پیشنهاد‌های زهرا نیرومند (١,٧٠٦)

بازدید
٧٣٦
تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

disappoint: ناامید کردن disappointed: نا امید disappointing:ناامید کننده disappointment:ناامیدی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٣

disabled: ناتوان

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

digit: رقم

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

die: مردن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

device: وسیله

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٣

develop: توسعه دادن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

detail:نکته جزئی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

destroy:تخریب کردن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

desire: میل، آرزو کردن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

design:طراحی کردن designer:طراح

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

designer:طراح design:طراحی کردن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد

desert: یابان

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٣

depend on: به چیزی بستگی داشتن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

delay: عمق

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

delay: تاخیر، به تاخیر انداختن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٦

degree: مدرک دانشگاهی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

deformed: از شکل افتاده، معیوب

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

definable: قابل معنی define: معنی کردن، تعریف کردن definition: معنی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

definable: قابل معنی define: معنی کردن، تعریف کردن definition: معنی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

definition: معنی definable: قابل معنی define: معنی کردن، تعریف کردن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

definable: قابل معنی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

defeat: شکست دادن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

decrease: کاهش دادن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

decisive: سرنوشت ساز

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

decision: تصمیم decided: مصمم decide: تصمیم گرفتن decisive: سرنوشت ساز

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

decided: مصمم decide: تصمیم گرفتن decision: تصمیم decisive: سرنوشت ساز

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

decide: تصمیم گرفتن decided: مصمم decision: تصمیم decisive: سرنوشت ساز

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

death: مرگ dead: مرده

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٧

deal with: برخورد کردن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

dead: مرده

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

damage: صدمه زدن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

cure: معالجه کردن ( فعل )

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

crust: پوسته

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

cruel:ظالم، ستمگر

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

crowded: شلوغ

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

crossroads: چهار راه

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

crop: محصول کشاورزی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

creator: خالق

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

cream: خامه

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

crawl: چهار دست و پا راه رفتن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

crash: صدای حاصل از تصادف

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

crack: ترک خوردن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

count: شمردن - حساب کردن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

cough: سرفه کردن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

closely: دقیقا

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

climate: شرایط اقلیمی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

clever: زرنگ، باهوش

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

clerk: کارمند

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

clear: تمیز کردن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٣

claim: ادعا کردن - مطالبه کردن