselves to reproducing: آنها قرار دادند خود را در بازتولید. . . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

set: قرار دادن set themselves to reproducing قرار دادند خودشان را در فرآیند بازتولید . . . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

conscientiously: آگاهانه they conscientiously set: آنها آگاهانه قرار دادند. . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آگاهانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

indeed, . . . : در واقع، . . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

عادی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ساده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

the ordinary:عادی of the unexceptional, the ordinary, the humble. ساده، عادی، فروتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

of the unexceptional, the ordinary, the humble. ساده، عادی، فروتن of the unexceptional. ساده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

متوسط

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

طبقات پایین