پیشنهاد‌های زهرا نیرومند (١,٧٠٦)

بازدید
٧٤٧
تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دلش تپید/ طپید: دلش ناآرام شد. مضطرب و بی قرار شد.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خون از دیده ات ریزان است: کنایه از اینکه آنقدر گریه کرده چشمش کاسه ی خون شده است. از شدت و زیادی گریه چشمش خون شده است. خون گریه می کند: شدید و بسی ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تا این کار را نکنم لحظه ای آرام نخواهم گرفت: کنایه از اینکه لحظه ای از تلاش و کوشش دست برنمی دارم.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

نوعی احترام گذاشتن به آمدن طرف مقابل به عنوان مهمان است. کنایه از مبارک بودن پاقدم او یاافتخار به حضور پیدا کردن یا آمدن او است.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یعنی قدمت روی چشمم

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با تو یک رنگ هستم یعنی حرفم با تو یکی است. با تو هم عقیده هستم.