پیشنهاد‌های زهرا نیرومند (١,٧٠٦)

بازدید
٧٣٦
تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

angular: زاویه دار

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٣

visual: دیداری، بصری

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

value: ارزش، میزان روشنایی، درجه رنگ

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٤

torso: پیکره، نیم تنه

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

three - dimensional: سه بعدی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

three:سه three - dimensional: سه بعدی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

dimensional: بعدی three dimensional: سه بعدی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

texture: بافت

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

style: سبک، روش

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

stippling: نقطه زنی، نقطه گذاری

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

space: فضا

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

shading: سایه زنی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

patterns: مدل ها، الگوها، قالب ها

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

lines: خطوط parallel lines: خطوط موازی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

parallel :موازی parallel lines: خطوط موازی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

parallel lines: خطوط موازی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

outline: طرح محیطی، خطوط اصلی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

modeling: مدلینگ، مدل پردازی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

intersect: قطع کردن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

illustration: تصویر

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

hatching: هاشورزنی cross - hatching: هاشورزنی متقاطع

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٣

function: کاربرد، نقش، عملکرد

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
-١٤

from: قالب، فرم، شکل

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

flat - surface: سطح صاف، سطح مسطح

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

element: عنصر، رکن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

draw: طراحی کردن، تصویر کشیدن cross - hatching: هاشورزنی متقاطع

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

cross - hatching: هاشور زنی متقاطع

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

checkerboard:تخته شطرنجی، ، صفحه شطرنجی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

dust: گرد و غبار

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

during: در طی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

drug: دارو

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

drown: غرق شدن، غرق کردن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

dress: لباس

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

draw: رسم کردن، کشیدن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

doubt: شک ( داشتن )

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

dollhouse: خانه عروسک

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

district: ناحیه

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

distinctive: متمایز کردن distinction:وجه تمایز distinct: واضح ، روشن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٤

distinct: واضح ، روشن distinction:وجه تمایز distinctive: متمایز کردن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٤

distinction:وجه تمایز distinctive: متمایز کردن distinct: واضح ، روشن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

distance: مسافت

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

disperse: پراکنده کردن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

displease: رنجاندن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

dislike: متنفر بودن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد

disease: بیماری

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

discussion: بحث

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

discover: کشف کردن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٣

disappoint: ناامید کردن disappointing:ناامید کننده disappointed: ناامید disappointment:ناامیدی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٤

disappointed: نا امید disappointing:ناامید کننده disappoint: ناامید کردن disappointment:ناامیدی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

disappointment:ناامیدی disappointed: نا امید disappointing:ناامید کننده disappointment:ناامیدی