پیشنهاد‌های زهرا نیرومند (١,٧٠٦)

بازدید
١,٩٧٠
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دلش تپید/ طپید: دلش ناآرام شد. مضطرب و بی قرار شد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خون از دیده ات ریزان است: کنایه از اینکه آنقدر گریه کرده چشمش کاسه ی خون شده است. از شدت و زیادی گریه چشمش خون شده است. خون گریه می کند: شدید و بسی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تا این کار را نکنم لحظه ای آرام نخواهم گرفت: کنایه از اینکه لحظه ای از تلاش و کوشش دست برنمی دارم.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

نوعی احترام گذاشتن به آمدن طرف مقابل به عنوان مهمان است. کنایه از مبارک بودن پاقدم او یاافتخار به حضور پیدا کردن یا آمدن او است.

پیشنهاد
٠

یعنی قدمت روی چشمم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

با تو یک رنگ هستم یعنی حرفم با تو یکی است. با تو هم عقیده هستم.